مردم جهان برای قتیل العطشان سیه پوشند؛

غوغا و شور حسینی در سراسر عالم خاکی

عزاداری برای حسین (ع)، عباس (ع) و شهدای کربلا در کشورهای اروپایی، آمریکایی و آفریقایی اما فضایی متفاوت دارد که «تابناک» به جمع بندی گزارش‌هایی متفاوت و مفصل را از عزاداری در چندین کشور دیگر می‌پردازد: ترکیه، آلمان، کانادا، تیرینیداد و...
کد خبر: ۴۴۶۶۸۴
|
۱۲ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۰ 03 November 2014
|
7955 بازدید
|
۳
در ایام عاشورا و تاسوعا، شور حسینی سراسر عالم خاکی را در بر می‌گیرد و عزاداران حسینی در نقطه نقطه جهان به عزاداری می‌پردازند اما عزاداری در کشورهای غربی به آیین‌های و فضای متفاوتی همراه است.

به گزارش «تابناک»، نهم و دهم محرم داغ را بر دل هر آزادی‌خواهی تازه می‌کند؛ آن هنگام که حسین و یاران صدیقش برای دفاع از حق و حقیقت مقابل لشگر اشقیاء ایستادند و حق را برای عافیت طلبی قربانی نکردند. امروز و فردا نه تنها جهان تشیع، بلکه گوشه‌های دیگری از اروپا، آمریکا و حتی آفریقا سیاه پوش است و مسلمانان به یاد حسین (ع) به عزاداری می‌پردازند.

عزاداری برای حسین (ع)، عباس (ع) و شهدای کربلا در کشورهای اروپایی، آمریکایی و آفریقایی اما فضایی متفاوت دارد که «تابناک» با جمع بندی گزارش‌هایی از «خیمه» که در این باره منتشر شده بود، گزارشی متفاوت و مفصل را از عزاداری در چندین کشور دیگر در ظهر تاسوعا تقدیم می‌کند؛ وقایع نگاری که نشان می‌دهند نهضت حسینی تا چه حد فراگیر شده است.


هالکالی؛ حلقه‌ محبان حسین (ع)

"EVRENSEL AŞURA MATEM TÖRENİ” عاشورا، ترکیه، استانبول، میدان هالکالی، جایی که همه ساله در روز عاشورا پذیرای صدها هزار عاشق است، صدها هزار عاشق حسین.

هالکالی محله‌ی شیعه‌نشین استانبول است. از سال 1982 میلادی بود که به دست حجت‌الاسلام صلاح‌الدین اؤزگوندوز و حجت‌الاسلام حمید توران سنگ‌بنای برگزاری مراسم عاشورای حسینی در میدان هالکالی بنا نهاده شد. مراسم اندک اندک پا گرفت و سال 1991 برای نخستین بار خبر برگزاری چنین مراسمی در مطبوعات ترکیه منعکس شد. مراسم میدان هالکالی سخنرانی چند شخصیت و صاحب‌نظر درباره‌ی امام حسین (ع) و عاشورا و اجرای یک تعزیه است آن هم در روز عاشورا.

اما میل و اشتیاق شیعیان و حتی غیر شیعیان برای برگزاری این مراسم سال به سال بیشتر شد و کار به آن‌جا کشید که در سال 2005 این مراسم در سه زمینه در کتاب رکوردهای گینس ثبت شد: بیشترین تعداد تماشاگر یک نمایش (تعزیه) با سیصد هزار تماشاگر ثبت شده؛ بزرگ‌ترین کادر آماتور تئاتر (840 نفر)؛ گسترده‌ترین صحنه‌ی اجرا در 2500 متر مربع صحنه‌ی خاکی و ماسه‌ای.

هالکالی اکنون به حلقه‌ی اتصال شیعان، اهل تسنن و علویان ترکیه تبدیل شده است و همه حول محور عشق به اهل‌بیت و امام حسین (ع) گرد هم می‌آیند. تعزیه‌ی مراسم هالکالی تعزیه‌ای است نوشته شده توسط صلاح‌الدین اؤزگوندوز بدون دخل و تصرف، ساده و بی‌آلایش و مستند. در هالکالی از قمه‌زنی خبری نیست و حتی از سال 1997 زنجیر هم نمی‌زنند، اما همه در صفی می‌ایستند و به واحدهای هلال احمر مستقر در میدان خون اهدا می‌کنند.

می‌گویند برای اولین بار در میان شیعیان جهان، اهدای خون در روز عاشورا از همین مراسم باب شد. به طور کلی می‌توان گفت برگزاری این مراسم در طی 26 سال و بازتاب آن در رسانه‌ها باعث تسریع در روند گرایش به تشیع شده است.

گرچه چندصد نفر در برگزاری این مراسم فعالیت دارند اما شرح وظایف همه مشخص و برنامه‌ریزی شده است و هرکس به مسئولیت خود احاطه‌ی کامل دارد و آن را به بهترین صورت انجام می‌دهد، از مدیریت مراسم تا کوچک‌ترین مسئولیت‌ها.

مراسم هالکالی که با عنوان «مراسم عزاداری جهانی عاشورا» برگزار می‌شود، اکنون دیگر شهرتی جهانی دارد و تبدیل به بخشی از هویت شهر استانبول و کشور ترکیه شده است. در سال 2008 پانصد هزار نفر در این مراسم شرکت کردند و پیش‌بینی می‌شود در عاشورای سال 2009 نزدیک به یک میلیون نفر در این مراسم حاضر شوند.

