برنامه سینمایی «هفت» که به عنوان برنامه محوری سینمایی تلویزیون پخش میشود، شب گذشته به شدت به عملکرد سینما و تلویزیون در تولید برخی آثار ـ که به زعم سازندگان این برنامه صرفاً عنوان معنوی را در بر داشتند ـ تاخت و رسانه ملی را برای پخش برخی از این برنامهها به نقد کشید؛ نقدی بیسابقه که این پرسش را پیش آورده آیا آنچه مطرح شد و از زیر دست ناظر پخش عبور کرده، موضع صداوسیماست و در واقع مدیران رسانه ملی، این موضع را قبول دارند یا آنچه فراستی و افخمی به آن خندیدند، صرفاً موضع «هفت» است؟!
به گزارش «تابناک»؛ شب گذشته برنامه سینمایی «هفت» با اجرای بهروز افخمی و مشارکت مسعود فراستی به بررسی مؤلفه های فرمی سینمای دینی پرداخته شد؛ اما بیش از موضوع این بحث، عمدتاً کشمکشی میان این دو و سایر حاضران بر سر اصالت فرم یا اصالت محتوای اثر شکل گرفت و در نهایت پس از یک کشمکش بیحاصل که از حوصله مخاطب عام -آن هم در واپسین ساعات جمعه شب- خارج بود، این بحث بدون هیچ حاصل و حتی جمعبندی مشخص به پایان رسید اما در میانه همین بحث بیحاصل یک اتفاق غیرمنتظره رخ داد.
در جریان مناظره بیحاصل، افخمی بینندگان را دعوت کرد تا میان برنامهای درباره فیلمهای «به ظاهر دینی» پخش شود و فراستی نیز گفت، باعث میشود تا کمی بخندیم! در این میانبرنامه علاوه بر حمله به شماری از آثار سینمای ایران، در اقدامی کمسابقه در تاریخ تلویزیون، به شماری از تولیدات تلویزیون نظیر سریال «تنهایی لیلا» به عنوان نمونه های غیرواقعی تولیدات دینی حمله شد و مدیریتهای وقت که برخی سریالهای عرفانی را پخش کردند و برخی آثار نظیر «کلید اسرار» را نیز دوبله کردند و نمایش دادند، به شدت زیرضرب قرار گرفتند.
نقد تولیدات رسانه ملی در تلویزیون، اقدام مهمی است که معمولاً رخ نمیدهد؛ اما اینکه این تولیدات و مدیران سیاست گذار در تولید آثار این گونه به چالش کشیده و «خنده دار» خوانده شوند، اتفاق عجیبی است. با توجه به افزایش حساسیتها نسبت به برنامه «هفت» و حضور ناظر پخش در زمان پخش این برنامه، پرسش اساسی مطرح این است که آیا مواضع برنامه هفت درباره تولید آثار «معنویِ خندهدار» موضع این برنامه است یا موضع کلان رسانه ملی است که از دریچه این برنامه عیان میشود؟
اگر بپذیریم «هفت» در حال بیان موضع رسانه ملی است، درباره مجموعهای از تولیدات تلویزیون در بیش از یک دهه اخیر ـ که واجد کیفیت مورد اشاره برنامه «هفت» هستند ـ چالش جدی مطرح میشود و باید پرسید، این تولیدات با کدام عقبه فکری تولید شدهاند و چرا اعتبارات محدود این سازمان برای پروژهای هزینه شده که فاقد کارکرد مؤثر است و اکنون به این عدم اثرگذاری و کاریکاتوری بودن با طعنه روی آنتن زنده تلویزیون اشاره میشود؟
در مقابل در صورتی که بپذیریم آنچه فراستی و افخمی درباره کارنامه تلویزیون در تولید آثار دینی مطرح کردهاند و از میان تولیدات تلویزیون تنها «یوسف پیامبر» را ننواختند، نظر شخصیشان بوده و فاقد نگاه کارشناسی است، این نقد مطرح است که آیا آنتن زنده تلویزیون محلی برای طرح نظرات شخصی فاقد عقبه کارشناسی است؟ آیا «هفت» که روز بیش از پیش محفلیتر میشود و حلقه تنگ دوستان افخمی حضور پررنگتری در آن مییابند، قرار است قرائتی را به خورد مخاطب عام دهد که حتی با سیاستهای صداوسیما نیز همخوانی ندارد؟!
انتظار میرود در این زمینه شفافسازی صورت پذیرد تا مشخص شود که برنامه «هفت» بر مدار بیقاعدگی و ارائه دیدگاههای شخصیِ غیرکارشناسی پیش میرود یا دیدگاههای مطرح توسط عوامل این برنامه واقعیت دارد و مجموعه تولیدات دینی و معنوی تلویزیون در سالهای اخیر بیارزش و سطحی بودهاند؟ اگر دیدگاه عوامل این برنامه درست بوده، آیا نباید از بازپخش پیاپی اکثر این تولیدات که مکرراً در جریان است، جلوگیری کرد و اگر «هفت» در حال ریل گذاری اشتباه است، آیا نباید درباره روند کنونی این برنامه تجدیدنظر کرد؟