در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۶۷ امام خمینی (ره) در نامهای خطاب به ملت آورد: «خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روى مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت. تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههاى معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدهام و در برابر عظمت و فداکارى این ملت بزرگ احساس شرمسارى میکنم.»
به گزارش آزمان، آن چه بنیانگذار انقلاب اسلامی در این نامه مطرح کردند بارها از سوی برخی که نقشی در جنگ تحمیلی نداشتند به ابزار هجمه به دلسوزان و فرماندهان دفاع مقدس تبدیل شد. این افراد هیچگاه به این سوال پاسخ ندادند که خودشان در زمان دفاع مقدس کجا بودند و چرا در صفحات تاریخ جنگ نامی از آنها موجود نیست. این روزها باز هم جام زهر موجود در نامه امام موضوع بحث شده است.
اگر در جنگ پای کار بودید، ماجرا جور دیگری رقم میخورد«در همان ایام دفاع مقدس من خودم از برخی شخصیتهای طراز اول امروز شنیدم که میگفتند که ما تا کی باید با آمریکا بجنگیم! همینها طراحی کردند و جام زهر را به امام نوشاندند و الان هم به این کار افتخار میکنند.»
این جملات آیت ا... مصباح یزدی است که چندی قبل بیان شد و بار دیگر «جام زهر» را یادآور شد. زمان زیادی از این گفتار نگذشته بود که برخی به آن واکنش نشان دادند. مانند مقالهای که در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شد و در آن نوشت: «درست یادم هست که آن روزهای سرد را فرمانده که از ستاد اهواز آمده بود با خواندن پیام فرمانده قدرتمند آن روز جنگ، آیتا... هاشمی رفسنجانی، به ترمیم روحیه رزمندگان پرداخت؛ همان فرماندهی که امروز «بدهکاران دیروز جنگ» به دنبال عامل نوشاندن جام زهر به امام در لباس او هستند. آنان که به دنبال مقصرند، اگر جلو آینه بایستند مقصر را خواهند یافت که اگر آن روز پای کار بودند، اگر خود را از قم و تهران و مشهد آن طرفتر میرساندند، ماجرا جور دیگری رقم میخورد... حداقل با چند سخنرانی به یاری رزمندگان میآمدند؛ نه این که همه سخنرانیهای شهادتطلبانهشان و تکریم جهادشان تاریخ سالهای بعد از دفاع مقدس را داشته باشد!» البته تنها روزنامه جمهوری اسلامی نبود که به اظهارات مصباح یزدی واکنش نشان داد. آیتا... محسن غرویان هم به این اظهارات واکنش نشان داد و گفت: «از نظر من امام خمینی (ره) کسی نبودند که کسی بتواند به ایشان جام زهر را بنوشاند یعنی ایشان خود قویتر از اینها بودند و اراده بالاتری داشتند. کسی قدرت این که جام زهر را به امام خمینی (ره) بنوشاند، نداشت. ایشان خود به این نتیجه رسیدند که قطعنامه به مقتضای مصلحت جامعه است. شرایط زمان و مکان را لحاظ کردند و قطعنامه را پذیرفتند. این جام زهر توسط کسی به امام خورانده نشد، اگر این طور بود که ایشان میگفتند که جام زهر را به من خوراندند.»
روایتهاشمی از جام زهر
لازم به یادآوری است که برخی جملات آیتا...مصباح یزدی درباره جام زهر را کنایهای به آیتا... هاشمی میدانند؛ یعنی شخصیتی که در زمان جنگ جامه فرماندهی بر تن داشت. اما آیتا... هاشمی این ادعا را رد میکند؛ چنان که چندی پیش با اشاره به دوران انتهایی دفاع مقدس توضیح داده بود: «وقتی برای خداحافظی خدمت امام آمدم و وضع جبهه را توضیح دادم، این نظر را مطرح کردم که ما باید ضربه محکمی داخل خاک عراق به نیروهای عراقی بزنیم و نقطه مهمی از عراق را بگیریم و بعد بگوییم که مذاکره میکنیم، سپس جنگ متوقف شود تا حقمان را بگیریم و این نظر را دادم که باید جاهایی از عراق را بگیریم که باعث شود عراق از خلیج فارس دور بماند و از دریا و نفت محروم شود و در این زمان شروع به مذاکره کنیم تا صدام محاکمه شود و خسارتهای ما را بدهد. در آن ملاقات امام پس از صحبتهای من نگاهی به من کردند و لبخند خاصی زدند و جواب من را ندادند اما گفتند که به برکت خدا بروید تا ببینیم چه میشود.»
او با اشاره به این که سران قوا با امام (ره) جلسهای داشتهاند، گفت: «وقتی شرایط را برای امام توضیح دادیم و امام (ره) قطعنامه را پذیرفتند از آن تعبیر به جام زهر کردند و از ما خواستند تا این موضوع را به مردم بگوییم اما وقتی دیدند این کار از ما ساخته نیست، خودشان بیانیه دادند و پس از دو، سه ماه که جنگ پایان یافت، وقتی خدمت امام (ره) رسیدم، به من فرمودند جام زهر آن روز برایم تلخ بود اما امروز برایم شیرین شده است چون ما کارمان را خوب انجام دادهایم و خداوند نصرتی را که وعده داده بودند، عنایت کردند.»