«علامت استاندارد ایران، نشانه مرغوبیت کالاست»؛ فارغ از آشنایی عموم مردم با این شعار، استاندارد اینقدر در جامعه ایرانی جا افتاده که برای سالیان سال درج نشان آن روی هر محصولی، برای تأیید آن محصول کفایت میکرد اما ظاهرا اوضاع تغییر کرده!
به گزارش «تابناک»، نیم نگاهی به اتفاقات متعددی که در سال های اخیر جامعه ایرانی را تحت تأثیر قرار داده و به نوعی تبدیل به نگرانیهای عمومی شده، حکایت از آن دارد که عالی ترین نهاد ارزیابی و سنجش کیفیت در کشورمان نتوانسته پاسخگوی توقعات باشد و حتی در مواردی، برخلاف توقع عمومی عمل کرده است.
کافی است، کمی در اخبار ریز و درشت سال های اخیر دقیق شویم تا دریابیم که از ماجرای آلایندگی برخی خودروها و مناقشه با پلیس بر سر پلاک نکردن برخی خودروهای فاقد استانداردهای کامل تا آخرین اتفاقی که جامعه را تحت تأثیر خود قرار داده، یعنی آلودگی های فراوان در آب معدنی دماوند، نشان استاندارد ملی کشورمان جز «نشان» چیز دیگری نبوده است.
به این موارد میتوان فهرست فراوانی از اخبار دیگر را هم افزود؛ مثل اضافه کردن افزودنی های غیر مجاز به محصولات لبنی، برنج های آلوده ای که وارد کشور میشدند و حالا جایشان را به گندم های وارداتی آلوده دادهاند، مناقشه بر سر چرایی آتش گرفتن برخی اتوبوس های اسکانیا، تولید و توزیع انبوه برخی مواد آرایشی جعلی مثل کرم حلزون، تهی بودن آبلیموهای چندین شرکت باسابقه از لیمو و موارد متعددی از این دست که در همه آنها، پای استاندارد به ماجرا باز شد، ولی دست آخر کسی نفهمید که سهم این سازمان در وقوع این مسائل و مقابله با آن در آینده چیست.
آنچه ماجرا را عجیب تر میکند، درج نشان استاندارد روی بسیاری از محصولات مشکل دار یا عمل نکردن سازمان استاندارد به وظایف خود در قبال محصولات نیست، بلکه آنجاست که میبینیم پس از تبدیل این دست اخبار جنجالی به مناقشات، سازمان استاندارد موضعگیریهای عجیبی اتخاذ میکند که هرگز به مقام اثبات هم نمیرسند. مثل ماجرای آب معدنی دماوند که وزارت بهداشت از وجود آلودگی های فراوان در آن خبر داد و مسئولان استاندارد از سالم بودنش خبر دادند.
کافی است به اسنادی که به تازگی وزارت بهداشت برای اثبات مدعای خود منتشر کرد، توجه کنیم تا دریابیم این بار نیز سازمان استانداردی ها، موضع گیری عجیبی اتخاذ کردهاند که برای عموم قابل قبول نیست؛ به ویژه آنکه شاهد سکوت ایشان در قبال اسناد آلودگی این آب معدنی خاص هستیم و این ظن برایمان تقویت میشود که احتمالا ادعای سلامت محصولات این برند خاص، قابلیت اثبات ندارد.
عجیب اینجاست که میبینیم از این سازمان که یکی از وظایف ذاتی اش، اظهار نظر در بسیاری مناقشات است، در بحرانی شدن بسیاری مسائل، اثری دیده نمیشود. مثل ماجرای بنزینهای تولیدی در پتروشیمی ها که ماه ها و حتی سالها بر سر استاندارد بودن و نبودنش بحث و جدل درگرفته بود اما تا به این لحظه سازمان استاندارد درباره آن اظهار نظر نکرده است.
این سکوت در ماجرای شائبه هایی که درباره آلوده بودن آب تهران به نیترات، مضر بودن امواج پارازیت و مسائل ریز و درشت دیگری که هر از چندگاهی در جامعه نگرانی هایی میآفریدند تکرار شد تا برای بسیاری از مردم، کارکرد این سازمان محل سؤال شود، چون انتظار عمومی از مجموعه ای که با سلامت جامعه ارتباط تنگاتنگی دارد، اظهارنظرهای فنی و دقیق، آن هم در سریع ترین زمان ممکن است.
نه اینکه قصد داشته باشیم زحماتی که در این سازمان صورت میگیرد، ندید بگیرم یا حتی قصد داشته باشیم در مناقشه اخیر استاندارد و سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت بر اثر آلوده بودن یا نبودن آب معدنی دماوند، یک طرفه به قاضی رفته و رأی به برائت وزارت بهداشتی ها و قصور استانداردی ها بدهیم، اما مگر میشود انبوه پرونده های مورد مناقشه در سالهای اخیر ـ که یک پای آن استاندارد بوده را مرور کرد ـ واکنش های نامناسب استاندارد را دید و بعد به وجود اشکالی در این میان اذعان نداشت؟!