باری بوزان، یکی از نظریه پردازان روابط بین الملل و مبدع نظریه «مجموعه های امنیتی منطقه ای» گفته بود، محیط امنیتی خاورمیانه آنچنان منازعه پرور و و مبتنی بر تهدید است که نزدیکی یک بازیگر در این منطقه به بازیگر دیگر حتماً باعث دوری آن بازیگر از بازیگران رقیب دیگر می شود. بر همین اساس، دوستی ها و دشمنی ها یا به عبارتی دیگر، دسته بندی های جدیدی در خاورمیانه در حال شکل گیری است که نشان می دهد، گروهی از دشمنان و رقیبان منطقه ای نیز می توانند به یکدیگر نزدیک شوند؛ نه به دلیل اتحاد دو بازیگر با یکدیگر، بلکه برای مقابله با یک بازیگری که تصور می کنند می تواند تهدید مشترکی برای همه آن ها باشد.
به گزارش «تابناک»، در چند روز اخیر، رسانهها و تحلیلگران زیادی از نزدیکی آشکار و پنهان بازیگرانی در منطقه سخن گفتهاند که تا چندی پیش، رقیب و دشمن یکدیگر تلقی میشدند و در سالیان اخیر، روابط پرتنشی با یکدیگر داشتهاند.
به موارد زیر توجه کنید؛
ترکیه و رژیم اسرائیل
روزنامه یدیعوت آحارونوت دیروز در گزارشی اعلام کرد، بیانیه مشترک ترکیه و رژیم اسرائیل درباره روابط دوجانبه در چند روز آینده اعلام خواهد شد. این روزنامه با اشاره به اظهارات اخیر وزیرخارجه ترکیه در دیدار با برخی اعضای دولت، اعلام کرد ترکیه و رژیم اسرائیل به زودی عادی سازی روابط و حل مسائل مورد اختلافشان را اعلام خواهند کرد. لازم به ذکر است، روابط ترکیه و رژیم اسرائیل از سال ۲۰۱۰ و در پی حمله نظامیان صهیونیست به کشتی مرمره، رو به تیرگی گذاشت.
روز گذشته نیز یک رسانه چاپ آنکارا خبر داده که به زودی ترکیه و رژیم صهیونیستی روابط رسمی و عادی شان را از سر میگیرند. روزنامه حریت گزارش داد، ترکیه به از سرگیری روابط عادی با رژیم اسرائیل نزدیک شده است. به گزارش این روزنامه، مولود چاووش اوغلو وزیر خارجه ترکیه گفته، دو طرف طی چند روز آینده بیانیه مشترکی در این باره منتشر میکنند.
عربستان و رژیم اسرائیلمدتی است، از نزدیکی و روابط میان عربستان سعودی و رژیم اسرائیل سخن گفته میشود. عربستان به عنوان کشوری که مدعی ام القرا بودن جهان اسلام است، در حال نزدیکی به اسرائیلی است که بسیاری از سرزمینهای اسلامی را غصب کرده. در همین زمینه، روزنامه «رایالیوم» چاپ لندن در گزارشی اعلام کرد یک هیأت بلندپایه صهیونیستی چند هفته پیش با هدف بررسی راههای مقابله با افزایش نفوذ ایران در منطقه به ریاض رفت.
در این گزارش آمده است، مرکز مطالعات خاور نزدیک در واشنگتن اعلام کرده علنی شدن روابط عربستان سعودی و رژیم اسرائیل، بزرگترین رویداد غافلگیرکننده در تابستان ۲۰۱۵ میلادی پس از دیدار تاریخی دوری گولد، مدیرکل وزارت خارجه رژیم اسرائیل با انور عشقی، ژنرال بازنشسته سعودی و فرد بسیار نزدیک به خاندان آل سعود رخ داد.
در گزارشی دیگر، روزنامه «الاخبار» گفته که روابط گرم و صمیمانه رژیم اسرائیل با آل سعود، از جمله دیدارهای دو جانبه بین مسئولان بلندپایه هر دو طرف، دیگر محرمانه و پنهانی نیست و وقتی شاه و امیران سعودی از روابط با اسرائیل شرم ندارند، تل آویو نیز برای علنی کردن روابط خود با عربستان مشکلی نمیبیند. در این میان شبکه ۱۰ تلویزیون اسرائیل نیز در روز یکشنبه و با رضایت نهاد نظارت نظامی فاش کرد که یک هیأت رسمی بلندپایه اسرائیلی چند هفته پیش در چارچوب سلسله ملاقاتهای متقابل بین سران صهیونیست و سعودی عازم ریاض شد.
مصر و رژیم اسرائیلرئیسجمهور مصر که به ژاپن سفر کرده، در سخنانی در صحن پارلمان این کشور بر پایبندی به صلح با رژیم صهیونیستی تأکید کرد. اظهارات السیسی درباره پایبندی به صلح با رژیم صهیونیستی در حالی است که این روزها اخبار متعددی درباره تماسهای مقامات مصری و صهیونیستی منتشر میشود و در همین رابطه دفتر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی تصویری از دیدار وی با حازم خیرت، سفیر جدید مصر در تلآویو را منتشر کرد.
