روزنامه های امروز، موضوعاتی از قبیل وضعیت اقتصادی کشور در آستانه انتخابات و همچنین ادامه جنجال بر سر استعفای وزیر ارشاد را در کانون توجه قرار داده اند. این در حالی است که موضوع تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان و میزان فساد در این صندوق، از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.
تیتر یک برخی روزنامههای دوشنبه 26 مهر؛
همدلی: پینگ پنگ یک استفساریه
آفتاب: هدیه دردسرساز ظریف به کری
اطلاعات: بحران کمآبی زندگی در فلات مرکزی ایران را تهدید میکند
وطن امروز: برشام شرط برجام!
حمایت: بهانه جوییهای آمریکا برای دور زدن برجام
آرمان: طرح حجاریان به مجلس رفت!
آفتاب یزد: هدیه دردساز ظریف به کری
ایران: خدمت سربازان در نهادهای دولتی
اعتماد: نخستین تحقیق و تفحص مجلس
کیهان: خنده جیب مردم به ادعای تورم 9درصدی!
همشهری: تاخیر؛ مسافر نیمی از پروازها
جوان: ذخیره 900هزار فرهنگی در جیب 30نفر
شرق: گزینههای جایگزین جنتی
جامجم: فضای مجازی بیگانه با مالکیت معنوی
رسالت: کری: فراتر از تعهد برجام عمل کرده ایم!
به گزارش«تابناک»، موضوع استعفای جنتی همچنان در کانون توجه است.
روزنامه شرق در شماره امروز خود در گزارش با عنوان « گزينههاي جایگزین جنتی » از احمد مسجدجامعی، حسامالدین آشنا، سیدرضا صالحی امیری، حجتاله ایوبی، محمدحسین ایمانی خوشخو و سیدعباس صالحی به عنوان گزینههای جایگزین جنتی در وزارت ارشاد نام برد.
وضعیت اقتصادی خوب یا بد؟
روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان « خندۀ جیب مردم به ادعای تورم 9 درصدی! » به آمارهای دولت از وضعیت اقتصادی کشور انتقاد شدیدی کرده است. این روزنامه در بخشی از این گزارش می نویسد: « در شرایطی که دولت روحانی در ماههای پایانی عمر خویش مدعی کاهش نرخ تورم و رونق اقتصادی است اما واقعیت زندگی مردم این ادعا را تایید نمیکند.گرانیهای روزمره و فصلی از جمله گرانی کالاهای اساسی همچون گوشت، مرغ، برنج و... خلاف ادعای دولت را ثابت میکند. مثلا هر کیلو گوشت طی ماههای اخیر بیش از چند هزار تومان افزایش قیمت داشته، قیمت مرغ علیرغم تعیین قیمت رسمی آن از 8 هزار تومان فراتر رفت. این در حالی است که برنج هم برای اولین بار به کیلویی 13 هزار تومان رسید، به عبارت دیگر اجزای اصلی سبد کالای خوراکی خانوار طی این دولت با افزایش قیمتهای محسوسی به ویژه فقط طی ماههای اخیر مواجه شده است.همچنین تعرفه تلفن ثابت از 30 ریال به 45 ریال با مصوبه دولت افزایش یافت و حق انشعاب برق هم گران شد. از سوی دیگر تعطیلی هزاران کارگاه تولیدی و کارخانه بزرگ اقتصادی مانند ارج، ایرانیت، قند ورامین و... که بعضا سابقه فعالیت 60 تا 70 ساله نیز داشتند در دولت یازدهم رخ داد.بنابراین ادعای کاهش تورم و یا رونق اقتصادی با واقعیتهای فعلی و شعارهای آغازین دولت یازدهم نظیر جیب مردم ملاک تورم است همخوانی ندارد. همچنین با گذشت بیش از سه سال از عمر دولت یازدهم، دیگر حنای تخریب دولت سابق و استفاده از عبارات تکراری همچون «نگذاشتند»، برای ملت رنگی نداشته، اکنون زمان بررسی کارنامه روحانی و تیمش رسیده است.»