همه ساله بعضی نمایندگان مجلس، نهادهای مردمی، میهمانان خارجی، کنسول‌های کشورهای اسلامی مقیم ترکیه، کنسول‌های کشورهای ترک‌زبان در استانبول، نمایندگان مطبوعات و هنرمندان، انجمن‌های خانواده‌های شهدا و عموم مردم شرکت می‌کنند.  رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر و رئیس مجلس نیز برای حضور در مراسم دعوت می‌شوند.

در سال 2006 رئیس مجلس ترکیه در این مراسم حاضر شد. خبرنگاران بیش از پنجاه آژانس خبری ترکیه و دیگر کشورها هم این مراسم را پوشش خبری می‌دهند. محرم سال گذشته حجت‌الاسلام اؤزگوندوز رهبر شیعیان ترکیه در ویژه‌برنامه‌های عاشورایی چهارده شبکه‌ی رادیو تلویزیونی ترکیه حاضر شد و به طور زنده درباره‌ی امام حسین (ع) و عاشورا به گفتگو نشست. 

جذاب‌ترین بخش این مراسم، تعزیه است. متن تعزیه را معمولاً حجت‌الاسلام اؤزگوندوز رهبر شیعیان ترکیه می‌نویسد. در نگارش این متن از منابع مشهور و مورد اتفاق اکثر مورخان و مقتل‌نویسان شیعه و سنی استفاده می‌شود. متن نمایشنامه‌ی تعزیه هر سال تغییر می‌کند و هر بار بخشی از واقعه‌ی عاشورا به اجرا درمی‌آید؛ گاه حوادث روی داده در مدینه، گاه کربلا، شام و یا کوفه به میان آورده می‌شود.

در این میان به دیگر قهرمانان کربلا هم‌چون حضرت ابوالفضل (ع)، حضرت زینب، حضرت علی اکبر(ع) و نیز صحابه‌ی امام هم تأکید می‌شود. کارگردانی تعزیه را هم «هلال محمود‌اوغلو» کارگردان اهل جمهوری آذربایجان به عهده دارد که با همکاری قاسم آلجان، کارگردان گروه تئاتر جوانان زینبیه کارگردانی تعزیه را انجام می‌دهد.

برگزاری این مراسم، عاشورا و شهادت امام حسین (ع) را به موضوعی آشنا تبدیل کرده است، گرچه در گذشته کم‌تر بازتابی در میان مردم بخصوص اهل سنت داشت اما اکنون اهل سنت به امام حسین (ع) و عاشورا علاقه و اشتیاق نشان می‌دهند و می‌خواهند هرچه بیشتر در این باره بدانند.

مراسم دفتر یادبودی دارد که شخصیت‌های گوناگون حاضر در مراسم نظرات خود را در آن ثبت می‌کنند. قرار است این دفتر پس از تکمیل به صورت کتاب منتشر  شود. یک شبکه‌ی تلویزیونی هم اجاره می‌شود و مراسم به طور مستقیم از آن شبکه پخش می‌شود. بعضی شبکه‌ها هم درخواست می‌دهند و این مراسم را به صورت رایگان پخش می‌کنند.

مراسم به صورت دو سی‌دی شامل سخنرانی و اجرای تعزیه تهیه می‌شود و برای حاضران ارسال می‌گردد. این سی‌دی‌ها نه تنها در ترکیه بلکه در کشورهای دیگر مثل روسیه و آمریکا هم توزیع می‌شود. قرار است در آینده این سی‌دی‌ها به زبان‌های عربی و فارسی هم ترجمه و منتشر شود.

البته در برخی کشورهای عربی سی‌دی تعزیه‌ی این مراسم به عربی دوبله و منتشر شده است. با بعضی از حاضران در مراسم هم مصاحبه شده و احساس و نظر آنان نسبت به این مراسم مکتوب شده و به صورت مجموعه کتاب‌هایی با عنوان «برگ‌هایی از حزن عاشورا» منتشر شده است. این مصاحبه‌ها به صورت تصویری نیز تهیه و توزیع شده است.

غوغا و شور حسینی در سراسر عالم خاکی

عاشورا در مسجد هامبورگ آلمان

جمع كثيري از مسلمانان مقيم آلمان، شيعه هستند؛ كه بيشتر در شهرهاي فرانكفورت، مونيخ، آخن، هانوور و هامبورگ زندگي مي‌كنند. در اين ميان، بزرگترين جامعه‌ي مسلمانان شيعه در هامبورگ اقامت دارند. تا سال 1979 (1358 شمسي) بين هفت تا پانزده هزار ايراني در آلمان غربي زندگي مي‌كرده‌اند.

نخستين مسجدي كه در آلمان، بنا شد مسجد «اشويتسينگ» بود كه در سال 1780 ميلادي (1297 هجري) در پارك اشويتسينگِ‌برلين ساخته شد.

اين مسجد توسط يك شاهزاده‌ي آلماني، كه با دختري ترك ازدواج كرد و به دين اسلام درآمد، احداث گرديده است. در حال حاضر نماز عيد فطر و عيد قربان در اين مسجد برپا مي‌شود.

