جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز نوشت:
وزراي خارجه كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس كه از تنشهاي داخلي به شدت رنج برده و در آستانه از هم پاشيدگي قرار دارند، در پايان اجلاس اضطراري خود در جده بدون اينكه آمريكا و رژيم صهيونيستي را به خاطر جنايات 51 روزه در غزه و كشتار مردم فلسطين مورد سرزنش قرار دهند و شقاوتهاي تروريستهاي تكفيري داعش را محكوم كنند با صدور بيانيهاي، ادعاي نخ نما شده خود درباره جزاير سهگانه ايراني را تكرار و چشم خود را بر روي واقعيتهاي تاريخي بسته نگاه داشتند.
اين وزرا در بيانيه خود براهميت عاري شدن منطقه از سلاحهاي كشتار جمعي از جمله سلاحهاي هستهاي تاكيد كردهاند اما هيچ اشارهاي در اين بيانيه به رژيم صهيونيستي به عنوان تنها دارنده اين سلاحهاي مرگبار در منطقه نشده است. شركت كنندگان در نشست جده همچنين با موضعگيري درخصوص تحولات يمن، از سياستهاي دولت اين كشور در برابر مردم معترض حمايت و بر پشتيباني مجدد از گروههاي مسلح مخالف دولت سوريه تأكيد كردند.
بيانيه اين شورا، قبل از اينكه نياز به تحليل و پاسخگويي داشته باشد و پيش از آنكه محتاج رمزگشايي باشد، به تنهايي به خاطر برخورداري از محتواي سياه و كليت جاهلانهاي كه دارد و نشان ميدهد امضا كنندگان آن از درك لازم براي تشخيص اولويتهاي جهان اسلام و خطرهائي كه به طور جدي منافع ملتهاي مسلمان را در معرض تهديد قرار داده عاجز بوده و كماكان بنا دارند بر طبل جهل و گمراهي بكوبند، فاقد خصيصه اهميت براي پاسخگويي است ولي تداوم كجرويهاي اين شورا، انگيزهاي است كه اين بيانيه تكراري بيپاسخ نماند و بيپايه بودن آن در تاريخ ثبت شود.
قطعاً عاقلانهترين و مورد انتظارترين بيانيه براي اين اجلاس به اصطلاح پراهميت و اضطراري كه با هدف كاهش مشكلات داخلي اعضاي شورا و حل و فصل موضوع اختلافات قطر و عربستان و ديگر اعضا تشكيل شده بود، يافتن راهحلي براي خروج از بن بست و احتضار موجود اين سازمان كهنه، فرتوت و بيخاصيت بود ولي از آنجا كه اين نشست در پايان دادن به اختلافات داخلي و پرداختن به مسائل اصلي جهان اسلام مثل هميشه عاجز گشته و نميخواست اين شكست را برملا كند، ترجيح داد مثل هميشه از ترجيعبند "جزاير اشغالي" استفاده نموده و حاضر نشود به موضوع مهمي همچون "فلسطين اشغالي" و جنايت 51 روزه آمريكا و رژيم صهيونيستي در غزه اشاره نمايد.
نگاهي مختصر و گذرا به كارنامه اين شورا و فلسفه تشكيل آن، به خودي خود گوياي فلاكت اين سازمان و اين نكته است كه اعضاي آن در دوران جنگ تحميلي رژيم صدام بر ايران، در اجابت درخواست صدام از آنها كه براي تأمين هزينههاي جنگ خواستار وام شده بود، چند برابر وام درخواستي، كمكهاي بلاعوض به او دادند و با واريز كردن دلارهاي بادآورده نفتي به حساب بانك مركزي عراق تلاش كردند براي صدام پشتوانهاي قوي با هدف تأمين استراتژي آمريكا و رژيم صهيونيستي در جهت مهار انقلاب اسلامي ايران باشند. طبعاً از چنين شورايي توقع اقدام براي حمايت از آرمان فلسطين و مردم مظلوم غزه، انتظاري بيهوده و غيرمنطقي است. سران مرتجع عرب اين ننگ را كه خودشان و سازمانها و اتحاديههاي تحت نفوذشان در اين 51 روزي كه زنان و كودكان غزه آماج شديدترين حملات صهيونيستها بودند فقط به يك تماشاچي ساكت و صامت تبديل شده بودند، بايد به كجا ببرند؟ شرمآورتر اينكه شيوخ مرتجع در اين جنايت به بيطرفي اكتفا نكردند بلكه با هماهنگيهاي پشت پرده با رژيم صهيونيستي، براي تنگتر كردن محاصره كامل غزه تلاش داشتند. رژيم كودتائي قاهره از ارسال مواد غذايي، دارو و تجهيزات پزشكي براي مردم روزهدار و مجروحين غزه جلوگيري كرد و شيوخ مرتجع اطراف خليج فارس و آل سعود نيز با حمايتهاي همهجانبه اما پنهاني خود، رژيم صهيونيستي را براي ادامه جناياتش تشويق كردند.
واقعاً ننگ است كه شوراي همكاري خليج فارس كه از ثروتمندترين مالاندوزان جهان هستند، حتي يك دلار براي دفاع از ملت فلسطين و مقابله با جنايات رژيم صهيونيستي هزينه نكردند و در عوض سه سال تمام هزينه جنگافروزيها و قساوتهاي تروريستهاي تكفيري را تأمين كرده و در پايتختهاي كشورهاي عربي براي اين تروريستها دفتر و امكانات رفاهي اختصاص دادند.
طبعاً از چنين شورايي همسو با منافع غرب كه كارنامه آن در مسائل و مصائب جهان اسلام در مقابل چشمان حيرت زده ملتها قرار دارد و به جاي حل و فصل مشكلات اساسي امت اسلامي در جهت دلالي براي صهيونيستها و جاده صافكني براي دشمنان اسلام عمل ميكند، توقع زيادي است كه بخواهد در تشخيص دوست از دشمن و ترجيح منافع مسلمانان جهان بر منافع دشمنان اسلام، از راه نوكري غرب و صهيونيسم برگردد و بتواند به خيانتهاي 33 ساله خود پايان دهد.
كاملاً روشن است كه آنچه در اجلاس سران شوراي همكاري خليج فارس درباره جزاير سه گانه ايراني نوشته و اعلام كردهاند، يك تلاش مذبوحانه براي به فراموشي سپردن جنايات 51 روزه رژيم صهيونيستي در غزه است. اين بيانيه، به سفارش صهيونيستها و حاميان غربي آنها تهيه و منتشر شده تا قدري از فضاحت صهيونيستها و همدستان غربي و عرب آنها بكاهد و زمينه را براي ميدانداري جديد ارتجاع عرب در منطقه فراهم سازد. اما بيداري بيسابقه ملتها در اثر جنايات رژيم كودك كش صهيونيستي و سكوت حاميانه سران ارتجاع عرب، مجالي براي اين قبيل ميدانداريها باقي نگذاشته و اكنون زمينه براي قيام ملتها عليه حاكمان خائن بيش از هر زمان ديگري فراهم است.