وقتي مشاهير دستمايه تمسخر مي شوند

نسل جديد مي‌توانند خيلي راحت تر از گذشتگان نسبت به تغييرات عکس العمل نشان داده و خود را تغيير دهند. از جمله اين تغييرات که با روندي شاد نيز همراه است را مي‌توان اسطوره‌زدايي ناميد. اين کار را شايد بتوان انتقام جوانان از اجداد خود دانست. روندي حساس که مي‌تواند سازنده و به همان نسبت تخريبي باشد.
کد خبر: ۴۲۶۹۳۶
|
۲۸ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۷:۳۴ 19 August 2014
|
11818 بازدید
مسخره کردن همواره کار نادرستي است؟ آيا به سخره گرفتن افراد به خاطر پوشش، سليقه، تفکرو مواردي از اين دست کار اشتباهي است؟ آيا تمسخر افرادي که در حوزه‌هاي مختلف معروف هستند و گاهي ميليون‌ها طرفدار و هواخواه هم دارند همواره کار اشتباهي است؟

به گزارش نامه نيوز، ديدگاهي وجود دارد که هر نوع خنديدن به ديگري از روي تمسخر را کار زشت و نا پسند مي‌داند. از اين ديدگاه شما اگر آقا پسر يا دختر خانمي را مشاهده کرديد با موهاي سبز و دو جفت گوشواره از فشنگ، بايد خيلي معمولي برخورد کنيد انگار نه انگار که چيز مسخره اي ديده ايد. يا تعداد از بزرگان که به خاطر جملات قصارشان معروف هستند از شخصيت‌هاي دوره معاصر تا کوروش کبير نبايد مورد خنده و ابزار شوخي شوند و در صورت شوخي با اين چهره‌ها فرد دچار کار ناهنجاري شده است. ديدگاهي که معتقد است تمام نظر‌هاي شخصي محترم است با مسخره کردن مخالف است. اما احترام به تمام نظرها و سليقه‌ها در تمام حوزه‌ها نوعي به مسخره گرفتن ماهيت نظر و سليقه است. فارغ از محدوديت‌ها چيزي به اسم عرف پذيرفته شده در نحوه پوشش وجود دارد، يا بعضي اظهار نظرها، انديشه‌ها و يا ديدگاه‌ها خصلت مسخره دارند و اشتباه تلقي کردن خنديدن به آنها اشتباه است.

نسل جديد خيلي از عادات‌ را تغيير داده است. فعلي که براي نسل‌هاي گذشته‌ها قابل درک نبود از سوي نوجوانان و جوانان امروزي به راحتي انجام مي‌گيرد. خيلي راحت‌تر از افراد مسن احساسات خود را بيان مي‌کنند، تفکرات خود را ابراز مي‌کنند، البته مي‌توانند خيلي راحت تر از گذشتگان نسبت به تغييرات عکس العمل نشان داده و خود را تغيير دهند. از جمله اين تغييرات که با روندي شاد نيز همراه است را مي‌توان اسطوره‌زدايي ناميد. اين کار را شايد بتوان انتقام جوانان از اجداد خود دانست. روندي حساس که مي‌تواند سازنده و به همان نسبت تخريبي باشد.

يکي از راه‌هايي که جوانان براي بيان نظرات خود و انتقاد از نويسندگان، شخصيت‌هاي سياسي و بزرگان پيدا کرده‌اند، شوخي با آن‌ها است. اين نقد در حالي که مي‌تواند کاملاً سازنده باشد و گرهي از مشکلات جامعه باز کند، مي‌تواند تبديل به روندي تخريبي شده، تاثير منفي خود را پر رنگ‌تر به نمايش بگذارد. تمسخر از نظر روانشناسي يکي از علايم بروز خشم در جامعه است. راهي که اين روزها شايد تنهايکي از مسيرها براي بيان خواسته‌هاي يک نسل باشد.

محمد علي جهانبخش، جامعه شناس و مدرس دانشگاه درباره به سخره گرفتن مشاهير در جامعه گفت: اين مساله هم بعد روان شناختي دارد و هم بعد جامعه شناختي. من فکر مي‌کنم تا اندازه‌اي که به حد و حدود حقوق فردي و اجتماعي افراد لطمه وارد نکند، امر غير طبيعي نيست. گاهي منظور فردي که شوخي مي‌کند مسخره کردن نيست. چه بسا افراد تمايل دارند در مورد کار خود يا شخصيتشان با آن‌ها شوخي صورت بگيرد، چون شوخي کردن يک نوع از روابط اجتماعي است. اما بايد ديد منظور از شوخي و مسخره کردن چيست؟

من فکر مي‌کنم اين يک مساله فرهنگي باشد. ممکن است در جامعه‌اي درباره يک موضوع مانند سياستمدار يا فوتباليست شوخي صورت گيرد و يا با يک هنرمند شوخي کنند. اين برخورد ممکن است در يک فرهنگ مورد پذيرش قرار بگيرد ولي در فرهنگ ديگر باعث ناراحتي شود.”اين جامعه شناس درباره چرايي رواج تمسخر شخصيت‌هاي سياسي و فرهنگي در جامعه افزود:”وقتي در يک جامعه راه‌هاي قانونمند و متعارف براي نقد، بررسي يا شوخي کردن (از نوع مثبت) وجود نداشته‌باشد يا افراد نسبت به حقوق فردي آموزش نديده باشند، شروع به مسخره کردن شخصيت‌هاي سياسي و فرهنگي جامعه خواهندکرد. اتفاق زياد خوبي نيست اما ظاهرا چاره ديگري هم وجودندارد. براي مثال در جامعه ما شوخي کردن با اهل سياست تازگي ندارد. مثلاً سن، چهره يا نحوه لباس پوشيدن فردي را مورد تمسخر قرار مي‌دهيم، به جاي اينکه وجهه سياسي او را نقد کنيم. اين روش از نظر اخلاقي در جامعه ما پذيرفته شده‌ نيست. اما ظاهراً بسترهاي معقول و متعارف براي عامه مردم فراهم نيست که مردم به سمت شوخي مي‌روند.”