در سال 1953 (1332 شمسي) به تقاضاي جمعي از شيعيان ايراني مقيم هامبورگ، مرحوم آيت‌الله العظمي بروجردي با احداث مسجدي در آن شهر موافقت كردند. سنگ بناي اين مسجد بزرگ، كه بعدها به «مركز اسلامي هامبورگ»‌مشهور شد، در نيمه‌ي شعبان 1338 شمسي در زميني به مساحت 3774.4 متر مربع در بهترين نقطه‌ي شهر هامبورگ واقع در كنار درياچه‌ي «استر»‌ توسط حجت‌‌الاسلام محمد محققّي، نماينده‌ي مرحوم آيت‌الله العظمي بروجردي، و با حضور انبوهي از مسلمانان و بزرگان شهر و مشتشرقانِ آلمان، برپا گرديد.

از سال 1344 شمسي، دانشگاه كلن آلمان مركزي به نام مركز تحقيقات علوم و عقايد شيعي داير كرده، كه تاكنون بيش از 8000 جلد از كتب شيعي اعم از فقهي، اصولي، كلامي، رجالي، فلسفي، تاريخي، ادبي و... در آن جمع‌آوري شده است. از سال 1347 توجه خاصي نسبت به عقايد شيعه در آلمان پديد آمده و در مدّت كوتاهي كتابها و مقالات فراواني از دانشمندان آلماني چون پروفسور «اروين گرف» انتشار يافته است.

هر ساله، مراسم عاشورا در مركز اسلامي هامبورگ با شركت عده‌ي كثيري ـ بيش از دو هزار نفر ـ برگزار مي‌گردد. تعداد مسلمانان شيعه و سني در شهر هامبورگ، مابين 80.000 تا 100.000 نفر و در كلّ آلمان تا دو و نيم ميليون نفر است.

پس از گذشت سالها، چه قبل از انقلاب اسلامي و چه بعد از آن، عده‌ي كثيري، فقط به عشق امام حسين(ع) و اهل‌بيت، فقط در دو روز تاسوعا و عاشورا در مركز اسلامي هامبورگ حاضر مي‌شوند.
در روزهاي تاسوعا و عاشورا، در مركز اسلامي اغلب مراسم با سخنراني و در آخر عزاداري و سينه‌زني برگزار مي‌گردد و كمتر با خرافات آميخته است.

البته در طبقه‌ي زيرزمين، هر ساله در دهه‌ي اول محرّم، خواهران و برادران مسلمان پاكستاني، كه تعدادشان شايد به دويست نفر مي‌رسد، با شمايل و شبيه‌سازي، عزاداري مي‌كنند كه بيشتر سنّتي و كمتر تاريخي است. در هامبورگ، مراسم عاشورا همچنان زنده است.


عاشورا در كشور كانادا

كانادا كشوري است پهناور در شمال امريكاي شمالي، كه از شمال به اقيانوس منجمد شمالي، از شرق به اقيانوس اطلس و از غرب به اقيانوس كبير محدود مي‌شود. جمعيت آن بيش از 23 ميليون نفر و مركّب از بوميان و مهاجران است.

تعداد بسياري مهاجر، از كشورهاي مختلف دنيا، در اين كشور زندگي مي‌كنند. اين مهاجران با استفاده از ويژگي چند فرهنگي بودن كانادا مي‌توانند در حفظ و شناساندن فرهنگ بومي خويش، فعاليت داشته باشند.

هرچند كه آمار دقيقي از شيعيان مقيم كانادا منتشر نشده است، اما با در نظر گرفتن اينكه تعداد مسلمانان، بنا بر آمار رسمي دولت كانادا، نزديك به سيصد هزار نفر ذكر شده است، مي‌توان گفت قريب به يك سوم اين تعداد، شيعه هستند كه تعداد قابل توجهي را تشكيل مي‌دهند. با توجه به حضور اين تعداد قابل توجه از مهاجران شيعه، كه از كشورهاي گوناگون به كانادا آمده‌اند، فرهنگ شيعي نيز در كانادا جايگاه خود را داراست و شيعيان نيز مي‌توانند از امكاناتي كه در اين راستا وجود دارد، استفاده نمايند و به انجام فعاليت‌هاي فرهنگي در چارچوب فرهنگ مذهبي خويش بپردازند؛ هر چند كه از جايگاه مستقلي در كانادا برخوردار نيستند.

برگزاري مراسم دهه‌ي محرم و عاشورا از جمله نمودهاي فرهنگي ويژه‌ي شيعه است كه در كانادا از سوي شيعيان، انجام مي‌پذيرد. مراسم مختلف مذهبي مربوط به محرم در كانادا و در شهرهاي مختلف، هر ساله در روزهاي آغازين ماه محرم و سوگواري حضرت سيدالشهدا(ع) برگزار مي‌گردد.

با توجه به پراكندگي شيعيان در شهرهاي مختلف و وجود سازمان‌هاي شيعي گوناگون مبتني بر مليّت‌هاي مختلف، كه هر يك ويژگي‌هاي فرهنگي كشور محل تولد خويش را نيز دارا هستند، مراسم مذهبي عاشورا كه توسط اين گروه‌ها در شهرهاي كانادا برگزار مي‌شود نيز بر اساس آداب و سنن خاص كشورهاي مبدأ مهاجران انجام مي‌گيرد و به عبارت ديگر، هر گروه شيعه بر اساس آداب و سنن مرسوم مناسبت‌هاي مذهبي در كشور خويش، به برگزاري مراسم مذهبي در كانادا نيز مبادرت مي‌ورزد. البته شكل كلّي و عمومي مراسمي كه به شيوه‌ي مشترك ميان شيعيان مليت‌هاي مختلف انجام مي‌گيرد، با توجه به مقتضيات محيط، برخي ويژگي‌هاي خاص خود را نيز دارد.

