در آستانه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر، عدم حضور برخی چهره ها در ترکیب هیأت داوران این رویداد این پرسش را پیش آورده که آیا هیأت داوران جشنواره فیلم فجر مورد وثوق اهالی سینما خواهد بود یا باید مورد وثوق اهالی سینما باشد و آیا همین وضعیت موجود، مطلوب است؟
به گزارش «تابناک»؛ کمتر از یک هفته تا آغاز سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر مانده، ولی همچنان حواشی این دوره از جشنواره روزافزون است. آخرین حواشی پیرامون ترکیب هیأت داوران بود که گروه هایی از جمله انجمن منتقدان خانه سینما تأکید داشتند، بر خلاف وعده دبیر جشنواره، نماینده ای از این انجمن در میان هیأت داوران حضور ندارد و به همین دلیل، عملاً نشست های پرسش و پاسخ جشنواره را تحریم کردند.
البته این تحریم دلیل نمی شود، برای دریافت تک به تک کارت های گروهی که تحت عنوان منتقد با تایید این انجمن کارت می گیرند، اقدام نکرد. در واقع این منتقدان در جشنواره حضور می یابند، ولی به وظیفه ذاتی شان که همواره درآمدهایی داشته، عمل نمی کنند. در این شرایط، چنین پرسشی مطرح می شود که آیا باید دبیر جشنواره فیلم فجر با این نظرات هماهنگ شود و آیا باید هیأت داوران جشنواره با گروه های خاص نظیر انجمن منتقدان خانه سینما ـ که اکثراً منتقد فعال و اثرگذاری نیستند ـ همراهی کند؟
در این زمینه، باید به سوابق این سینماگران که ادعا شده قدرت تصمیم گیری ندارند و دیگران -مسئولان- برای آنها تصمیم گیری می کنند، توجه کرد و در نهایت این قضاوت را شخصی انجام داد که آیا این هیأت داوران با این سوابق فاقد استقلال فکری و قدرت چانه زنی بالاست و می توان به تفکر آنها نفوذ کرد؟ آیا چنین رویکردهایی در جشنواره هایی چون کن و ونیز و برلین نیز دیده می شود و انجمن منتقدان فرانسه نیز از دبیر جشنواره کن مطالبه حضور نماینده اش در هیأت داوران را می کند یا چنین سهم خواهی های علنی و قهرکردن به واسطه سهم ندادن تنها در فضای به شدت غیرحرفه ای سینمای ایران مرسوم است؟
محمدرضا هنرمند؛ کارگردان و فیلمنامهنویس متولد ۱۳۳۲ در تهران است. شروع فعالیت سینمایی وی با فیلم مرگ دیگری به عنوان کارگردان در سال ۱۳۶۱ بوده است. وی در کارنامه خود ساخت آثار سینمایی همچون مرگ دیگری، گورکن، زنگها، ردپایی بر شن، دزد عروسکها، دیدار، مرد عوضی، مومیایی ۳، عزیزم من کوک نیستم و همچنین ساخت سریالهایی همچون زیر تیغ، آشپزباشی را بر عهده داشته است.
شهرام اسدی؛ متولد ۱۳۳۲ در سلماس، دارای کارشناسی از مدرسه عالی تلویزیون و سینما و کارشناسی ارشد سینما از دانشگاه کالیفرنیای آمریکاست. وی فعالیت سینمایی را با کارگردانی نسخه اول فیلم «روز واقعه» آغاز کرد. وی کارگردانی فیلمهایی همچون شب واقعه، به من نگاه کن، روز واقعه و اوینار را بر عهده داشته است.
محمدمهدی دادگو؛ تهیه کننده، مدیر تولید، مجری طرح و کارشناس اقتصادی سینمای ایران متولد ۱۳۲۹ تهران، دارای مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانی و کارشناسی ارشد تجزیه و تحلیل سیستم ها است. وی فعالیت سینمایی را سال ۱۳۶۰ به عنوان برنامهریز در فیلم «حاجی واشنگتن» به کارگردانی علی حاتمی آغاز کرد. از فعالیتهای بارز کارنامه او، میتوان به مدیریت کنترل بودجه سازمان رادیو و تلویزیون، مدیر امور مالی شبکه دوم، مدیر ارزشیابی کمی و برآورد برنامههای تلویزیونی، مدیر تولید بنیاد سینمایی فارابی، تدریس در دانشگاه، مدیر اجرایی طراحی و ساخت نخستین شهرک سینمایی، عضویت در نخستین هیأت مدیره خانه سینما، مدیریت در «کادر فیلم»، مدیریت در رسانه بینالمللی آما، عضو شورای مرکزی اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران و تهیه تولید آثار مستند و تلویزیونی اشاره کرد. وی همچنین تهیه کنندگی آثاری همچون تردید، نشانی، زمستان است، هزاران زن مثل من، تهران روزگار نو، صنم، بید و باد، عشق + ۲، کمیته مجازات، برج مینو، کلاه قرمزی و پسرخاله، بانو، رقص خاک، ناصرالدین شاه آکتور سینما، بازی بزرگان، پرده آخر، سایه خیال، دندان مار را (مستقل یا به عنوان تهیهکننده مشترک) بر عهده داشته است.
