در فاصلهای نه چندان طولانی تا آغاز سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر، تلاشها برای افزودن یک سیمرغ دیگر به مجموع جوایز این رویداد، در حالی افزایش یافته که به نظر میرسد در پیش گرفتن این مسیر، آینده چندان خوشایندی برای مهمترین رویداد فرهنگی کشور را رقم نزد و انتظار میرود رویکردی خلاف این در پیش گرفته شود.
به گزارش «تابناک»، مدیران سینمایی و دبیران جشنواره فیلم فجر، همواره درصدد برآمدهاند تا رضایت حداکثری سینماگران را در این رویداد فراهم آورند و در همین راستا، با نیم نگاهی به تاریخچه این رویداد، میتوان به تورم آهسته و پیوسته جشنواره فجر پی برد؛ تورمی که تاکنون چهارده سیمرغ بلورین را در بخش اصلی (سودای سیمرغ) به ارمغان آورده، ولی همچنان اصرار بر افزایش شمار این سیمرغهاست و صنوف سینمایی سهم بیشتری طلب میکنند.
در این میان با وجود جشنواره فیلم کوتاه، جمعی از فیلمسازان که عمدتاً در حوزه فیلم کوتاه فعال هستند، در نامه ای خطاب به حجت الله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از وضعیت فیلم کوتاه سخن گفتند و خواستار بازگشت فیلم کوتاه به عنوان یکی از بخشهای این رویداد و طبیعتاً اختصاص یک یا چند سیمرغ به این بخش شدهاند.
در بخشی از این نامه آمده است: «شش سال پیش از سر بی حوصلگی مدیران وقت، بخش فیلم کوتاه از جشنواره فجر حذف شد. آیا این به منزله این نیست که برای مدیریت سینمایی کشور فیلم های کوتاه بی ارزش است؟ آیا سازمان دادن بخش فیلم کوتاه برای دبیرخانه فجر تا آنجا دشوار و پیچیده است که بخش فیلم کوتاه به جشنواره فجر بازگردانده نمیشود؟ مهمترین و معتبرترین جشنواره های فیلم جهان بخش فیلم کوتاه دارند و البته این فیلم های کوتاه است که به جشنواره ها اعتبار می بخشد زیرا به تحقیق به دلیل ذات فیلم کوتاه، حرکت های جسورانه و خلاقیت در این بخش، بیش از عرصه فیلم سینمایی است و براستی فیلم کوتاه سرمایه گذاری برای سینمای آینده هر کشوری است.»
هرچند این گفتار از منظر اهمیت فیلم کوتاه قابل توجه است، آیا سینمای ایران و مشخصاً جشنواره فیلم فجر، ظرفیت تورم بیش از این را دارد و آیا همین 14 سیمرغ بخش اصلی و جوایز بخشهای نگاه نو، هنر تجربه و مستند، ابعاد این جشنواره را بزرگتر از ظرفیت سینمای ایران ننموده است؟ باید منصفانه نگریست و دریافت که در کشورمان با وجود رویدادهای تخصصی نظیر جشنواره کوتاه، لزومی بر تجمیع دوباره همه بخشها در جشنواره فیلم فجر نیست و این جشنواره میتواند تنها مختص فیلمهای بلند سینمایی باشد.
برای مقایسه میتوان به جشنواره کن با هفت جایزه اصلی، جشنواره برلین با دوازده جایزه اصلی و جشنواره ونیز مشابه جشنواره برلین با دوازده جایزه اصلی اشاره کرد که طبیعتا با توجه به چند هزار فیلمی که به دبیرخانه این جشنوارهها ارسال میشود و در مقایسه با جشنواره فیلم فجر با 14 سیمرغ بلورین بخش اصلی، این سه جشنواره معتبر باید بیش از پنج جایزه اهدا میکردند تا حق مطلب ادا شده باشد!
در دورههای پیشین، علیرضا رضاداد، دبیر سابق جشنواره فیلم فجر کوشید تا برخی جوایز را ادغام کند و کثرت جوایز این رویداد با رویدادهای همسطح برابر شود؛ اما آنچنان فشار علنی به دبیر وقت جشنواره آمد که رضاداد برای عدم درگیر شدن برای سینماگران از این تصمیمش صرف نظر کرد و به نظر صنوف سینمایی احترام گذاشت و در این دوره نیز محمد حیدری اجازه گسترش بیش از پیش جشنواره و افزوده شدن سیمرغها را نداده که سیاست درستی است.
در واقع این توقع به شکلی جدی وجود دارد که نه تنها سیمرغ تازهای برای بخش فیلم کوتاه افزوده نشود، بلکه اگر مسیر تقویت جشنواره سینماحقیقت با همین سرعت ادامه یابد و اعتبار این رویداد دو چندان شود، انتظار میرود بخش مستند نیز از جشنواره فجر منفک شود و این رویداد صرفاً متمرکز بر فیلمهای سینمایی باشد، چون در غیر این صورت، لزومی به برگزاری جشنوارههای تخصصی برای فیلم کوتاه و مستند نیست.
سهمخواهی از جشنواره فیلم فجر باعث شده تا اختتامیه این رویداد به واسطه کثرت جوایزی که میبایست اهدا شود، آنچنان طولانی و نفس گیر باشد که در هر دوره با حواشی فراوانی روبه رو باشیم؛ حواشی که بخشی از آن به بیحوصلگی حاضران به واسطه اهدای جوایزی بازمیگردد که خود خواستار حفظش در این رویداد بودهاند!