انتشار لیست سی نفره اصلاح طلبان با واکنش متفاوت میان اصلاح طبان روبه رو شد. این در حالی است که موضوع انتخاب رئیس مجلس آینده، از دیگر موضوعات مطرح در روزنامه های امروز است، حال آنکه موضوع فساد اقتصادی و همچنین اظهارات معاون اول رئیس جمهور از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.
در ادامه می توانید روایت تابناک از روزنامه های امروز چهارشنبه28 بهمن را بخوانید.
««روزنامه جوان» در گزارشی به نشست «گزارش يک فاجعه» به اظهارات زاکانی می پردازد. این روزنامه در این گزارش با تیتر « آدرس پاتوق دلالان برجام2 » می آورد:«علیرضا زاکاني در نشست خبري كه روز گذشته با عنوان «گزارش يک فاجعه» با محور بررسي و افشاي اسناد سازمان فساد در اقتصاد کشور در خبرگزاري فارس برگزار شد، اظهار داشت: حداقل ميتوانم شش دليل براي افشاي اين فاجعه بزرگ داشته باشم؛ اولين دليل افشاگري امروز موفقيت ستاد پورسانت در چپاول بيتالمال است، دليل دوم عهدي است که به عنوان نماينده مجلس با مردم و شهدا دارم و دليل سوم کمک به دولت به منظور تأکيدي است که رئيسجمهور در مبارزه با فساد دارد، دليل چهارم جلوگيري از چپاول ثروت فرزندان و نسلهاي آينده اين كشور است و دليل پنجم با توجه به اينکه متوجه شدهام مافياي ثروت و قدرت در انتخابات پيشرو ليست دارد، تصميم گرفتم آنها را رسوا کنم.
نماينده تهران در مجلس با بيان اينكه مافياي قدرت و ثروت ميخواهد در آستانه انتخابات مجلس شوراي اسلامي و خبرگان رهبري، ليستهاي انتخاباتي را منتشر کند، تصريح کرد: بنده اهتمام ويژهاي در 12 سال نمايندگي مجلس شوراي اسلامي در مبارزه با فساد داشتم و در تمام پروندههايي که درباره آنها صحبت کردهام، در نهايت عوامل آن بعداً در دادگاه محکوم شدند و پروندههايشان افشا شد. روزي که در مجلس هفتم درباره فروش سؤالات کنکور و آزمون دستياري يا در خصوص آقاي يونسي، مرتضوي، رحيمي، جاسبي، پرونده سايپا و کرسنت براساس وظيفه نمايندگي خود حرف زدم، کسي صحبت بنده را قبول نکرد، آن روز درباره ظلمي که به جوانان اين کشور شده بود حرف زدم، اما بعداً اين موضوع براي همه مشخص شد. وي با بيان اينکه اولويت اين گروهها حضور در پنج بخش به عناوين نفت، گاز، پتروشيمي، طلا و مس است، اظهار داشت: عدهاي ميخواهند فقط به پورسانت خود برسند و برايشان مهم نيست كه قرارداد را با چه كيفيتي ميبندند، با بستن قراردادهاي ناقص و ايجاد تعهدهاي طويلالمدت زمينه ادعاي طرف مقابل عليه ملت ايران در دادگاههاي بينالمللي فراهم ميآيد و اگر ملت و ما امروز هوشيار نباشيم تا سالهاي سال بدهکار خواهيم بود.
زاکاني با انتقاد از عدم برخورد با گروههاي فسادي که اقدامات فسادانگيز آنها در زمينه نفت و انرژي به خوبي مشهود است، گفت: من اين اسناد را به دستگاههاي اطلاعاتي خواهم داد تا به اين مسئله رسيدگي کنند. يک عدهاي بيايند بگويند برادر رئيسجمهور در کشور دارد چه کار ميکند؟
زاکاني عنوان کرد: با شستا (شركت سرمايهگذاري تأمين اجتماعي) دارند چه کار ميکنند؟ آقاي وزير رفاه هوشيار باشد، يک عدهاي بيايند بگويند برادر رئيسجمهور در کشور دارد چه کار ميکند؟
نماينده مردم تهران گفت: وقتي از آقاي زنگنه ايراد گرفتم يک کلمهاش را نتوانست رد کند. وي افزود: عدهاي با دستورالعملهايي که گروه هندوجا در انگليس و امثال آن براي ما قرارداد نوشتهاند ميخواهند ملت ما را وابسته و وابستهتر کنند، در اين نگاه عدهاي براي پورسانت خود کار ميکنند.