اما روزنامه شهروند در گزارشی وضعیت اقتصادی را بسیار خوب تحلیل کرده است. این روزنامه در این گزارش با عنوان « آرامش پس از آشوب » نوشت: « سرانجام سکوت بانک مرکزی درباره رشد اقتصادی شکست و دیروز ولیالله سیف، رئیس بانک مرکزی از رشد اقتصادی ٥,٤درصدی در بهار خبر داد و گفت: امسال، سال ویژهای برای اقتصاد کشور است. او به هدررفت منابع و امکانات کشور بر اثر سوءمدیریتهای دولت گذشته اشاره کرد و گفت: دولت یازدهم تلاش گستردهای برای بازگرداندن انضباط به اقتصاد ایران انجام داد و حالا منتظر دروی دستاورد سه سالهخود است.
این موضوع درحالی رخ میدهد که با نزدیک شدن به موسم انتخاباتی دوباره، رقبای انتخاباتی روحانی کورس کمسابقهای برای زیر سوال بردن دستاوردهای اقتصادی دولت گذاشتهاند. آنها نیمه دوم سال ٩٥ را زمان نقش بر آب شدن تمام تلاشهای اقتصادی دولت میدانند. منتقدان دولت با اشاره به افزایش نقدینگی بانکها از بازگشت قریبالوقوع تورم دو رقمی خبر میدهند. آنها نسبت به تکنرخی شدن زودهنگام ارز هشدار میدهند و آن را عامل صعود قیمت دلار و بازگشت تورم معرفی میکنند. حامیان رسانهای رقبای انتخاباتی روحانی روند مذاکره با شرکتهای خارجی را ناامیدکننده میدانند و خروج ایران از انزوا را بیتأثیر معرفی میکنند. پیوستن ایران به قانون پولشویی را اقدام ضد امنیت ملی معرفی میکنند و قراردادهای نفتی را ضد منافع ملی میخوانند. از تسهیلات ارایه نشده به واحدهای تولیدی و آمار دروغ میگویند و مخلص کلام، تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا عملکرد اقتصادی دولت را در آستانه انتخاباتی دوباره زیر سوال ببرند.
این موضوع درحالی رخ میدهد که دولت در سال ٩٥ روزهای شلوغ و پرتلاشی را پشت سر گذاشته است. روزهایی که به گفته کارشناسان، صرف بازگرداندن کشور به انضباط اقتصادی و اصلاح زیرساختها شده است و نتایج بلندمدتی در اقتصاد کشور و منافع ملی خواهد داشت.»
تحلیل ها بر سر نشست لوزان
سعدالله زارعی در یادداشتی در روزنامه کیهان با تیتر « دست برتر ایران در لوزان» از ماجرای خبر اولیه عدم شرکت ایران در لوزان پرده برداشته و نوشت: « تن دادن آمریکاییها به مذاکراتی که نتیجه آن از پیش معلوم بود، نشان از دستهای خالی آمریکا دارد. تن دادن آمریکا به شرط ایران مبنی بر شرکت مصر و عراق در مذاکرات یک شکست بزرگ برای آمریکا و عربستان به حساب میآید در واقع در مذاکرات لوزان، آمریکا تغییر اساسی در میز سوریه را پذیرفت. حضور مصر و عراق مانع شکل یافتن اکثریت و اقلیت بینالمللی و منطقهای گردید با توجه به موضع خنثای اردن در مورد سوریه، 4-4 لوزان نشان داد که نه آمریکا میتواند از موضع جامعه جهانی حرف بزند و نه عربستان قادر است از جانب اعراب و اتحادیه عرب درباره سوریه سخن بگوید. چرخش ملموس مواضع ترکیه هم به خوبی نشان داد که مانور آمریکا و دو بچه شرور آن- رژیمهای سعودی و قطر- روی مرزهای ترکیه و اردن تا چه حد غیر ممکن است.