برجسته‌ترين ويژگي مراسم عزاداري مشترك در ميان جامعه شيعيان كانادا، برگزاري مراسم مجالس سخنراني است. به عبارت ديگر، شيعيان با دعوت از روحانيان از كشورهاي مختلف، مانند عراق، لبنان، هند، پاكستان و ايران، در ايام سوگواري از سخنان آنان استفاده مي‌كنند و محتواي اين سخنراني‌ها نيز كمتر حالت احساساتي كشورهاي شيعي را دارد؛ بلكه تلاش بر اين است كه در اين محافل، بيشتر به وجه تاريخي و علمي مسأله عاشورا و درس‌هاي تاريخي آن پرداخته شود.

البته قابل توجه است كه در مراسم عاشورا در كانادا، شيوه مرسوم عزاداري شيعيان، يعني سينه‌زني و نوحه‌خواني نيز انجام مي‌گيرد كه همان گونه كه ذكر شد، به تناسب مليّت برگزار كنندگان مراسم، از شيوه‌هاي عزاداري مرسوم هر كشور استفاده مي‌گردد. البته اغلب اين مراسم سوگواري، در مكان‌هاي سرپوشيده و مراكز تجمع شيعيان، مانند حسينيه‌هاي مختلف برگزار مي‌شود و نمود بيروني و راه‌اندازي دسته‌هاي عزاداري ندارد.

برخي شيعيان در بعضي از شهرهاي كانادا، براي مطرح ساختن شيعه به عنوان يك جامعه ملموس در كانادا، اقدام به برگزاري راهپيمايي به صورت دسته‌هاي عزاداري در خيابان‌هاي شهر‌هاي اين كشور نموده‌اند كه در اين رابطه مي‌توان به انجام مراسم سينه‌زني و زنجيرزني توسط يكي از گروه‌هاي شيعه به نام Mohammed Research Center A Al در تورنتو، طي چند ساله اخير نمود كه براي نخستين بار در سال 1993 در مطبوعات كانادا نيز بازنمون گرديد. در برگزاري اين مراسم، شيعيان به صورت كاملاً سنتي به عزاداري مي‌پردازند.

يكي ديگر از ابتكاراتي كه در راستاي بزرگداشت قيام حسيني در كانادا انجام شده است، تهيه و نصب پوسترهايي در معرفي امام حسين (ع) و قيام عاشورا در وسايط نقليه عمومي شهر تورنتو بود كه در سال گذشته، به وسيله يكي از گروه‌هاي شيعه انجام پذيرفت. در شهر اُتاوا نيز با برنامه‌ريزي شيعيان پاكستان، مراسمي به نام Hissain Day در مسجد اهل تسنن اتاوا برگزار مي‌گردد كه در آن، با دعوت از استادان دانشگاهي كانادا و ايالات متحده، به بررسي قيام عاشورا مي‌پردازند.

در ديگر شهرهاي كانادا نيز گروه‌هاي مختلف شيعه، مراسم عزاداري عاشورا را برگزار مي‌كنند كه در همه‌ي آنها، روحانيان به سخنراني و موعظه و بررسي قيام عاشورا مي‌پردازند و مراسم نوحه‌خواني به زبان‌هاي مختلف انجام مي‌شود.

گفتني است كه شيعيان در شهرهاي مختلف كانادا با اجاره يا خريد اماكني، اقدام به راه‌اندازي مسجد، حسينيه و يا انجمن‌هاي شيعي نموده‌اند كه عمده‌ترين آنها مجمع اهل‌بيت(ع) امريكاي شمالي است كه در شهر تورنتو قرار دارد و مي‌كوشد تا گروه‌هاي مختلف شيعه را در كانادا، تحت پوشش قرار دهد. بزرگ‌ترين مسجد شيعيان نيز در شهر تورنتو قرار دارد و به نام مسجد شيعيان جعفري تورنتو معروف است.


مراسم حسی در تیرینیداد

طى يك قرن گذشته يا حتى قبل از آن مهم‏ترين حادثه حزن‏انگيز تاريخ شيعه يعنى عاشورا، در ترينيداد به يك «جشن» يا جشنواره تحت عنوان جشنواره‌ی «حُسى» همراه با كارناوال تغيير يافته است؛ جشنواره‏اى كه بعد از محبوب‏ترين جشنواره‌ی سال ترينيداد، در رتبه‌ی دوم قرار دارد.

مهم‏ترين شركت ‏كنندگان در اين مراسم سه گروه اجتماعى شامل مسلمانان شيعه، مسلمانان سنى و جمعيت غيرمسلمانى هستند كه گروه كُرُوِل يا ترينيدادى‏هاى آفريقايى‏تبار، مهم‏ترين بخش آن را تشكيل مى‏‌دهند. هر ساله بانيان شيعى مراسم حسى در ترينيداد، مشتاقند تا مراسم يادبود اين حادثه‌ی غم‏انگيز را برپا كنند.

