علیرضا نادری معاون معماری و شهرسازی شهرداری تهران در ایران نوشت:
شهرنشینی مدرن در ایران را باید محصول تغییراتی برشمرد که به دلیل افزایش تراکم و تمرکزگرایی در نخستین سکونتگاههای انسانی روی داده است.
تغییراتی که همزمان با جریان نوگرایی و مدرنیسم موجب شده ساختار شهرهای قدیم ایران زمین به کلی دچار انقطاع، فراموشی هنجارهای کهن ایرانی و ناهنجاریهای فراوان اجتماعی و فرهنگی شود.
بی شک، بخش عمدهای از ناهنجاریهای فراوان اجتماعی و فرهنگی بویژه در کلان شهرهای امروزین ما، ناشی از نقش مخرب شهرسازی است.
ساختمانهای درون هم تنیدهای که بشدت با داشتههای فرهنگی ما غریبه است و میکوشد با چهارگوشههای تند و تیز، مکعبهای جفت شده و عاری از هرگونه سنت گرایی، حس آرامش خانههای قدیمی را از دلهایمان بزداید و حس هنجار ناپذیری را به روانمان القا کند.
از سویی دیگر اندیشمندانی مانند فالیکوف، کارکردهای دیگری را هم به نقش شهرها میافزایند و آن قالب فرهنگی است که به مدد زندگی شهرنشین امروزی به کالبد شهرهای جدید دمیده میشود، امری که با نگاه به نسلهای قدیمی و جدید ایران زمین بخوبی قابل مشاهده است.
کافی است برای درک این موضوع به رفتارها و سکنات نسلهای قدیمیتر شهرمان نگاهی داشته باشیم، همانها که در خانههای سنتی ایرانی که سمبل سکون و آرامش بود تلاش میکردند تا هر روز پیش از پیش در جهت تربیت و سازندگی نسلهای جدید با معیارهای ایرانی و اسلامی همگام شوند امری که در خانههای ساختاری درون نگر و ماشینی کمتر میتوان از آن نشانی جست.
بیشک، شهرهای امروزین ما با خانههای سر به هوا، دیوارهای بتونی و پنجرههای فولادی نقش تعیینکنندهای در تربیت انسانهای ماشینی دارند، امری که بخوبی تأثیر متقابل آن را میتوان در رفتارهای شهرنشینان امروزی مشاهده کرد.
شاید از معدود راهکارهای مهار این تأثیرگذاری مخرب، نگاه دقیق و تحلیلی به عناصر و ویژگیهای منحصر به فرد معماری اسلامی ایرانی مان در طول تاریخ و استخراج عناصر مفید آن و استفاده از آن در معماری سرزمینمان به معماری امروز شهرها باشد. عناصری سر راست و گاهی رمزآلود، که ساختمانهای جدید را از ظاهری ملون به باطنی پرمعنا سوق میدهد.
بنابراین با به کارگیری صفات نظم در شهرسازی ایرانی، اسلامی مانند وحدت در کثرت، تعادل، زیبایی، هماهنگی عملکردهای شهری با نیازهای انسان، هماهنگی ابعاد و تناسبات فضاها و ساختمانها با توان روانی انسان، هماهنگی فرمها و اشکال با یکدیگر، تناسبات و هندسه حاکم بر شهر، هماهنگی فضاها و فرمها و کالبد با عملکردها، هماهنگی عملکردها و فرمها و رنگها و فضاهای همجوار -هماهنگی طرحها و برنامهها با شرایط محیطی و اقلیمی و هماهنگی طرحها و برنامهها با یکدیگر میتوان به تناسبات بین فرم و عملکرد، تناسبات بین فرم و ارزشهای حاکم بر جامعه و تناسبات بین عملکردهای همجواردست یافت.