تاريخچه آغاز بهکار نمايش خانگي در ايران گوياي فعاليت 20 ساله اين حوزه در عرصه تصوير است که علاوه بر تلويزيون و سينما؛ مسير جديدي را پيشروي کارگردانان، تهيهکنندگان و بازيگران قرار داد. اما واقعيت چيز ديگري است. اينبار هم مديران و سياستگذاران دولتي حمايت خود را در نيمه راه از سر سينما و نمايش خانگي هر دو برداشتند. در موازيکاريها وسواس به خرج ندادند و در نظارتها کجسليقه شدند. پايان کار هم شد: سينمايي که نميداند تا چه اندازه روي شبکه نمايش خانگي براي بازگشت سرمايهاش حساب بازکند.
به گزارش ايلنا، شروع فعاليت شبکه نمايش خانگي در سال 72 و با تاسيس موسسه رسانههاي تصويري بهصورت دولتي بود. در ادامه 32 موسسه در بخش خصوصي مجوز فعاليت گرفتند که از اين تعداد امروز؛ 10 موسسه فعال، بخشي فعال متوسط و تعدادي هم غيرفعالاند. مشکل اينجا بود که اين موسسات؛ تنها شاهراههاي پخش فيلم در شبکه نمايش خانگي نبودند. باندهاي زيرزميني بيآنکه دغدغه فيلمهاي مجوزدار يا بيمجوز را داشته باشند و بدون آنکه لازم باشد در صف پايان اکران فيلمها منتظر بمانند؛ صورت کلي معادله را بههم ريخته و جنگي پيدا و آشکار را هم با سينما هم با شبکه نمايش خانگي آغاز کردند و در راس ديگر اين هرم؛ به جنگ ماموران انتظامي و سياستهاي وزارت ارشاد رفتند. اينسوي ماجرا؛ بخشهاي مختلف انتظامي و فرهنگي دولت دست به دست هم داد تا راهکاري براي مقابله با قاچاقچيان فيلم پيدا کنند اما درنهايت جز ايجاد موانعي سهلالوصول براي قاچاقچيان کار ديگري از پيش نبردند.
درآمد 15 درصدي فيلم در گرو نمايش خانگي
جمال ساداتيان؛ تهيهکنندهاي که تجربه فروش فيلمهايي چون «دايره زنگي»، «چهارشنبه سوري»، «هفت دقيقه تا پاييز»، «به رنگ ارغوان»، «انتهاي خيابان هشتم» را به موسسات نمايش خانگي داشته؛ سهم درآمد فيلم از طريق نمايش خانگي را 15 درصد اعلام کرد. درعوض 80 درصد اين سهم را متعلق به قاچاقچيان فيلم دانست و گفت: اين ميزان دربرابر 80 درصدي که از طريق قاچاق فروخته ميشود، نشاندهنده نياز مبرم به مديريت قاچاق است تا بتوان از ظرفيتهاي نمايش خانگي بهطور کامل استفاده کرد.
ساداتيان بر اين اعتقاد است با اصلاح چرخه معيوبي که سينما با آن دست به گريبان است؛ نمايش خانگي خواهد توانست درآمدزايي خوبي را براي سرمايهگذار ايجاد کند. تهيهکننده فيلم «دايره زنگي»؛ ستاد تشکيل شده در وزارت ارشاد براي مبارزه با قاچاق را بيشتر يک شوخي ميداند: مسئولان توانايي سروسامان دادن به قاچاق فيلم را ندارند. تنها درصورت مديريت اين سيکل؛ نمايش خانگي ميتواند مکمل مناسبي براي سينما باشد. وي در پاسخ به اين سوال که آيا پخش فيلم در نمايش خانگي به کاهش فروش فيلم در سينما منجر ميشود يا خير؟، گفت: باتوجه به کمبود ما در سالنهاي سينما و مشکل اکران؛ همچنين عدم توانايي نمايش برخي فيلمها در شهرستان؛ شبکههايي اين چنين ميتوانند مفيد باشند. درمقابل هستند بسياري از افراد که سينما در سبد اقتصاديشان وجود دارد و ترجيح ميدهند فيلم را با کيفيت مناسب و تنها در سينما تماشا کنند.
نمايش خانگي؛ مسيري جديد براي فعالان سينما
از همان روزهاي نخستين تصميم بر اين بود که شبکه نمايش خانگي به بازوي دوم اقتصاد سينما تبديل شود. رويايي که در نيمه راه به فراموشي سپرده شد و نبود سياستهاي بلندمدت و روشن؛ اين شبکه را به جايي براي دور زدون قوانين تبديل کرد. حسين مسافرآستانه (مديرعامل موسسه رسانههاي تصويري)؛ تعبير خوبي براي اين بيسياستي دارد؛ رقابت شبکهها براي توزيع فيلمها پيشاز اکران.
وي با اعتقاد بر اينکه نمايش خانگي خدمت ارزشمندي به اقتصاد سينماي ايران کرده، پرده از يک ناکارآمدي هم برميدارد: در برخي مواقع شاهد عملکرد غيرمعقولانه و فرهنگي برخي ويدئورسانهها بودهايم که با دور زدن قوانين نمايش خانگي؛ سعي بر توزيع فيلمها پيشاز اکران داشتند.