آن‌ها عميقاً به اهميت روحانى اين حادثه معتقدند و اعمالى را كه از آباء و اجدادشان به آن‌ها رسيده در مراسم يادبود اين حادثه به جا مى‏آورند. با وجود اين، هزاران نفر از غيرمسلمانانى كه هر ساله از نقاط مختلف گرد مى‏آيند تا نظاره‏گر اين مراسم باشند، تنها اطلاعات عمومى مبهمى از اين واقعه‌ی تاريخى و ابعاد مذهبى آن دارند.

به دلايل مختلف، آن‌ها به اين مراسم به عنوان يك جشن يا يك مراسم شادى‏آور مى‏نگرند و بنابراين از اعمالى چون ميگسارى، پايكوبى و دست‏افشانى سود مى‏جويند كه در كارناوال‏ها مورد استفاده قرار مى‏گيرد و البته متناسب با تعريف آن‌ها از اين مراسم است. اما همين مراسم براى ديگر متدينان به خصوص مسلمانان سنى، اجراى مضحك و تقليدى مراسم بزرگداشت ماه ‏محرم محسوب‏ مى‏شود.

در مراسم حسى هر يك از گروه‏هاى اجتماعى تلاش مى‏كند تا با آن‌چه واقعاً فكر مى‏كنند صحيح و معتبر است، طبق برداشت و تعريفى‌ كه از اين مراسم دارند، در اين مراسم شركت جويند. آن‌چه امروزه در قالب مراسم حسى در ترينيداد برگزار مى‏شود يك رقابت فرهنگى ميان گروه‏هاى مختلف دينى و نژادى است كه هر كدام، از واقعيت مراسم حسى براى خود تعريف جديدى دارند، در عين حال كه همگى داراى ميراث گسترده‏اى از فرهنگ و مليت اصيل ترينيدادى هستند.
 
همه ساله مراسم حسى در ترينيداد در مكان‏هاى قديمى معين برگزار مى‏شود. تا قبل از حادثه‌ی قتل عام محرم 1884، سان فرناندو مهم‏ترين محل برگزارى مراسم ماه محرم بود. بعد از اين حادثه، منطقه‌ی سنت جيمز، كانون برگزارى مراسم محرم شد.

مراسم حسى در سنت جيمز به بهترين شكل برگزار مى‏شود. در اين شهر مراسم حسى با انواع علم‏هاى رنگارنگ و با حضور هزاران نفر از مردم كه هم از شهر و حومه و هم از ساير مناطق ترينيداد گرد هم مى‏آيند، برگزار مى‏شود. بانى اجراى مراسم حسى در شهر، شش خانواده بزرگ شيعى، حدوداً دويست نفر، هستند. از ميان اين شش خانواده، چهار خانواده مسئول برگزارى تعزيه و دو خانواده‌ی ديگر مسئول اجراى مراسمى تحت عنوان مراسم «ماه» هستند.

در ساخت تعزيه عمدتاً وسايل و موادى چون خيزران و نى، چند تكه چوب، مقوا و پوشال‏هاى مصنوعى و پلاستيكى، زرورق‏هاى فلزى و انواع آذين‏بندى‏هاى ديگر به كار مى‏رود. ارتفاع تعزيه در موارد گوناگون با هم متفاوت است اما به طور متوسط بين ده تا پانزده پا بلندى دارد كه تمام شكل و شمايل آن پوشيده شده از زرورق‏هاى براق و رنگارنگ و طرح‏هاى متنوع و متناسب با هر سال و همراه با چلچراغ‏ها و گلكارى‏ها و آيينه‏بندى است. به عبارت ديگر تعزيه داراى يك پوشش رنگى است.

بتلهيم و نانلى در اثر 1988 خود عكس‏هاى رنگى زيبايى از تعزيه و مراسم حسى ارائه كرده‏اند. آذين‌بندى‏هاى زرورقى و توپ‏هاى پلاستيكى، همانند آذين‏بندى‏هاى كريسمس، نمايش جالب توجه و خيره‏كننده‏اى ايجاد مى‏كند.

اين مهارت‏ها از نسلى به نسل ديگر در ميان خانواده‏ها ـ اگرچه نه به صورت منظم ـ منتقل مى‏شود. اقوام و خويشاوندان سببى و نسبى هر خانواده با داشتن مهارت‏هاى مختلف مسئوليت احياء و استمرار تعزيه را به عهده دارند. برخى از اين افراد با گرايش و استعداد هنرى خود و برخى ديگر با داشتن نقش‏هاى هدايتى و نظارتى و برخى ديگر با نيروى بدنى خود ـ با شركت در مراسم طبل‏‌زنى ـ تعزيه را زنده نگه مى‏دارند. نوجوانان نيز با اشتياق فراوان در ساختن پرچم‏هاى رنگى نقش دارند.

وقتى مراسم حسى به خيابان‏هاى شهر كشيده مى‏شود، از حالت يك مراسم مذهبى اندوهبار ـ نزد شيعيان هند شرقى ـ به يك سرگرمى همگانى يا به عبارت ديگر به يك نمايش خيابانى تبديل مى‏شود. از لحظه‏اى كه دسته‏ها در خيابان‏ها ظاهر مى‏شوند و به موازات بالا گرفتن شور و هيجان برنامه، دسته دسته ترينيدادى‏هاى آفريقايى‏تبار و ديگر شركت ‏كنندگان به اين مراسم مى‏پيوندند. طبل‏كوبى‏ها با صداى محكم و مهيب خود كه به جان مردم لرزه مى‏اندازد، صحنه‌ی بسيار مهيج و احساسى را به وجود مى‌‏آورد.