آمریکاییها در مذاکرات شش ساعته لوزان نتوانستند هیچ متنی را به تصویب برسانند و این در حالی است که پیش از این نیز به دلیل مخالفت روسیه و چین نتوانسته بودند در شورای امنیت سازمان ملل مصوبهای علیه سوریه به تصویب برسانند. در واقع لوزان نشان داد که آمریکا و عوامل آن در یک بنبست عجیب قرار دارند و این برای اوباما که میخواهد در پایان دوره ریاستجمهوری خود، یک موفقیت را به نام خود ثبت نماید، بسیار دشوار و تلخ است.
پذیرش شرط ایران از سوی آمریکا که ابتکار مهم رهبر معظم انقلاب به حساب میآید، تجربه و درس خوبی برای دستگاه سیاست خارجی ایران است. پیش از این بعضی از مقامات کشور میگفتند آمریکا و روسیه مشغول مدیریت پرونده سیاسی سوریه هستند و آنچه از این مذاکرات پدید میآید جا ماندن ایران است. منع رهبر معظم از شرکت در مذاکراتی که توازن در آن برقرار نیست، بعضیها را دلخور کرد ولی پذیرش بعدی آمریکا و تغییر چینش مذاکرات مطابق نظر ایران باید به این مقامات یادآوری کرده باشد که اگر ما روی مواضع خود بایستیم قدرتهای بزرگ قادر به تصمیمگیری برای جبهه مقاومت نخواهند بود.
ایران در این میان مصر را به دلیل مواضع اصولی که درباره سوریه گرفته بود، شریک مذاکرات کرد و در واقع باب جدیدی از تحولات دیپلماتیک را به نفع سوریه گشود. مواضع دولت مصر و نظامیان آن درباره سوریه و مواجهه دولت آن با تکفیریها خواهناخواه مصر را از یک سو به جبهه مقاومت و از سویی دیگر به روسیه نزدیک میکند و به همین اندازه مصر را از آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان دور میکند. این تحول البته عمده نخواهد بود ولی آغاز یک زاویه مهم به حساب میآید. پیش از این ژنرال السیسی با رکب زدن به رژیم سعودی- درباره دو جزیره صنافیر و تیران - نشان داد که اعتمادی به عربستان ندارد. حالا حضور مصر در پرونده سوریه که در پی یک طرح ایرانی صورت میگیرد، زنگ خطر را نه فقط برای اینکه مصر به آرامی تغییر جهت میدهد بلکه برای آنکه عمق بازی ایران به گونهای است که لااقل شش کشور عمده عربی شامل مصر، عراق، سوریه، لبنان، یمن و عمان را در خود جای داده برای غرب به صدا درآورده است. این موضوع به معنای پایان بازی مشترک آمریکا، عربستان و ترکیه در منطقه است از این رو «النهار» روز شنبه در یادداشت خود به تلخی نوشت: «از آنجا که حرف آخر را در حلب، میدان خواهد زد، بنابراین حرف آخر در لوزان نیز توسط وزرای خارجه ایران و روسیه زده خواهد شد و هرگونه آتشبس منوط به در نظر گرفتن شروط آنان خواهد بود که یکی از مهمترین آنها باقی ماندن بشار اسد در مسند قدرت و هموار کردن حضور وی در انتخابات آتی ریاستجمهوری است.»»
صندوق ذخیره فرهنگیان
روزنامه جوان در گزارشی با عنوان « ذخيره 900هزار فرهنگي در جيب30 نفر » با اشاره به اینکه مجلس با 200 رأي موافق نمايندگان تحقيق و تفحص از صندوق ذخيره فرهنگيان را تصويب كرد، نوشت: « 90 درصد ذخيره 900 هزار فرهنگي بازنشسته و فعال در آموزش و پرورش كه عضو صندوق ذخيره فرهنگيان هستند، در جيب 30 نفر است كه در ميان آنها تنها سهم يك نفر از آنها 3 هزار و 900 ميليارد تومان بدهي معوقه است و يكي از اعضاي هيئتمديره نيز 80 ميليارد تومان تسهيلات با نرخ سود 1/5 درصد گرفته است.»
