پس از رضا رشیدپور، فریدون جیرانی، احسان کرمی، مهراب قاسمخوانی، آزادی نامداری و جواد یحیوی که مقابل دوربین تلویزیونهای اینترنتی حضور یافتند و محمدرضا حسینیان که راساً مدیریت یک شبکه تلویزیونی اینترنتی را برعهده گرفت، این بار عادل فردوسی پور اقدام به تولید و اجرای یک برنامه اینترنتی در یکی از چندین تلویزیون نوظهور کرد تا سرعت جذب چهرهها به این شبکهها و رشد این بستر تازه، به مراتب بیشتر از حد تصور باشد و بتوان از رقیب تازه صداوسیما سخن به میان آورد.
به گزارش «تابناک»، تلویزیونهای اینترنتی یا شاید به عبارت دقیقتر «ویدیو کلوپهای اینترنتی» که در قالب VOD تعریف میشوند، به سرعت در حال توسعه هستند و با مدلهای مختلف شاهد شکلگیری و ظهور نسل تازه رسانهها در کشورمان هستیم که به دنبال ایجاد بستری ویدیویی برای مخاطبانی هستند که از خواندن خستهاند اما مشتاق تماشا هستند و برای تماشا کردن، تشنه آثار تصویری باکیفیت اند.
اگر یک سال پیش درباره دورنمای این مدل از بسترهای ویدیویی برآوردی صورت میپذیرفت، کمتر تحلیلگری چنین سرعت رشدی را برای شبکههای ویدیویی آنلاین پیش بینی میکرد اما در ماههای اخیر شمار وبسایتهایی که به اشکال مختلف ویدیو عرضه میکنند، دو رقمی شده و رقابت جدی در این بستر آغاز شده است؛ رقابتی که هنوز بسیاری از گروههای عظیم به آن وارد نشدهاند و در آینده به مراتب بزرگتر از حد کنونی و غیرقابل مقایسه با وضعیت فعلی میشود.
برخی از روزنامه نگاران حرفهای با کاهش فعالیتشان در فضای نوشتاری، به تولید برنامههای ویدیویی گرایش یافتهاند و برنامههایی نیز عرضه کردهاند که یکی از کلانترین این سرمایهگذاریها شکست خورد و احتمالاً تعداد بیشتری از برنامههایی که روزنامه نگاران مکتوب در تولیدش مشارکت داشتهاند، شکست خواهد خورد، چرا که تجربه برنامه سازی این گروه نشان داده غالباً با این مدیوم تازه آشنایی ندارند و «ریتم» و «ضرب آهنگ» به عنوان مهمترین عنصر در جذابیت آثار تصویری را درک نکردهاند.
بدون شک تجربه فعالیت ویدیویی -ولو در حد تولید ویدیوکلیپ- یک پیشنیاز برای حضور جدی در این عرصه است و شناخت فنی از بستر ویدیو و درک رقابتی که ظاهراً قرار است با رقبای ایرانی انجام شود اما در حقیقت در یک بستر جهانی در جریان است، میتواند منجر به رقم خوردن تجربههای موفقی شود که ظاهراً تجربه رضا رشیدپور در تولید این مدل برنامهها در بخش «تاک شو»، از سایر تجربهها در این ژانر موثرتر بوده است.
بعد از رضا رشیدپور، فریدون جیرانی روزنامه نگار و کارگردان سینما که به خوبی تصویر را میشناسد نیز یک تاکشوی اینترنتی را عرضه میکند که با همان تیمش در روزنامه سینما و برنامه هفت تنظیم و ارائه میشود. این برنامه گفت وگومحور با وجود دعوت از سلبریتیهای سینما و طرح مباحث سینمایی اما هنوز نتوانسته اثر چالشی داشته باشد و روحیه خاص جیرانی باعث شده تا او از حدی فراتر نرود و در واقع به قدر کفایت در پرسشها جسارت به خرج ندهد.
جواد یحیوی نیز محور یکی دیگر از برنامههای اینچنینی در بستر ویدیویی دیگری شده اما متاسفانه یحیوی حتی در حد جریانی نیز موثر ظاهر نشده و تعارفهای مکرر با مخاطب و عدم به چالش کشیدن جدی گفت و گوشونده باعث شده تا این برنامه نیز توجه حداقلی را به خود جلب نکند. علاوه بر اینکه فضای هاردتاک در هر دو برنامه جیرانی و یحیوی مشهود نیست، مفهوم عدم وجود ریتم جذاب را در برنامه یحیوی نیز میتوان حس کرد و مخاطب به هیچ عنوان انگیزهای برای تماشای ادامه گفت و گوی بلند، کند و شلخته ندارد و البته این موضوع، تنها به بخش گفت و گوی این برنامه نیز خلاصه نمیشود.
همچنین احسان کرمی در برنامه دیگری با محوریت استعدادهای موسیقی حضور یافت که اگرچه ریتم تند و خوبی داشت اما در بخش گفت و گو همین تعارفات معمول که از پشت صحنه میآید و در واقع نتیجه انتقال دوستیِ پشت دوربین به «رینگ گفت و گو» است، باعث شد این برنامه نیز همچون سایر برنامههای گفت وگو محور کرمی ریتمی کسل کننده بیابد. حضور آزاده صمدی به عنوان مجری مکمل نیز نتوانست تاثیر آنچنان عمیقی بر ریتم بگذارد. پس از اینکه آزادی صمدی و احسان کرمی، جای خود را به مهراب قاسم خوانی و زهرا عامری دادند نیز اتفاق خاصی نیافتاد و شاید برنامه سستتر شد.
حالا عادل فردوسیپور نیز این روزها تولید برنامهای اینترنتی برای جام ملتهای اروپا (یورو 2016) را آغاز کرده که هر قسمت حدود 40 تا 60 دقیقه در فضای مجازی قرار میگیرد و با این ادعا تولید شده که کاربران آن شاهد موضوعاتی خواهند بود که در دیگر رسانهها و برنامهها تماشا نخواهند کرد. فردوسی پور را تازهترین چهرهای میتوان تلقی کرد که در این فضا حضور یافته و تصور نمیشد او نیز ریسک برنامهسازی اینترنتی را پذیرا شود اما ظاهراً رقابت برای حضور در این بستر تازه جدیتر از این حرفهاست.
این رقابت آنچنان جدی است که محمدرضا حسینیان به عنوان مدیر یکی از وبسایتهای ویدیویی، به واسطه تولید برنامه در بستر اینترنت ممنوعالتصویر و در واقع تنها سر حسینیان در دوره ریاست محمد سرافراز بر صداوسیما بریده شد تا برخورد با او به عنوان درس عبرتی برای سایر چهرهها تبدیل شد و فاصله گرفتن از تولید محتوای آنلاین، در دستور کار قرار گرفت. در واقع برخی مدیران رسانه ملی به این حقیقت پی بردهاند که VOD با هر مدلی اعم از نتفلیکس یا یوتیوب در ایران توسعه یابد، رقیب تازهای برای تلویزیون شکل گرفته و به همین دلیل، حواشی تازه نیز دور از انتظار نیست.