بحث تغییر و تحولات در کادر فنی تیم ملی والیبال ایران موضوعی بسیار پیچیده است. اگرچه فدراسیون والیبال در حال حاضر با برگزاری نشست با کارشناسان به دنبال راهکاری برای حل مشکلات تیم ملی است اما فراموش نکردهایم که تا قبل از جام جهانی، فدراسیوننشینان تمامقد از کواچ و دستیارانش دفاع کردند و هیچ نقدی را نپذیرفتند و حتی انتقادها به کادر فنی را خصمانه میدانستند اما عملکرد تیم ملی در جام جهانی جای هیچ دفاعی را باقی نگذاشته است و به همین خاطر به کواچ گفته شده است که باید دستیارانش را تغییر دهد.
اما نکته اینجاست که اگر کواچ راضی به این امر شود فقط به دلیل باقی ماندن روی نیمکت تیم ملی است وگرنه او تاکنون پذیرای هیچ انتقادی درباره دستیارانش نبوده و حالا که خطر را احساس کرده مجبور و ناچارو ناگزیر به تغییر کادرفنی شده است. موضوع دیگر این است که چه ضمانتی وجود دارد که سرمربی صربستانی تیم ملی ایران از دستیاران بعدی خود مشاوره و کمک بگیرد؟ قطعا وقتی کواچ هیچ اعتقادی به دستیار ایرانی ندارد و از روی اجبار تن به این خواسته داده است نمیتوان نتیجه خوبی برای این تغییرات متصور بود. دستیاران خارجی کواچ واقعا مربیان ضعیفی بودند و او از کمکهای ایرانی خود هم مانند رحمان محمدیراد هیچ کمکی نمیگرفت اما واقعا نمیدانم چرا مربیان ایرانی تیم ملی این موضوع را به فدراسیون انتقال نمیدادند تا زودتر از این تمهیدات اندیشیده شود.
وقتی کارشناسان در نشست کارگروه تخصصی عملکرد تیم ملی حضور پیدا کردند بسیاری از آنها خواستار برکناری کواچ بودند و برخی دیگر تقویت کادرفنی را پیشنهاد دادند اما نگارنده به همان دلایلی که به آن اشاره شد اضافه شدن مربیان دیگر به تیم ملی را گزینه مناسبی نمیدانم. من با نیمی از بازیکنان تیم ملی که صحبت میکردم متاسفانه به این نتیجه رسیدم که اکثر ملیپوشان کواچ را قبول ندارند و واقعا انگیزهای هم برای ادامه کار با او بین اکثر بازیکنان وجود ندارد، به همین خاطر ادامه حضور کواچ در تیم ملی ایران را دیگر به صلاح نمیدانم. البته تصمیم نهایی را دراین باره فدراسیون خواهد گرفت و پیشبینی میکنم بهترین تصمیم توسط فدراسیون والیبال اتخاذ خواهد شد.