دجله و فرات را باید شریانهای حیاتی خاورمیانه دانست که حیات کشورهای ترکیه، سوریه، عراق و جنوب غرب ایران را به خود وابسته کردهاند. بیش از 90 درصد آب فرات و بیش از 56 درصد آب دجله از خاک ترکیه تأمین میشود و از سویی نیز نزدیک به 85 درصد از آب شیرین مصرفی کشور عراق و 35 درصد از آب شیرین مصرفی سوریه از این دو رود و سرچشمههای آن تأمین میشود.
به گزارش «تابناک» دو رود دجله و فرات با گذر از خاک ترکیه و کشورهای عراق و سوریه در ادامه و در منطقه اروند به کارون ایران میپیوندند و ضمن سیراب کردن تالاب هورالعظیم به خلیج فارس سرازیر میشوند. این موارد بهطور دقیق وابستگی بالای حیات کشورهای عراق و سوریه و حتی ایران را به دو رود دجله و فرات نشان میدهد. چرا که به جز موضوع وابستگی اقتصادی و معیشتی عراق و سوریه به این دو رود، محیط زیست منطقه نیز آنچنان که در سالهای اخیر اثبات شده است به شدت متأثر از کمیت جریان این آبها در پهنه خاکی عراق و سوریه است و هر چه از حجم آب آنها کاسته شود برشدت ریز گردهای منطقه افزوده میشود.
بررسیهای بیشتر نشان میدهد، جنوب شرق ترکیه بهعنوان یکی از غنیترین و حاصلخیزترین مناطق جغرافیایی این کشور، علیرغم توانمندیهای بالای محیطی تا اواسط دهه 70 میلادی از رشد و توسعه قابل توجهی برخوردار نبود ولی بالا بودن توانمندیهای این منطقه در بخش آب و خاک و نیز اشتغال درصد بالای جمعیت آن به کشاورزی سبب شد تا سیاستمداران ترک از همان دوران و در قالب پروژهای تحت عنوان گاپ به فکر توسعه این منطقه و بهرهوری حداکثری از توانمندیهای آن بیافتند.
مراحل برنامهریزی پروژه گاپ از اواسط دهه هفتاد آغاز و از اواخر دهه هشتاد وارد پروسه اجرایی شد. اگرچه روند اجرای این پروژه از همان ابتدا به دلیل فشارهای اعمال شده ازجانب کشورهای منطقه و نهادهای بینالمللی که ناشی از نگرانی آنها نسبت بهقرار داشتن سرچشمههای رودهای دجله و فرات در این منطقه بود، با مشکلاتی روبهرو شد اما ترکیه بدون توجه به مخالفتها این روند توسعه غیرمنطقی را ادامه داد.
در مورد کیفیت و کمیت توانمندیهای جنوب شرق ترکیه توضیح اینکه، این منطقه به دلیل وجود رودخانه های دجله و فرات، به لحاظ منابع آبی دارای ذخایر بالایی است و 28% کل آب ترکیه در این منطقه است. از طرف دیگر نیز نزدیک به 50% تولید ناخالص داخلی این منطقه حاصل از کشاورزی است و 20% زمینهای آن قابل آبیاری مقرون بهصرفه اقتصادی است.
این توانمندیهای محیطی و موقعیت برتر جغرافیایی موجب شد تا ترکیه در 5 دهه گذشته در گامی رو به جلو برای بهرهمندی هرچه بیشتر از منابع آبی تلاش کند و در این راستا اقدام به احداث 503 سد کند که از این تعداد 203 سد جزء سدهای بزرگ و 2 سد آتاتورک بر روی رود دجله و ایلیسو بر روی فرات جزء سدهای بسیار بزرگ این کشور هستند.