پیمان مقدم نیز در ستون طنز روزنامه ایران در مطلبی با عنوان « رمزگشایی از راننده وانت جنجالی!» نوشت: « نمیدانیم شما تصویر وانت پیکانی سفیدرنگ را که از خیابان اصلی وارد کوچهای ورود ممنوع شده و به شکلی دیوانه وار خود را به خودروهای مسیر میکوبد تا راه را باز کند دیدهاید یا نه؟ در روزهای گذشته این فیلم در فضای مجازی دست به دست میشد و گمانه زنیهای بسیاری درباره هویت راننده ابراز شد. اینکه طرف محکوم فراری است، سارق بانک است یا حال عادی نداشته و... ما از آنجایی که بنا نداریم نظرات کشکی بدهیم قضیه را خوب موشکافی کردیم:
1- شاید راننده وانت از پیمانکاران طرف قرارداد شهرداری بوده و خبر داشته که زمین زیر کوچه مزبور سست و در آستانه نشست و فروریختن است. شاید وانت هم متعلق به شهرداری بوده و طرف هراس داشته که در صورت نشست زمین مجبور است خسارت وانت را هم از جیب بدهد. بههمین دلیل بهصورت جنون آمیزی تلاش میکرده جان و مالش را بردارد و بگریزد که خب به طورکل معادلاتش غلط بوده و گند بالا آورده...
2- شاید راننده رامین رضائیان بازیکن مغضوب پرسپولیس بوده که هر کاری میکند مربی در ترکیب جایی برایش ندارد. تازه پس از آخرین بازی پرسپولیس هم جناب مربی گفته بروید از مربی تیم ملی بپرسید که چرا فلانی بازی میکند. رامین هم وقتی این جمله را شنیده زمین و زمان دور سرش چرخیده و پریده پشت نخستین ماشینی که دم دستش بوده و رفته تا از سرمربی تیم ملی سؤال کند.
3- شاید راننده یکی از مدعیان تصدی پست وزارت ارشاد بوده. در حالی که هنوز نه به بار است و نه به دار و جناب وزیر هم فرمودهاند که بعداً معلوم میشود، برخی دوستان خیلی عجله دارند که گزینه احتمالی باشند. پس بعید نیست سوار وانت شده تا بلکم زودتر خودش را به پاستور برساند و همزمان با گوشی تلفن همراه اخبار را مرور میکرده که اینطور به در و دیوار کوبیده و حواسش نبوده.
4- شاید راننده مذکور سردبیری بوده که آنقدر از مطلب درج شده در نشریهاش عصبانی است که همه عابران پیاده و سواره را نویسنده آن مطلب میدیده و دوست داشته سر به تنشان نباشد. البته بهتر بود سردبیر محترم قبل از سوار شدن پشت پیکان وانت، مطلب را دقیقتر میخواند و جلوی چاپ را میگرفت.
5- شاید راننده وانت جناب فریبرز عرب نیا بوده. آنقدر که این روزها رسانه ملی مختارنامه و مشتقاتش را پخش مجدد کرده، دود از کله جنابشان بلند شده. با توجه به اینکه استاد عرب نیا به تازگی هم فرمودهاند تا مدیران فرهنگی دولت فعلی از بالا به پایین بر سر کار باشند در هیچ فیلمی بازی نمیکند، دیگر عنان اختیار از کف داده و همچون مختار بر پشت مرکب سفید نشسته تا خودش رأساً مدیران خاطی را تنبیه کند.
نکته انحرافی: جناب پروفسور سمیعی با تشکر از همه کاربران فضای مجازی اعلام کردهاند که داده تازهای به دانششان افزوده شده چرا که تا به حال اصلاً نمیدانستند پیکان وانت هم وجود دارد؛ فکر میکردند فقط پراید و سمند وانت شده اند! ایشان فرمودهاند که راننده وانت به خاطر آموختن این معلومات تازه، ایشان را بنده خود ساخته و یک وعده جراحی مغز و اعصاب میهمان پروفسور هستند.»