بسيارى از كسانى كه در مراسم حسى شركت مى‏كنند تنها به خاطر موسيقى و رقص آن نيست بلكه خيلى از آن‌ها براى ديدار با يكديگر و احوال‏پرسى و به عنوان يك سرگرمى در اين مراسم حضور پيدا مى‏كنند. يكى از ترينيدادى‏هاى آفريقايى‌تبار در اين زمينه مى‏گويد: «بسيارى از جوانان در اين مراسم حضور پيدا مى‏كنند تا رقص و بالا پريدن دختران را تماشا كنند» و ديگرى با خنده مى‏گويد: «كسانى كه در اين مراسم شركت مى‏كنند ـ منظورش دختران و زنان است ـ بسيار زيبا و دلربا هستند. شركت در اين مراسم باعث مى‏شود انسان لحظات بسيار خوشى داشته باشد».

ساير جوانان دختر و پسر معتقدند كه مراسم حسى بهترين فرصت براى ديدار با يكديگر است. حتى برخى افراد سنى مذهب كه من با آن‌ها گفت‌و‌گو مى‏كردم، مى‏گفتند: «بعضى از دختران ترينيدادى كه داراى دوستانی از میان ‏پسران دارند و به خاطر سخت‌گيرى والدين‌شان نمى‏توانند هم‌ديگر را ملاقات كنند، در مراسم حسى بهترين فرصت را مى‏يابند تا با دوستشان ديدار كنند...».

در كنار مراسم حسى فروشنده ‏هاى دوره‏گرد انواع و اقسام غذاهاى سنتى هندى همانند روتى و انواع شيرينى‏هاى متنوع و نوشيدنى‏هاى ملايم را مى‏فروشند. به نظر مى‏رسد جشنى مثل مراسم حُسى كه بيشتر توسط شركت‏كنندگان غيرمسلمان اداره مى‏شود، بدون نوشيدن آبجو و مشروبات الكلىِ قوى، كامل نمى‏شود. طبق گزارش‏ها، اجراى مراسم حسى در مناطق روستايى اغلب با فروشندگان مشروبات الكلى ارتباط تنگاتنگ دارد (كراولى، 1954، ص 208).

اين مطلب را ساير مطلعين از مراسم حسى تأييد كرده‏اند، البته آن‌ها اين مسأله را فقط در رابطه با تعزيه‌ی روز اربعين تأييد كرده‏اند. مطالعاتى كه راجع به هند شده نيز به نوشيدن مشروبات الكلى در ميان دسته‏هاى ماه محرم اشاره دارد (فروزتى، 1981، ص104؛ و سيّد و ديگران، 1981، ص 127). به هر حال جشنواره‌ی حسى به طور آشكار يك مراسم ترينيدادى است و بسيارى از نمايش‏هاى آن از جمله اجراى سرود كاليپو و نواختن طبل‏هاى فلزى تقريباً به صورت انحصارى در اختيار سياهان است.

به طور كلى جشنواره به عنوان يك مراسم لهو و لعب مي‌گسارانه كرول‏ها (سياهان) محسوب مى‏شود (مانينگ، 1989، ص 141) بنابراين هيچ ترديدى نيست كه مراسم حسى در حال تبديل شدن به دومين مراسم مي‌گسارانه كرول‏هاست و شخصيت‏هاى شيعى نيز دريافته‏اند كه در مراسم حسى تغييرات زيادى صورت گرفته است. به طور كلى آنان ديگر كنترل اوضاع را در دست ندارند؛ يكى از اين افراد مى‏‌گويد: بايد بگويم كه ايجاد تغيير در مراسم حسى حدوداً از بيست سال پيش شروع شد؛ روح جشن و جشنواره در مراسم حسى (يادبود شهادت امام حسين علیه‌السلام) حلول كرده است.

ويژگى جشن و شادى به تدريج در مراسم حسى نفوذ كرد تا آن‌جا كه كم‏كم بر آن غالب آمد. از همين روست كه امروزه اين مراسم كاملاً به يك جشن و جشنواره تبديل شده است؛ جشنواره‏اى كه در خيابان‏ها اجرا مى‏شود... ما ـ بانيان شيعى مراسم حسى ـ جمعاً شش خانواده‏ايم. هر كدام با بيست‏وپنج تا سى نفر عضو كه كلاً حدود دويست نفر مى‏شويم. حال چگونه اين دويست نفر مى‏توانند سى الى چهل هزار نفر را از نوشيدن مشروبات الكلى و رقص باز دارند؟

حتى پليس هم نمى‏تواند جلوى آن‌ها را بگيرد. در جايى كه قانون، آن‌ها را از اين كار منع نكرده، ما چگونه مى‏توانيم آن‌ها را از مشروب و رقص منع كنيم. كسى جرأت ندارد در مراسم حسى به كسى كه مشروب مى‏نوشد و مى‏رقصد چيزى بگويد، اگر چيزى بگويد، دشنام مى‏شنود و احتمالاً كتك مى‏‌خورد.