نماينده مردم تهران گفت: آقاي رئيسجمهور راهحل بيکاري جوانان در اقتصاد مقاومتي است، آقاي رئيسجمهور براي مبارزه با فساد از اطرافيان خود شروع کن، با دستمال کثيف نميشود پاک کرد.
زاکاني ادامه داد: بنده وظيفه داشتم نسبت به سازماني که طرف خارجي سه گروه اين سازمان را حمايت میکند، يکي دولتها، دوم گروههاي اقتصادي مانند هندوجا و سومي از شرکتهاي خارجي که هدفگذاري ميشوند افشاگري کنم که به يک باره ميبينيم رئيسجمهور ميروند 100 هواپيما از يک شرکت ميخرند که بعد ميبينيم همين گروه پشت آنهاست، حتي سهامداران ايران خودرو از اين قراردادها خبر ندارند.
زاکاني يادآور شد: برخي مسئولان دقت کنند، فرزندان برخي درگير اين فساد هستند. وي گفت: ما سندهاي بسياري از فساد کساني را داريم که همه کاره اين کشور هستند، امروز ايران عزيز و انقلاب اسلامي در خطر است، دارند به مسيري ميروند که حاکميت را مسلوب يد کنند و هر کسي هم رئيسجمهور شود همان مسيري که آنها ميخواهند برود، انتظار ما اين است که دستگاه قضايي به خوبي با اين فساد مبارزه کند.
زاکاني اظهار داشت: «برجام2» رئيسجمهور مبارزه با فساد است که بايد از اطرافيان خود شروع کند و اگر اين نشود، نمايندگان مردم ساکت نخواهند نشست. ما بايد از مجلس و از آقاي رئيسجمهور از برادر، دفتر و وزارت نفت پالايش را شروع کنيم.
«روزنامه اعتماد» در یادداشتی به قلم عباس عبدی با تیتر «انتخابات و حفظ هويت» می نویسد: «انتخابات پيش روي مجلس شوراي اسلامي و نيز مجلس خبرگان رهبري اين پرسش را براي برخي فعالان انتخاباتي مطرح كرده كه حفظ هويت ما مستلزم چه شرايطي است؟ آيا ميتوان به هر ليستي و با وجود هر فردي و فقدان نيروهاي مطلوب خودمان رأي دهيم؟ آيا راي دادن به برخي افراد موجب مخدوش شدن مرزهاي اصلاحطلبي ما نميشود؟ پاسخ به اين پرسش اهميت دارد و شايد يكي از اسطورههاي ذهني و رسوب كرده در ذهن ما را به چالش بكشد.