تلویزیون رژیم صهیونیستی همچنین با «حاییم کورین» سفیر این رژیم در قاهره مصاحبهای انجام داد و کورین در این مصاحبه گفت، السیسی چندین بار با وی دیدار کرده است. وی افزود: مرتب با مسئولان ارشد مصر دیدار و درباره بسیاری از مسائل گفتوگو میکنم، میتوانم بگویم که روابط بین مصر و رژیم اسرائیل بسیار خوب شده است.
چندی پیش نیز «اریه شافیط» تحلیلگر روزنامه صهیونیستی هاآرتص در مقالهای نوشت که عبدالفتاح السیسی، قهرمان رژیم اسرائیل و گنج استراتژیک دوم رژیم اسرائیل بعد از مبارک است. شافیط در ادامه نوشت که محافل برآوردهای استراتژیک در اسرائیل معتقدند که ترکیب حکومت کنونی در مصر که متشکل از نظامیان و لیبرال هاست بهترین ترکیب حکومتی است که میتواند به تحقق منافع استراتژیک رژیم اسرائیل کمک نماید و چنین ائتلافی میتواند بیشترین تأثیر را در مقابله با گروههای افراطی داشته باشد.
اردن و اسرائیلدر روزهای اخیر خبرهایی نیز مبنی بر دیدار هیأتهای اسرائیلی و اردنی بیرون آمده که هنوز از جزئیات آن اطلاعات دقیقی در دسترس نیست. پیش از این نیز هیأتی از چهرههای دانشگاهی اردنی، به دعوت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی به تلآویو و شهر اشغالی قدس سفر کرده بود. رادیو رژیم اسرائیل با اعلام این خبر گفته بود: «این هیأت با شماری از مسئولان و شخصیتهای یهودی و عربی دیدار و از مسجد الاقصی بازدید کردند». این منبع گفته بود، سفر هیأت اردنی که در راستای سفرهای مقامات اردنی و فلسطینی به سرزمینهای اشغالی انجام شده، تقویت روابط بین هر سه طرف را هدف قرار گرفته است.
در همین راستا، سؤال یا سؤالاتی که در اینجا پاسخ بدانها ضروری به نظر میرسد، این است که نزدیکی این کشورها به رژیم اسرائیل و آغوش باز رژیم اسرائیل روی آنها ناشی از چیست و در پشت پرده این تحرکات و نزدیکی رقیبمان و دشمنان سابق چه اهدافی نهفته است؟ چرا بازیگران منطقهای نظیر ترکیه، عربستان، مصر و اردن همزمان به سمت رژیم اسرائیل گرایش پیدا کردهاند و چرا رژیم اسرائیل به صورت متهورانهای پذیرای این گرایش دشمنان سابق است؟
ترس مشترک و منافع مشترکبسیاری از تحلیلگران معتقدند موضوعی که باعث شده این بازیگران رقیب و گاه دشمن به یکدیگر نزدیک شوند، قدرتی به نام ایران است. ایران به زعم این بازیگران، تهدید مشترکی است که باید مهار شود. در واقع، بعد از توافق هستهای و شکست این کشورها در ساقط کردن نظام سوریه، این دولتها به این نتیجه رسیدند که ایران قدرتی نیست که بتوان انفرادی آن را مهار کرد، بلکه برای مهار قدرت روزافزون ایران نیازمند به یک اتحاد فوری و اجتناب ناپذیر منطقهای هستند.
رژیم اسرائیل، عربستان و ترکیه به رویکردهای کنونی ایالات متحده برای مهار قدرت منطقهای ایران بدبین هستند و معتقدند که واشنگتن سیاستهای سابق خود در قبال ایران را کنار گذاشته است و تلاشی برای مهار ایران در منطقه به ویژه در سوریه و عراق انجام نمیدهد.
بنابراین، آنها به این نتیجه رسیدهاند که خود باید دست به کار شوند و با همکاری با یکدیگر به مقابله با نفوذ ایران در منطقه بپردازند. در همین رابطه، چندی پیش نیز نشریه اکونومیست در گزارشی گفته بود: «منافع مشترک، اسرائیل و جهان عرب را به هم نزدیکتر کرده است. از نظر ایلان مزراحی رئیس پیشین شورای امنیت ملی اسرائیل، بهبود روابط این دو کشور، نشانی از منافع استراتژیک مشترک است. وی گفت «مانند ما، سعودیها درباره ایران، داعش و این ترس که آمریکا دیگر متعهد نیست، نگران هستند».
در مورد رویکرد ایالات متحده نسبت به ایران و نگرانی متحدان منطقه ایاش و نزدیکی آنها به یکدیگر دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. طبق یک دیدگاه، ایالات متحده با عزم راسخ به حصول یک توافق با ایران به این نتیجه رسیده که باید قدرت منطقهای ایران را به رسمیت بشناسد؛ حتی اگر مورد پذیرش متحدان خود در منطقه نباشد. ایالات متحده از این طریق میخواهد قدرت منطقهای ایران را به عنوان یک واقعیت غیرقابل اجتناب بر متحدان خود تحمیل کند.