در بررسى علل از دست رفتن نظارت شيعيان بر مراسم حسى، برخى از ريش‏سفيدان شيعى حسرت سال‏هاى گذشته را مى‏خورند، سال‌هاى قبل از 1962 كه ترينيداد تحت استعمار بريتانيا بود و آنان مسئول نظم عمومى شهر بودند. يكى از اين افراد مى‏گويد: «وقتى كه سفيدپوستان (استعمارگران) اين‌جا بودند، آنان قدرت را در دست داشتند و قانون از انجام اعمال شادى‏آور در مراسم حسى جلوگيرى مى‏كرد.

سفيدپوستان احترام مذهب ما را نگه مى‏داشتند و اجازه نمى‏دادند تا ديگران حرمت آن را زير پا بگذارند. البته اين‌چنين نيست كه دوران سلطه‌ی استعمار را بتوان دوران طلايى اجراى مراسم حسى در ترينيداد دانست، بدان‌گونه كه شيعيان پير حسرت آن دوره را مى‏خورند. اين مسأله با توجه به قتل عام محرم 1884 و ديگر بى‏عدالتى‏ها و وحشى‏گرى‏هاى استعمارگران در دوره‌ی اجير شدن كارگران، بهتر درك مى‏شود. (سينگ، 1988، ص 1 – 39).

يكى ديگر از افرادى كه حسرت گذشته را مى‏خورد، مى‏‌گويد: وقتى كه من بچه‌ی كوچكى بودم، به هنگام اجراى مراسم حسى در پناه نيروى انتظامى گماشته از سوى بريتانيا بوديم. در آن زمان در مراسم حسى اعمال درستى انجام مى‏شد و از رقص و ساير اعمال ناهنجار خبرى نبود. اعمال ما كاملاً خوب بود؛ حتى در يك مورد ما شاهد بوديم كه يك بازرس از جنوب آفريقا مسئول نيروى انتظامى بود.

او تنها به كسانى كه مستقيماً در برگزارى مراسم حسى نقش داشتند، اجازه مى‏داد تا وارد خيابان‏ها شوند. ساير تماشاچيان حق نداشتند وارد دسته‏ها شوند. فقط كنار خيابان‏ها و در پياده‏رو مى‏ايستادند و مراسم را تماشا مى‏كردند. پليس در آن زمان خيلى جدى بود و من آرزو مى‏كنم كاش دوباره آن زمان برگردد. اما امروز نمى‏توان مثل گذشته عمل كرد. اگر چنين كارى شود، شاهد يك شورش خواهيم بود.

شيعيان خود آگاهند كه امكان تعريف مفاهيم عمومى مراسم مذهبى ماه محرم از دست آن‌ها خارج شده است. آن‌ها اذعان دارند كه نمى‏توانند ده‏ها هزار شركت‏كننده در مراسم حسى را از انجام اعمال ناهنجار بازدارند. هم‌چنين دريافته‏اند كه اين سازگاری‌هاى اجتماعى است كه باعث شده تا آن‌ها لحظه به لحظه كنترل خود بر اوضاع را از دست دهند.

قديمى‏‌ها معتقدند كه اگر آن‌ها ساخت تعزيه و راه‏اندازى دسته‏ها را ادامه ندهند، مصيبت، مرض يا بلايى خانواده‏شان را فرا خواهد گرفت. در حالى كه جوانان امروزى به چنين عقايدى به ديده‌ی تحقير مى‏نگرند. آن‌ها ديگر به كرامات و داستان‏هايى كه بيانگر شفا يافتن معجزه‏آساى بيماران‌شان توسط امام است، اعتقادى ندارند.

آن‌ها قبول ندارند كه در صورت تعهد به حمايت و انجام مراسم حسى از طريق تشكيل تعزيه و تداوم اين مراسم، امام حسين علیه‌السلام در همين دنيا به آن‌ها پاداش خواهد داد؛ چيزى كه قديمى‏ها كاملاً به آن معتقد بودند.

در حالى كه مردم ترينيداد، چه شيعيان و چه ترينيدادى‏هاى غيرمسلمان آفريقايى و هندى‏تبار نذر مى‏كنند كه اگر يك خواسته‌ی قلبى آن‌ها برآورده شود، به هر طريق مراسم حسى را حمايت كنند، جوانان ـ بيشتر افراد تحصيل كرده ـ بر اين باورند كه اين اعمال يك سرى خرافات است كه اين امر خود يأس و عدم اشتياق آن‌ها به مراسم حسى را بيشتر مى‌‏كند.

علاوه بر تغييرات ايجاد شده در ساختار اجتماعى شيعيان ترينيداد، كه منجر به كاهش كنترل شيعيان بر مراسم حسى و تبيين جايگاه آن شده، خود حاميان مراسم حسى هم به طرق مختلف در اين فرآيند نقش داشته‏اند؛ آن‌ها خود از نتيجه و پيامد كارهايى كه مى‏كنند باخبر نيستند. آن‌ها با استفاده از مفاهيم، الگوهاى رفتارى و نمادها و تصاوير برگرفته شده از جشنواره‏ها و فرهنگ عامه به جاى فرهنگ مذهبى دقيق شيعه در تحريف معنا و مفهوم مراسم يادبود ماه محرم نقش داشته‌‏اند.

براى مثال عبارت «بيرون آمدن» كه شيعيان از آن به منظور بيان اجراى تعزيه در ملأ عام استفاده مى‏كنند، از جشنواره‏ها عاريت گرفته شد و بيانگر حضور گروه‏هاى روپوش‏دار و نقابدار در ملأ عام بعد از خروج از جايگاه مخصوص خود مى‏‌باشد.