مسافر آستانه نکتهاي را هم يادآوري ميکند: اکثر فعاليتهايي از اين دست توسط موسسات غيرمجاز انجام شده که وزارت فرهنگ با تشکيل ستاد مبارزه با قاچاق فيلم سعي در برچيدن اينگونه سواستفادهها داشته است. مسافرآستانه به اين سوال که آيا ورود نمايش خانگي موجب کاهش فروش فيلمها شده؟، گفت: ما با 300 سينما درکل کشور؛ داراي ظرفيت محدودي هستيم که اين حوزه ميتواند بهصورت کمکي در کنار سينما قرار گيرد. علاقهمنداني که با نگاه اجتماعي فرهنگي به سينما ميروند؛ ترجيح ميدهند فيلم را در داخل سينما تماشا کنند؛ حتي اگر ده بار هم يک فيلم را در خانه ببينند؛ بازهم براي تماشاي فيلم به سينما خواهند رفت.
تبليغي براي مزيت ديدن فيلم بر روي پرده نقرهاي نشده است
چه بايد کرد؟ آيا بايد مدافع مزيت ديدن فيلم روي پرده نقرهاي بود يا بايد ماندن در خانه و کنار دوستان و خانواده فيلم ديدن را تجربه کرد؟ کداميک از اين دو بر يکديگر ارجحيت دارند؟ مسافرآستانه نوک پيکان را به سمت مسئولان ميگيرد: متاسفانه کار فرهنگي در اين حوزه نشده و برنامهريزي ازسوي مسئولان براي اشائه فرهنگ سينما صورت نگرفته است.
تامين دو سوم هزينه ساخت فيلم از طريق شبکه خانگي
فيلمها براي خريد از طريق موسسههاي نمايش خانگي بايد داراي چه شاخصهها و کيفيتي باشند و شرايط ورود فيلم به شبکههاي خانگي چيست؟ محمدمهدي جعفري (مدير عامل موسسه قرن21)؛ شرايط خاص و پيچيدهاي را براي ورود فيلم به شبکه خانگي تشريح نميکند: بعضي موسسات تمايل به پخش فيلمهاي بسيار قوي دارند.
گروهي فيلمهاي خوب در اولويت کاريشان قرار دارد، برخي نيز فيلمهايي با کيفيت متوسط را خريداري ميکنند، همچنين هستند موسساتي که رغبت به نمايش فيلمهاي ضعيف دارند. به طور کل فيلمي نيست که نتواند به شبکه خانگي ورود کند. مديرعامل موسسه قرن 21 ميگويد: تعداد تيراژهاي فيلم بين 50 تا 500 هزار نسخه است که با دو نوع قرارداد براساس تيراژ و قرارداد 5 ساله يا 7 ساله بين موسسه و تهيه کننده منعقد ميشود. در نوع اول هر دو تا 3 ماه با تهيه کننده تسويه ميشود و تهيهکننده در سود فروش هر يک عدد ديويدي شريک است. در نوع دوم تا مدت زمان مشخص شده در قرارداد مشکلي براي تيراژ مجدد وجود ندارد و با پايان زمان با خواسته طرفين قرارداد مجددا تمديد ميشود.
جعفري اين سوال را که شبکه نمايش خانگي موجب کاهش فروش فيلم ميشود را اينگونه پاسخ ميدهد: فاصله اکران فيلم تا پخش در شبکههاي خانگي 2 تا 3 ماه است. همچنين پايين بودن قيمت ديويدي نسبت به يک بليت سينما انگيزه تماشاچي را براي ديدن فيلم در سينما کاهش ميدهد. اين دو ميتوانند در کاهش تماشاگران سينما موثر باشند.
وي به کاهش پخش فيلم به صورت قاچاق حين اکران در چند سال اخير اشاره کرد: پس از توزيع فيلم از طريق شبکه نمايش خانگي به سرعت شاهد پخش از طريق سايتها هستيم و با پيشرفت تکنولوژي، فضاي بازار کپي وسيعتر شده که ريشهکن کردن آن نياز به برخورد قاطع و جدي دارد. جعفري در پايان اشارهاي به تاريخ انقضاي شبکههاي نمايش خانگي کرد به اين مضمون که: امروزه دنيا به سمت شبکههاي کابلي (BOD) و ديدن فيلم به صورت آنلاين حرکت کردهاند.
ميتوان گفت شبکههاي نمايش خانگي به خودي خود معضل براي سينما محسوب نميشوند و در شرايطي که مديريت صحيح صورت بگيرد؛ مانند کشورهاي ديگر ميتواند منبع درآمدي براي بازگرداندن سرمايه باشد که سرمايهگذار روي آن حساب ويژه باز کند.
از ديگرسو براي اينکه اين شبکه از سود فروش فيلم نکاهد؛ نياز به انجام کارهاي فرهنگي نظير تبليغ مزيت ديدن فيلم در سالنهاي سينماست که مسوولان در اکثر مواقع به يک طرف معادله توجه نشان ميدهند و آن سوي درگير رها شده؛ ميماند.