محمدرضا تختکشیان؛ تهیه کننده سینما و تلویزیون متولد ۱۳۳۵ در تهران است. تختکشیان علاوه بر فعالیت در عرصه تهیه و تولید فیلمهای کوتاه، تجربی و تلویزیونی در سینمای ایران از تهیهکنندگان مجرب و باسابقه است و نام فیلمهایی چون خوابم میآد، زندگی با چشمان بسته، شکارچی، هفت و پنج دقیقه، چند روز بعد، دستهای خالی، کارگران مشغول کارند، اسپاگتی در هشت دقیقه، ما همه خوبیم، قدمگاه، دیوانهای از قفس پرید، گاهی به آسمان نگاه کن، آرزوهای زمین، نامههای باد، من ترانه پانزده سال دارم، آب و آتش در کارنامه حضور او در سینمای حرفهای به چشم میخورد. آثاری که در جشنوارههای داخلی و خارجی موفقیتهای مختلفی را کسب کردهاند.
رویا نونهالی؛ متولد ۱۳۴۳ در تهران و دانشآموخته رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای تهران است. آغاز فعالیت هنری او از سال ۱۳۶۲ با بازیگری تئاتر بوده و فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۶۶ با حضور در فیلم «یار در خانه و …» ساخته خسرو سینایی و بازی در تلویزیون سال را در ۱۳۸۱ با مجموعه «خواب و بیدار» آغاز کرده است. این بازیگر برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر در فیلمهایی همچون دل دیوانه، مشکل گیتی، نیمه شب اتفاق افتاد، کفشهایم کو، اعترافات ذهن خطرناک من، داره صبح میشه، دلم میخواد، نیمرخها، تراژدی، پشت در خبری نیست، ماهیها عاشق میشوند، یک تکه نان، خواب خاک، هم نفس، خانهای روی آب، زندان زنان، بوی کافور، عطر یاس، صنم، فصل پنجم و … نقشآفرینی داشته است.
ایرج رامینفر؛ متولد ۱۳۲۸ در تهران و دارای مدرک لیسانس و فوق لیسانس طراحی صحنه و لباس از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانشآموخته دانشگاه ونسن فرانسه است. وی فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۴۶ به عنوان مشاور صحنه و لباس آغاز کرد. رامینفر همچنین موفق به راه اندازی دو نمایشگاه از طراحی صحنه و لباس و انتشار کتاب Film Design نیز شده است.
وی طراح صحنه و لباس فیلمهایی همچون احتمال باران اسیدی، در دنیای تو ساعت چند است؟، خسته نباشید، استرداد، جرم، چهلسالگی، پرچمهای قلعه کاوه، خواب لیلا، چند روز بعد، گاهی واقعی، آفساید،از دوردست، پرونده هاوانا، شاهزاده ایرانی، بشارت منجی، برگ برنده، دیوانهای از قفس پرید، عشق فیلم، نیمه پنهان، سگ کشی، مسافران، سرب، شاید وقتی دیگر و… را در کارنامه دارد و در جشنواره فیلم فجر، بارها نامزد و برنده سیمرغ بلورین شده که فیلمهای «سگکشی» و «جرم» از جمله آنهاست.
اکبر نبوی؛ کارشناس، تهیهکننده و منتقد سینما؛ متولد ۱۳۴۳ و دانشآموخته علوم تربیتی است. پس از فارغالتحصیلی به تدریس پرداخت و به مدت هشت سال به عنوان عضو شورای سردبیری روزنامه رسالت بود و در این مدت مقالات متعددی در زمینههای هنری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در مطبوعات به چاپ رساند. نبوی همچنین مدیر مسئول و سردبیر مجله «ویدئو ـ ماهواره» و فیلمویدئو، معاونت فرهنگی خانه سینما، مشاور فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی، ریاست مرکز مطالعات و تحقیقات سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت پژوهشی انجمن سینمای دفاع مقدس، مسئولیت کمیته فرهنگ، هنر و رسانۀ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، قائممقامی بنیاد سینمایی فارابی و … را در کارنامه دارد و به عنوان کارشناس و برنامهساز سینمایی، برنامههای مختلفی را در تلویزیون تولید و اجرا کرده است.