دیدگاه دومی که کمتر بدان اشاره شده، این است که واشنگتن از طریق نزدیکی با ایران میخواهد در وهله اول تصور تهدیدی را در نزد متحدان خود در قبال همکاری ایران و آمریکا به وجود آورد و در مرحله بعد آنها را مجبور کند به یکدیگر نزدیک شوند. در واقع، کاخ سفید میخواهد خود را از سیاست مهار ایران در منطقه کنار بکشد و از این طریق، بازیگران متحد خود که رقیب و دشمن یکدیگر نیز هستند را به یکدیگر نزدیک کند. مقامات آمریکایی به خوبی میدانند، بازیگران رقیب و دشمن در صورتی به یکدیگر نزدیک میشوند که بتوان منافع و یا تهدید مشترکی را در میان آنها به وجود آورد. مسلماً هیچ عاملی به اندازه ایران و القای تهدیدات از سوی آن، نمیتواند بازیگرانی مانند عربستان، ترکیه، مصر و اردن را به یکدیگر و مهمتر از همه به رژیم اسرائیل نزدیک کند.
به این موارد توجه کنید؛• توافق هستهای میان ایران و ۱+ ۵ و ازسرگیری کامل تعاملات ایران با جامعه بین المللی
• رفع تحریمها علیه ایران و نتایج مثبت اقتصادی و سیاسی حاصل از آن
• پیروزیهای جبهه مقاومت در سوریه و شکست گروههای تروریستی
• همکاری بیش از پیش استراتژیک میان روسیه و ایران
• تعدیل سیاستهای مقابله جویانه ایالات متحده در قبال ایران و پذیرش نقش ایران در مذاکرات صلح سوریه
• و...
همگی این موارد باعث شده تا شاهد نزدیک شدن کشورهای عربی و ترکیه به رژیم اسرائیلی باشیم که تا پیش از این شاهد نبودیم.
قابل پیش بینی است که این کشورها بر اساس منطق تهدیدات و منافع مشترک، به یکدیگر نزدیک شوند و اقدامات زیر را برای مقابله با آن انجام دهند؛
• تلاش مشترک برای بیثبات سازی بیشتر سوریه و کمک بیشتر به تروریستها علیه نظام سیاسی سوریه؛ همکاری ترکیه و عربستان برای ارسال نیروی نظامی به سوریه و نزدیکی عربستان و رژیم اسرائیل را باید در همین راستا ارزیابی کرد. به طوری که وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز به مانند سعودیها از پیروزهای اخیر محور مقاومت در سوریه ابراز نگرانی کرد و گفت: «اسرائیل در مورد تقویت ایران در سوریه که موجب تقویت محور شیعه به شیوهای منفی خواهد شد بسیار نگران است. این وضعیت میتواند ایران را تشویق کند که به فعال کردن یک جبهه تروریستی علیه ما در بلندیهای جولان ادامه دهد».
• تلاش مشترک برای بیثبات سازی مناطق تحت نفوذ ایران؛ شاید بتوان مهمترین و محتملترین منطقه مورد نظر آنها برای بیثبات سازی را لبنان قلمداد کرد. قطع کمکهای نظامی عربستان سعودی، کاهش روابط ریاض ـ بیروت و فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه این کشور توسط ریاض را باید مقدمه طرح مشترک عربستان، اسرائیل و ترکیه برای بیثبات سازی لبنان و تضعیف حزب الله قلمداد کرد.
بر اساس گزارش پانورامای خاورمیانه، تصمیم آل سعود به خودداری از ارسال کمک وعده داده شده برای تسلیح ارتش لبنان از طریق فرانسه از نشانههای هرج و مرج و نقطه آغاز توطئه سعودی علیه لبنان است؛ به طوری که حزبالله و جریان میشل عون را مسئول این توقف دانسته که این مسأله منجر به درخواست برای برگزاری نشست کابینه با هدف بررسی سیاست خارجی کشور شده و بر اساس طرحهایی که قبلاً میان وزیران وابسته به جریان ۱۴ مارس و سعودیها هماهنگ شده، این نشست به هیچ توافقی منجر نخواهد شد و آنگاه آنها دستهجمعی استعفا داده و دولت را منحل میکنند و طرفداران خود را به خیابانها میکشانند تا اعتراض کنند و به این ترتیب هرج و مرج و آشوب جامعه را فرا میگیرد و این نقطه آغاز توفانی خواهد بود که منطقه و لبنان را فرا خواهد گرفت. طراحان این توطئه معتقدند، میتوانند با سرگرم کردن حزبالله به جبهه داخلی و خارجی، قدرت و توانش را تضعیف کنند و در جبهه داخل سوریه هم به گروههای تروریستی که در نتیجه پیروزیها و موفقیتهای چشمگیر ارتش سوریه در پاکسازی حومه حلب از لوث داعشیها و به ویژه درهم شکسته شدن حلقه محاصره شهرکهای مقاوم نبل و الزهراء، از هم فروپاشیدهاند، فرصتی برای تجدید قوا داده شود.