فرض كنيم كه انتخاباتي برگزار ميشد كه همه افراد و نيروهايي كه مطلوب نظر ما هستند و ميتوانند مطالبات و خواستههاي ما را نمايندگي كنند، در آن حضور داشتند، در اين صورت شركت در انتخابات نيازمند تفكر يا چون و چرا نبود، هر فرد عادي و با داشتن حداقلي از عقل در آن شركت ميكرد و به نامزدهاي موردنظر خود راي ميداد. ولي پرسشي كه براي ما مطرح ميشود اين است كه اگر آن شرايط ايدهآل نيست، چه كار بايد كرد؟ آيا آن شرايط مستقل از وجود و رفتار ما شكل ميگيرد؟ اصولا در كجاي جهان چنين شرايط ايدهآلي در همه زمينهها براي همه شهروندان وجود دارد؟ اگر يك فرد كنكور ميدهد و ميخواهد هر رشتهاي را در هر دانشگاهي كه دوست دارد انتخاب كند، مستلزم آن است كه نمرهاش بسيار بالا باشد ولي اگر نمره او به هر دليلي كمتر شده و نتوانسته به آن جايگاه برسد، آيا به آن معناست كه دست از انتخاب بكشد؟ و اگر در اين شرايط رشتهاي را انتخاب كند كه در گزينههاي اول او نيست، آيا بايد او را سرزنش كرد؟ مسلما پاسخ منفي است. رسيدن به وضعيت مطلوب نيز جزيي از كنش ما است يا حداقل متاثر از اين كنش است. انتخابات هم مثل هر چيز ديگر در زندگي وضعيت صفر و صد ندارد. انتخاب سياسي هم مثل انتخابهاي ديگر زندگي ما است. اگر سرمايهاي به نام راي داريد و ميتوانيد آن را در جايي بهتر از انتخابات سرمايهگذاري كنيد، حتما اقدام كنيد. البته بايد گزارش توجيهي آن را ارايه كرد. ولي اگر اين سرمايه را در انتخابات به كار نبريم و پس از آن نيز سرمايه سوخت شود، پس چرا نبايد آن را صرف خريد يك كالاي تا حدي مطلوبتر در اين انتخابات كنيم؟ اين چه ربطي به نقض هويت اصلاحطلبي دارد؟ اتفاقا برعكس هويت اصلاحطلبي در اين انتخاب است كه خود را نشان ميدهد. اينكه يك اصلاحطلب واقعي در پي بهبود امور حتي به اندازه يك گام است؛ و از برداشت اين يك گام هم نميگذرد، چه رسد به اينكه چند گام را بتوان با يك انتخاب برداشت. عرف عمومي ميفهمد كه چرا يك اصلاحطلب، حتي حاضر است به نيرويي راي دهد كه در برخي زمينهها با او اشتراكنظر ندارد. اگر نتوانيم بر اين گرايشهاي خودمحورانه و فانتزي غلبه كنيم، چگونه ميتوانيم خود را اصلاحطلب بدانيم؟»
«روزنامه شرق» در گزارشی به لیست اخیر انتخاباتی اصلاح طلبان می پردازد. این روزنامه در این گزارش با عنوان «اين ٣٠نفر» می نویسد:« فهرست اصلاحطلبان تهران سرانجام دیروز با سرلیستی محمدرضا عارف نهایی و منتشر شد. از ویژگیهای این فهرست میتوان به حضور چهرههای جدید و هشت زن اشاره كرد. این برای نخستین بار در فهرستهای انتخاباتی تاریخ مجالس ایران است كه نزدیك به یكسوم فهرست را زنان تشكیل میدهند. تعداد زنان فهرست اصلاحطلبان تهران دو برابر زنان فهرست ائتلاف اصولگرایان تهران است. خروجی این فهرست نشان میدهد كه اصلاحطلبان به عهد خود برای رسیدن به سهمیه ٣٠درصدی زنان از مجلس پایبند بودهاند یا دستکم تلاش خود را برای نزدیكشدن به آن انجام دادهاند. آخرین نتایج تأیید صلاحیتها بعد از اعتراضات نامزدها، دوشنبهشب از سوی شورای نگهبان اعلام شد. اصلاحطلبان امیدوار بودند كه در این اعلام جدید، اسامی تعدادی از نامزدهای جریان اصلاحطلب هم به چشم بخورد كه این طور نشد؛ تا جایی كه یكی از دلایل بهتعویقافتادن زمان اعلام فهرست نهایی اصلاحطلبان در مقایسه با اصولگرایان هم همین امیدواری بود.»
البته برخی رونامه های اصلاح طلب واکنش های دیگری نشان داده اند. از جمله روزنامه ارمان این لیست را خیر الموجودین خطاب کرده است.