ترکیه در حالی در دهههای گذشته اقدام به توسعه بیمحابای طرحهای آبی خود کرد که مروری بر قوانین رودهای بینالمللی و مشخصاً مواد 5، 6 و 7 "کنوانسیون حقوق استفادههای غیر کشتیرانی از آبراههای بینالمللی سال 1997 سازمان ملل" نشان میدهد، کشورهای بالادست رودهای بینالمللی حق احداث و اجرای پروژههای زیربنایی آبی در بالادست رودخانه را بهطوریکه سبب بروز مشکلات و آسیبهای جدی به کشورهای پایین دست شود، ندارند و به بیانی دیگر این رودها تحت حاکمیت داخلی نیستند. با این وجود شواهد نشان میدهد که دولتمردان ترکیه بدون توجه به قوانین بینالمللی بر اجرای طرحهای توسعه اّبی خود اصرار دارند.
نکته جالب این که فارغ از دولتهای عراق و سوریه که درگیر یک جنگ داخلی بیامان هستند و شاید فرصت و توان پیگیری این خطر مهم را از طریق مراجع بین المللی ندارند، دولتهای ایرانی نیز در سالهای گذشته نسبت به این خطر بیتفاوت بودهاند.
این انفعال موجود در میان کشورهای جنوبی سبب شد تا در سالهای اخیر و از زمان به دست گرفتن دولت ترکیه توسط رجب طیب اردوغان، مسئولین ترکیه موضوع پروژههایی نظیر گاپ و دیگر طرحهای توسعه جنوب شرق ترکیه را به صورت جدی پیگیری کنند و جدا از موضوع توسعه اقتصادی و صنعتی منطقه آنچه در رابطه با اقدامات اخیر دولت ترکیه میتوان گفت، اینکه این دولت در پی بهره برداری های سیاسی از این اقدامات است.
در همین رابطه دکتر ناصر کرمی استاد دانشگاه برگن نروژ و متخصص مسائل آب و محیط زیست به «تابناک» گفت: آنسوی این اقدامات ترکیه یک هشدارخطرناک بین المللی وجود دارد. این کار اردوغان بی تفاوت با کار هیتلر در ابتدای جنگ جهانی دوم نیست. در آن زمان هیتلر بر این عقیده که آلمان فضای کافی برای حیات ندارد و لذا شروع به دست اندازی در ماورای مرزهای خود شد. مجموعه رفتاری که در نهایت جنگ جهانی دوم را شکل داد به کشته شدن میلیون ها نفر منجر شد.
استاد دانشگاه
برگن نروژ اضافه کرد: ترکیه اکنون به این می اندیشد که کشورهایی نظیر عراق، سوریه
و ایران دارای منابع غنی نفت و گاز هستند و ما باید تنها به منابع آب خود متکی
باشیم و لذا باید این را حفظ کینم. درون این حرف و اندیشه دولتمردان ترکیه نوعی
برتری طلبی و سلطه طلبی سیاسی نهفته است. آنها می دانند که قطع ورود آب به دجله و فرات به معنای بی خانمان شدن میلیون ها نفر و نابودی معیشت روستایی و کشاورزی در کشورهای جنوبی است، اما بر اجرای این طرح ها اصرار دارند.
کرمی در مورد خطرهای بر آمده از پروژهای آبی ترکیه در جنوب شرق این کشور افزود: 80 درصد منابع آب فرات و دجله از ترکیه تأمین می شود و با اجرای طرح های آبی ترکیه این منابع را تا نصف کاهش می دهد. خطر این رخداد این است که با این کار در عراق نیمی از اراضی کشاورزی و در سوریه بیش از 80 درصد اراضی خشک به حال خود رها شده اند. این موضوع عراق و سوریه را در برابربر تهدیدهای اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی بسیار ناپایدار و آسیب پذیر می کند.
این متخصص مسائل آب و محیط زیست در پایان گفت: زمین های کشاورزی که بر اثر کاهش دبی آب دجله و فرات به حال خود رها شده اند، برای تولید ریزگردها بسیار مستعد هستند. همانطور که الان پدیده ریزگردها و آثار مخرب آن را در ایران و عراق مشاهده می کنیم. این اقدامات ترکیه بسیار پیچیده، خطرناک و البته سیاسی هستند. در مورد اینکه در برابر این رفتار سیاسی ترکیه چه برخوردی باید نشان داده شود را باید از سیاستمداران و دولتمردان کشور پرسید.