محوطه (حياط)، يكى ديگر از واژه‏هاى وابسته به جشنواره است كه هم در مراسم حسى و هم در جشنواره‏ها به عنوان جايگاه مخصوص هر گروه از آن استفاده مى‏شود، هم‌چنان كه به عنوان محل مخصوصى براى تمرين و اجراى طبل‏كوبى از آن استفاده مى‏شود. همه‌ی گروه‏ها براى اجراى مراسم از محوطه‌ی خود بيرون مى‏آيند و در فرصت مناسب با لباس‏ها و آرايه‏هاى تشريفاتى و رنگارنگ ظاهر مى‏شوند.

استفاده از چنين واژه‏‌هايى توسط شيعيان، به ديگران اجازه داده است تا مراسم حسى را به عنوان صحنه يا بخشى از يك جشنواره تعريف كنند. اين ديگران، هم‌چنين با استفاده از واژه‏هاى ديگرى چون مي‌گسارى، جشن، رقص، بالا و پايين پريدن و... به عنوان برخى از ويژگى‏هاى مراسم حسى، زمينه را به نحو بهترى فراهم كردند تا مراسم حسى به عنوان يك جشن يا يك حالت و وضعيت شادى‏آور بازتعريف و تغيير شكل يابد.

بسيارى از شيعيان در تلاش براى به دست گرفتن حداقل كنترل بر مراسم حسى و ارائه‌ی يك تعريف دينى از آن، مفهوم حسى را متناسب با تحولات جديد معنا كرده‏اند. همه‌ی اين افراد اذعان دارند كه در مرگ هيچ كس، شادى روا نيست بخصوص در مرگ شخص محترمى كه از نسل پيامبر است. در نظر اينان مرگ امام حسين علیه‌السلام، و فداكارى او عامل مهمى در بقاى اسلام و تشخيص ايمان واقعى از اسلام منحرف شده‌ی يزيدى است.

اما برخى قائلند كه امام حسين علیه‌السلام به شهادت رسيد تا اسلام را حفظ كند... در مرگ وى هم بايد تبريك و هم تسليت گفت... بنابراين فضاى شور و شعفى كه به وسيله‌ی برخى از مسلمانان شركت كننده در جشنواره‌ی حسى به وجود مى‏آيد، كاملاً قابل توجيه است. (على، 1990)

اين تغيير در نگرش، از آن‌چه زمانى يك مراسم يادبود غم‏انگيز همراه با گريه و زارى و مرثيه‏خوانى بود به مراسمى كه شادى، حداقل جزئى از ارزش‏هاى اضافى مقبول آن است، تا حدودى تلاش براى به دست آوردن كنترل مجدد مراسم حسى است؛ يا بهتر بگويم سر تسليم فرود آوردن به يك سرنوشت است.

با اين همه، به نظر مى‏رسد كه به همان اندازه كه نسل تحصيل كرده و جوان ترينيدادى‏هاى هند شرقى از حمايت مراسم حسى، دست برداشته‏اند، ديگران به ادامه‌ی اجراى آن به عنوان يك جشن مهم علاقه‌مند شده‏اند. يكى از بانيان تعزيه مى‏گويد: «در اجراى مراسم يادبود محرم تغييراتى در حال انجام است كه به نظر مى‏رسد اين تغييرات، تعزيه را از حالت يك مراسم مختص به عده‏اى خاص به يك مراسم همگانى در جزاير كارائيب تبديل كرده است. امروزه مراسم حسى بخشى از فرهنگ ترينيدادى است».

بخش ديگرى از فرهنگ ترينيداد و توباگو دل‏هاى مردم نيويورك را مجذوب خود كرده است، اين بخش از فرهنگ، امروزه مراسم حسى نام دارد. در 31 اوت وقتى كه اين كشور يعنى ترينيداد سالروز استقلال خود را جشن مى‏گرفت، نگاه‏ها همه معطوف به مراسم حسى بود. مردم، مراسم حسى را كه در خيابان‏ها در حال اجرا بود. تمجيد مى‏كردند. در حقيقت اين مردمان به وجد آمده، آمريكايى‏ها بودند كه اخيراً به گل‏محمد ـ بانى ترينيدادى مراسم حسى كه هشت سال پيش به آمريكا سفر كرده بود ـ دو نشان افتخار به خاطر قدردانى از اجراى فوق‏العاده‌ی مراسم حسى در آن كشور به وى اعطا كردند. (ساندى تايمز، 16 اكتبر 1988)

نمادگرايى آميخته در مراسم حسى در ترينيداد پرابهام و چندمعنايى است؛ به اين معنى كه هر كس مى‏تواند متناسب با شرايط و پيش‏فرض‏هاى تاريخى و فرهنگى خود آن را به گونه‏اى خاص تفسير كند. هر يك از گروه‏هاى اجتماعى درگير ديدگاه خاص خود را دارند و معتقدند كه برداشت آن‌ها از اين وضعيت، صحيح و اصيل است و تلاش نموده‏اند تا تعريف و تفسير خود را برتر جلوه دهند.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۹
انتشار یافته: ۳
حمید کلباسی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۲
عاشورا سند افتخار تشیع است که با خون مطهر حسین(ع) و یاران وفادارش امضا شده .
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۲
یا حسین
رضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۲
السلام علیک یا ابا عبدالله
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
سرمربی بعدی تیم پرسپولیس چه کسی باشد؟