«روزنامه قانون» در واکنش به جنجال های اخیر درباره یک یادداشت در مطلبی با عنوان «از سخنان سرلشكر دلمان گرفت» می نویسد: « انتشار متن یادداشتی با عنوان «چرا اسیر آمریکایی گریه می کرد؟» در شماره روز یکشنبه روزنامه سوءبرداشت ها و واکنش هایی را در پی داشته که لازم است توضیحاتي ارائه گردد:
در یادداشت چه نوشته شده بود؟
اصل موضوع یادداشت نقدی به پخش صحنه گریه ملوان بازداشتی آمریکایی از صدا و سیما و نیز نقدی به بازسازی صحنه و نمایش اسیران آمريکايی به ویژه اسیر زن آمریکایی در خیابان های قم بود و نویسنده یادداشت ضمن نقد به این دو اقدام تاکید کرده که گریه اسیر آمریکایی به خاطر آن بود که فکر می کرده همان اتفاقاتی که برای سرباز آمریکایی در عراق رخ داد، ممکن است برای او نیز تکرار شود و «نومیدانه به یاد خانه و خانواده و همسر و فرزند و شهر و دیار می افتد و طبیعتا به خاطر سرنوشت شوم و محتوم خود می گرید.» اما «آن سربازان لحظاتی بعد دیده اندکه در شرایط حرفه ای باید پاسخگوی خطای فنی خودشان باشند.» تاکید اصلی یادداشت نه بر ماجرای دستگیری ملوانان بلکه به طور مشخص نمایش آن در تلویزیون و خیابان بوده است.
ارتباطی به سپاه ندارد
پخش برنامه تلویزیونی گریه سرباز اسیر آمریکایی از سيما و همچنین نمایش خیابانی ملوانان بازداشتی خوب یا بد، موضوعی مربوط به صداوسیما و برگزار کنندگان مراسم راهپیمایی است.هیچ جای این یادداشت نه از سپاه پاسداران و نه از هیچ نهاد دیگری نام برده نشده است و به گمان نویسنده این یادداشت و نیز به زعم مدیران این روزنامه رفتار تلویزیون و رفتار مجریان برنامه راهپیمایی می تواند نقد شود همان گونه که هم ما و هم دیگر روزنامهها مکرر نسبت به رفتار و کردار بسياري از برنامههاي تلويزيون و عملكرد دستگاهها و نهادهاي كشور نیز نقد داشته ایم و نقد كرده ايم.
گلایه ای از سرداران
واکنش چند تن از مقامات سپاه به مطلب روزنامه قانون از چند حیث موجب تعجب و البته گلایه است؛ اول اینکه آنچه در سایت ها وخبرگزاری ها آمده است بسیار متفاوت از آنچيزي است كه در روزنامه قانون چاپ شده است . این مطالب موهون كه به نام «قانون» دست بهدست مي شود ،نه برگرفته از یادداشت روزنامه قانون بلکه اساسا متکی و مبتنی بر بولتن سازی های مخرب و عاری از واقعیت است. متاسفانه تمام اخبار نقل شده درباره مطلب روزنامه قانون مبتنی بر نخستین خبر جعلی و دروغین یکی از سایت های هتاک و دروغ پرداز است كه توسط سايت هاي همسو بازنشر و تكثير شده است. شوربختانه بسياري از موضع گیری ها و محکوم کردن های روزنامه قانون به استناد یک خبر جعلی و تلگرامی صورت گرفته است و گرنه در هیچ کجای یادداشت «قانون» نه در باره بازداشت ملوانان كلمه اي درج شده و نه مستقیم یا غیرمستقیم مقایسه ای میان نهاد مقدسی چون سپاه و گروه تکفيری داعش صورت نگرفته است. مطالعه اين يادداشت يقينا نه وقتي از شما نمي گرفت و نه آبرويي از ما ! متاسفانه دو روز است خبرنگاران چند خبرگزاری خاص بهصورت هدفمند با اشخاصی تماس می گیرندو از آنها می خواهند درباره روزنامه قانون موضعگیری کنند . در همين گزارش مصاديقي وجود دارد كه نشان ميدهد نمايندگان مجلس بدون مطالعه مطلب و به توصيه خبرنگاران در باره «قانون» موضع گرفته اند!»