وي درباره شخصيت افرادي که به مسخره کردن چهره‌ها مي‌پردازند، چنين گفت:خيلي از افرادي که به شوخي و به تعبيري مسخره کردن ديگران دامن مي‌زنند خود ممکن است آگاهي کافي نداشته باشند و همانند سازي و مشابه سازي کنند تا انبساط خاطر ايجاد کنند. چه بسا اين افراد شخصيت‌هايي را که مسخره مي‌کنند، به خوبي نشناسند. چون وجه سياسي افراد را نمي‌شناسند، نمي‌توان به اين نقد، نقد سياسي گفت. در نتيجه کار پسنديده‌اي نيست. بايد توجه داشت اگر افراد بخواهند خصوصاً شخصيت‌هاي سياسي را نقد کنند، بايد حريم‌هاي اخلاقي، شخصي، حقوقي و خانوادگي افراد را رعايت کنند. به نظر من اين يک بيماري اجتماعي است که بايد ريشه يابي شود.

جهانبخش برخورد سطحي با اين رفتار را کاري نادرست دانست و افزود: به نظر من بايد بسترهاي معقول، متعارف و محترمانه افراد سياسي فضاي فراختري داشته‌باشد. بايد بستري وجود داشته‌باشد که افراد راحت‌تر بتوانند راجع به اشخاص سياسي حرف بزنند. مانند فضايي که در کاريکاتوريست‌ها وجود دارد، روش‌هاي متعارفي که در شوخي کردن با سياستمداران وجود دارد. اين فضا اگر باز شود و افراد بتوانند در يک روال معمول مثل چيزي که در تمام دنيا است به عنوان نقد و حتي شوخي صورت ‌گيرد. در اين صورت شايد کمتر نسبت‌هاي غير اخلاقي به اشخاص بدهند. مي‌توان گفت چنين رفتاري حتي مورد پسند جوانان نيست و شنيدن اين برخوردها براي کودکان سازنده نخواهدبود.

شاهنامه هم سياستمداران را مسخره کرده‌است


اين جامعه شناس درباره مبدا زماني شکل‌گيري تمسخر مشاهير گفت:” تمسخر در متون خيلي قديمي‌تر هم مثل عبيد زاکاني يا زمان صفويه يا قبل از صفويه، حتي متون دوره اسلامي و متون دوران بعد از اسلام وجود دارد. ولي چون از دوران قبل از اسلام اسناد زيادي وجود ندارد نمي‌توان زمان شروع آن را به درستي مشخص کرد. همچنين نقد سياستمداران هميشه بوده با توجه به اينکه هميشه هم نقد بدي نبوده، بر اساس عرف و فرهنگ عصر خودش بايد مورد بررسي قرار بگيرد. حتي در شاهنامه فردوسي مي‌توان ديد سياستمداران عصر خود (چه سياستمداران افسانه‌اي و چه سياستمداران تاريخي ) به نحوي مورد نقد و شوخي قرار مي‌گيرند. پس به نظر من مبدا زماني خاصي به عنوان مبدا وجود ندارد.”

جهانبخش راه عبور از اين دوره را بازتر شدن بسترهاي نقد و افزايش اخلاق‌گرايي دانست و گفت: البته عده‌اي هستند که با بيان تفاوت نقد و تمسخر، مردم را به اخلاق مداري دعوت مي‌کنند. تا روش و عملکرد افراد و کتاب‌هاي او را نقد کنيم چه کاري با خانواده يا براي مثال نحوه لباس پوشيدن فرد داريم؟ عده‌اي شروع کردند تا معقولانه رفتار کنند ولي تا زماني که در آن طرف قضيه، يک بديل يا انتخاب ديگري براي اين نوع شوخي کردن در جامعه وجود داشته باشد، تاثيرگذار نخواهدبود. رسانه‌ها مي‌توانند اين حرکت را شروع کنند. افراد با خواندن مطالب مي‌فهمند و فکر مي‌کنند که بايد چه حدودي را رعايت کنند. چون مساله حقوق فردي خيلي مهم است. در جامعه ما به دليل حقوق اجتماعي حقوق فردي را ناديده مي‌گيرند. اين مساله ايست که بايد جا بيفتد. چون ماليات مي‌دهيم حق داريم از مسائل سياسي و اجتماعي افراد را نقد کرد. اما حقوق فردي يک شخص را نمي‌توانيد مورد نقد قرار دهيد يا با او شوخي کنيد اين مساله ايست که در کشور ما جا نيفتاده و بايد حوزه حقوق فردي و حقوق اجتماعي را از هم تفکيک کنيم.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب ها
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