بخشی از بیانات اخیر رهبر انقلاب در جمع وزیر، مسئولان، محققان و متخصصان وزارت دفاع و از جمله این که «برای تأمین امنیت ملت، کشور و آینده، باید علاوه بر توان دفاعی، توان تهاجمی را نیز افزایش داد» در کنار تغییرات ماههای گذشته در ستاد کل نیروهای مسلح، از نظر رسانههای غربی با دقت مورد بررسی قرار گرفته است.
به گزارش «تابناک»، متئو مکاینیس که پیش از این تحلیلگر ارشد وزارت دفاع آمریکا بوده است و اکنون به عنوان پژوهشگر در موسسه پرنفوذ امریکن اینترپرایز مشغول به کار است، در مطلبی که در وبسایت نشریه آمریکایی نشنال اینترست نیز درج شده، در این باره نوشته: سخنان آیت الله خامنهای در اول سپتامبر بسیار مهم است. در یک سخنرانی در نمایشگاه توانمندیهای نظامی ایران، رهبر ایران اظهار داشت که توسعه تواناییهای دفاعی و تهاجمی ایران حق غیرقابل انکار و روشن ایران است. در روزهای بعد هم رسانهها و مقامات ایرانی بارها این اظهارات را تکرار کردند. مقامات ایرانی اغلب با غرور اخلاقی و سیاسی، نیروی نظامی خود را دفاعی توصیف میکنند و هنگام سخن گفتن دربارهی توانایی های نظامی خود کمتر از کلمه تهاجمی استفاده شده است.
در گذشته ایالات متحده و متحدین منطقهای آن اغلب دربارهی خطر تروریسم و تنشزایی ناشی از افزایش قدرت نیروهای وابسته به سپاه پاسداران در سطح منطقه و یا بروز درگیری در نتیجه اقدامات قایقهای کوچک سپاه پاسداران ابراز نگرانی کردهاند. اگرچه این موارد دفاعی توصیف کردن نیروهای نظامی ایران را مشکل میسازد ولی پنتاگون دکترین نظامی ایران را اساسا دفاعی میداند.
به طور کلی، نیروهای مسلح ایران سلاحها و دکترین مورد نیاز را در اختیار ندارند تا بتوانند به شکل موفقیتآمیزی یک سرزمین خارجی را تصرف کنند و یا این که امکانات حیاتی نظامی و یا زیرساختهای دشمن را نابود کنند. به عبارت دیگر ایران مانند ایالات متحده، اسرائیل، ترکیه و یا پاکستان نیست که نیروهای مسلحی برای این کار آماده کرده باشد.
چرا نیروهای مسلح ایران این گونه به نظر میرسند؟
دلیل اول این است که از ۱۹۷۹ به این سوی، ایران به منابع و تکنولوژی مورد نیاز برای ایجاد و نگهداری چنین نیرویی دسترسی نداشته است. ثانیا تصوری انقلابی در ایران حاکم بوده است که نیروهای مسلح نباید مانند ارتش شاهنشاهی باشند. مقامات ایران دوست دارند این ادعا را تکرار کنند که ایران در ۲۵۰ سال گذشته به هیچ کشور دیگری حمله نکرده است. چنین ادعایی درست است. نکته سوم این است که آن بخش از نیروهای مسلح که میبایست چنین قابلیتی داشته باشند، یعنی ارتش ایران، در سالهای بعد از انقلاب با بیاعتمادی مواجه بود و به همین سبب بود که سپاه پاسداران با مأموریت اصلی حفاظت از انقلاب ایجاد شد.
چهارمین و مهمترین دلیل این است که نیروهای مسلح ایران با توجه به تهدید ایالات متحده شکل گرفتند. ایران که از نظر قوای نظامی متعارف در وضعیت نابرابری با آمریکا قرار داشت، تصمیم گرفت بر پایهی استفاده از نیروهای چریکی و موشکهای دوربرد ترس از حداکثر تلفات را در آمریکا و متحدانش ایجاد کند. به طور خلاصه، تعهد ایدئولوژیک ایران به مخالفت با تنها ابرقدرت دنیا، مسیری خاص را در برابر نیروهای مسلح ایران قرار داد که منطقی به نظر میرسد.