«روزنامه آرمان» در گفت و گو با علی یونسی، مشاور رئیس جمهور در امور اقلیت ها با عنوان «عارف براي رياست لاريجاني مصلحت انديشي ميكند» به نقل از وی می نویسد: «بنده معتقدم قطعا همكاري ميان آقاي عارف و لاريجاني در مجلس آتي خواهد بود. به نظر من به همان دليل كه مصلحت بود آقاي عارف به سود آقاي روحاني در انتخابات رياستجمهوري كنارهگيري كند در مجلس دهم نيز مصالح اصلاحطلبي و مجلس را در ارتباط با مديريت آن در اولويت قرار خواهند داد. آقاي لاريجاني در شرايط كنوني نيز در حال ايفاي يك نقش تاريخي براي جريان اصلاحات و كشور است. مهمترين خدمت علي لاريجاني به كشور و جريانهاي سياسي در مجلس نهم حمايت از تصويب برجام بود. اين كار را هيچ اصلاحطلبي نميتوانست به خوبي و تاثيرگذاري علي لاريجاني انجام دهد. اصلاحطلبان با حمايت از حسن روحاني در انتخابات رياستجمهوري به اين نتيجه رسيدند كه در مقطع كنوني يك چهره اصولگرا ومعتدل كه مشي اصلاحطلبي دارد بهتر ميتواند مطالبات اين جريان را در قوه مجريه و كشور مديريت كند. اين در حالي است كه اصلاحطلبان به دنبال تكرار همين مدل در قوه مقننه و مجلس دهم هستند. دكتر لاريجاني هماكنون تحت فشار گروه خود يا همان اصولگرايان است و بايد از طرف اصلاحطلبان حمايت شود. اين حمايت بايد هم در زمان برگزاري انتخابات و راي دادن و هم در زمان حضور در مجلس صورت پذيرد.
«روزنامه کیهان» نیز در گزارشی عامل به وجود آمدن بابک زنجانی را آقایان هاشمی و روحانی خطاب می کند. این روزنامه در این گزارش با عنوان «کسانی که بابک زنجانی را درست کردهاند باید شرمنده باشند» می نویسد: «این جمله طلایی و بیسابقهای است که اسحاق جهانگیری، صبح دوشنبه در هفدهمین همایش ملی معرفی واحدهای صنعتی و خدماتی سبز بیان کرد. بیسابقه از آن جهت که معاون اول رئیس جمهور استثنائا حرف درستی زد و به یکی از مهمترین عوامل فساد در کشور یعنی ریشههای مفاسدی چون بابک زنجانی اشاره میکند که از قضا باید آن را در پدر معنوی حزب متبوع جهانگیری یعنی کارگزاران سازندگی دنبال کرد.
اما چرا جهانگیری چنین حرفی زد و چه عاملی باعث شد که او ناخواسته به شرایطی برسد که چنین حرفی از دهانش خارج شود و موجب رو شدن دست دولت یازدهم و هاشمی رفسنجانی بشود!؟ ماجرا از آنجا شروع شد که احمد توکلی در سخنانی گفته بود؛ دولت از اینکه انتشار شاخص رشد اقتصادی را محرمانه کرده و اعلام نمیکند، باید شرمنده باشد. این سخن حق، که توکلی در مقام نمایندگی مردم به زبان آورد مثل هر انتقاد دیگری برای دولتمردان قابل تحمل نبود و سبب شد که معاون اول رئیس جمهور واکنشی انفجاری به آن نشان دهد و آن قدر عصبانی شود که ناخواسته علیه روحانی و هاشمی هم حرف بزند!
جهانگیری در اشتباهی دیگر و در حالی که بانک مرکزی در دولت قبل، چند بار بدون اطلاع قبلی از بانکها برداشت کرده بود، موضوع را کاملا برعکس روایت کرد و افزود:« کسانی باید شرمنده باشند که 17 هزار میلیارد تومان را ظرف یک ماه و نیم بدون مجوز از منابع بانک مرکزی برداشت کردهاند.»
و بالاخره در اوج این عصبانیت جملهای که نباید میگفت را به زبان آورد که « کسانی باید شرمنده باشند که فساد را در کشور نهادینه کردند : کسانی باید شرمنده باشند که بابک زنجانی را درست کردند» و به یاد نیاورد بابک زنجانی از دست حسن روحانی جایزه گرفته و عکسی به یادگار و با لبانی خندان انداختهاند! به یاد نیاورد که بابک زنجانی برآمده از سیستم بیمار هاشمی رفسنجانی است و با او هم چند عکس یادگاری دارد و از دست او هم جایزه گرفته است!