توافق بر سر برنامه هستهای و درگیریهای سنگین موجود در منطقه، وضعیت را تغییر داده است. برجام منابع مالی قابل توجهی را در اختیار ایران قرار میدهد؛ محدودیتها بر سر راه به دست آوردن فناوری و تسلیحات جدید را کاهش میدهد و احتمال حمله نظامی آمریکا و یا اسرائیل در یک دههی آینده را کاهش میدهد.
همزمان، درگیر شدن سپاه پاسداران در سوریه و عراق نشان داده است که نیروهای متحده منطقهای ایران و همچنین موشکهای بالستیک در برابر تهدیداتی که پیشبینی میشود ایران در سالهای آینده با آن روبه رو باشد، کارائی ندارند. ایران نمیخواهد مجبور باشد برای حفاظت از منابع حیاتی خود به نیروی هوایی کشورهای دیگر وابسته باشد
از چندی پیش، نشانههای تغییر قابل مشاهده است. از سال گذشته سپاه پاسداران عناصری از ارتش و تسلیحات متعارف را به کمک نیروهای درگیر در سوریه آورده است. در ماه جولای ستاد کل نیروهای مسلح که بر ارتش و سپاه نظارت دارد، شاهد بزرگترین تغییر فرماندهی خود از زمان پایان جنگ به این سو بود که نشان دهندهی حرفهایگری، کارایی و قدرتافکنی بیشتر نیروهای مسلح در آینده خواهد بود.
سخنان اخیر رهبری ایران نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران از پارهای محدودیتهای سیاسی و ایدئولوژیک که مانع تحول نیروهای مسلح شده بود، عبور کرده است. با توجه به به دستور رهبری ایران برای سرمایهگذاری بر قابلیتهای تهاجمی، باید به زودی شاهد چه تحولاتی در نیروهای مسلح ایران باشیم؟
موشکهای هدایت شونده: موشکهای بالستیک و کروز ایران برای اینکه کارآمدی نظامی قابل توجهی داشته باشند و از ابزار ایجاد وحشت روانی فراتر بروند، راهی ندارند مگر اینکه دقیق تر شوند.
نیروی هوایی دوربرد و مورد نیاز برای حمایت نزدیک: جنگ با داعش و دیگر گروه های مخالف دولت سوریه نشان داد که بدون داشتن قابلیتهای هوایی نمیتوان دشمنی غیر متعارف را در خارج از مرزها به شکل مناسبی شکست داد. علاوه بر این، ایران نیروی هوایی دوربردی نیاز دارد تا بتوانند با استفاده از آن در کنار توانایی موشکی خود، مراکز فرماندهی و کنترل، مراقبت، نیروی هوایی و دفاع هوایی دشمنان منطقهای خود را به نابودی تهدید کند.
ابزارهای دقیقه شناسایی هدف: ایران به ابزارهای اطلاعاتی، مراقبت، سیستم های شناسایی، رادارهای فراتر از افق، سیستمهای رهگیری هدف و قابلیتهای کنترل آتش مناسب نیاز دارد تا بتوانند کارزارهای نظامی موثر و موفق را اجرایی کنند
قابلیت دریای آبهای دور: سردار محمد باقری به این نکته اشاره کرده است که ایران باید روی قدرتافکنی در اقیانوس هند سرمایهگذاری کند. انتظار میرود که زیردریاییها از مهمترین نقاط توجه ایران در حوزه دریایی باشند.
تانکها و هلیکوپترها: درگیری در عراق و سوریه سبب جدا شدن بخش هلیکوپتری از نیروی هوایی سپاه، پیوستن آن به نیروی زمینی و ایجاد واحدهای مستقل هوانیروز شده است. ایران همچنین تلاش جدی برای به کارگیری تانکهای پیشرفتهتر را در دستور کار خود قرار داده است.
همهی اینها به منابع مالی قابل توجهی نیاز دارد. حتی بعد از برجام هم ایران نمیتواند منابع مالی کافی برای مدرنسازی کامل نیروی هوایی، دریایی، زمینی و موشکی خود جهت مقابله با همهی دشمنانش را فراهم کند. با توجه به اینکه ایران همچنان آمریکا را تهدیدی جدی برای خود تلقی می کنند باید بر روی روش های مقابله با آمریکا نیز سرمایهگذاری کند. با این وجود درگیریهای فعلی منطقهای، ایران را تشویق میکند که میان قابلیتهای معمول و غیرمعمول خود توازن بیشتری برقرار کند.