سقوط ارزش سهام بانک ملت در هفته گذشته و احتمال بازگشایی نماد بانکهای تجارت و صادرات در هفته جاری و پیشبینی بروز اتفاق مشابه برای بازار سهام و سهامداران این دو نماد بانکی و همچنین اظهارنظر رئیس بانک مرکزی پیرامون طبیعی بودن زیانهای وارده به سهامدارن، منجر به این شد تا جمعی از فعالان بازار سرمایه دستبهقلم شوند و نامهای سرگشاده برای وی ارسال کنند؛ نامهای که هرچند حاوی نکات فنی زیادی است، بیشتر درد نامهای است در احوالات سهامدارن و بازار سرمایه کشور.
به گزارش
تابناک اقتصادی، همه چیز از چهارشنبه هفته گذشته آغاز شد. نماد معاملاتی بانک ملت پس از حدود شش ماه توقف، بازگشایی شد و به اینترتیب بانک ملت که اولین پیشبینی درآمد هر سهم خود را با برآورد سود 501 ریال ارائه کرده بود، پس از اجرای دستورالعمل بانک مرکزی و تغییر صورتهای مالی خود بر اساس استانداردهای حسابداری بینالمللی بودجه جدید را با سود برآوردی 102 ریالی تدوین و ارائه نمود. بدین ترتیب "وبملت" با تعدیل منفی 80 درصدی سود برآوردی مواجه شد.
بنا بر این گزارش، نماد بانک ملت که طی 27 تیرماه سال جاری با قیمت 1930 ریالی بسته شده بود، با افت38 درصدی قیمت هر سهم به تابلوی معاملات بازگشت و این به معنای ضرر 3600 میلیارد تومانی سهامداران این بانک در یک روز بود و برخی این رقم را با خسارات مالی ناشی از حادثه ساختمان پلاسکو و برخی آن را با اختلاس خاوری، رئیس سابق بانک ملی مقایسه کردند که اتفاقا از هر دو نیز بیشتر بود.
اما همه چیز به همین سادگی نیست. بانک ملت، تنها یکی از بانک هایی بود که با تغییر شیوه حسابرسی بانک ها، پرده از زیان انباشته اش در سال های گذشته برداشته شد. صحبتهایی هم مطرح شده که دو نماد بانک تجارت و بانک صادرات ـ که همچنان بعد از گذشت ماهها توقف، بسته هستند ـ احتمالا در هفته جاری بازگشایی شوند.
دو هفته گذشته، پیشبینی درآمد هر سهم سالِ مالی منتهی به ۳۰ اسفند ۹۵ بانک تجارت براساس عملکرد واقعی ۹ ماهه و سه ماهه به صورت حسابرسی نشده روانه کدال شد. همچنین اطلاعات و صورتهای مالی میان دورهای ۹ ماهه منتهی به سی ام دیماه ۱۳۹۵ این بانک نیز به صورت حسابرسی نشده منتشر شده است. پیشبینیها و نظرات کارشناسان این است که به احتمال زیاد، نماد دو بانک تجارت و صادرات نیز در روز اول بازگشایی با افت در قیمت پایانی روبه رو شوند، مگر اینکه از این دو نماد حمایتهایی صورت گیرد که البته نباید فراموش کرد که قرار بود از نماد بانک ملت هم حمایت هایی صورت گیرد، ولی به هیچ وجه این اتفاق رخ نداد.
همین باعث شد تا نامه ای از سوی حدود 200 تن از فعالان بازار سرمایه به رئیس بانک مرکزی سرگشاده ارسال شود و در رسانه ها بازتاب های گسترده ای پیدا کند. ماجرا از آن جا شروع شده بود که رئیس بانک مرکزی، هفته گذشته و در جریان همایش سیاست های پولی گفته بود: "بورس مکانی برای قیمت گذاری و ریسک بوده و سهامداران خرد به این نکته آگاه هستند. بنابراین گله مندی از نوسانات قیمتی و تغییرات شاخص، منطقی به نظر نمیرسد" و همین باعث شد تا نارضایتی های انباشته فعالان حوزه بازار سرمایه، در قالب یک نامه گلایه آمیز نمایان شود.
گله مندی سهامداران چند محور اساسی و قابل تامل دارد؛ محور اول دقیقا به جمله رئیس بانک مرکزی برمی گردد که در بالا به آن اشاره شد. نگارندگان نامه نوشته اند: "ما در سال ها با مفهوم ریسک و انواع آن آشنا شده ایم. می دانیم نوسان در بازارهای جهانی ممکن است منجر به تغییر سودآوری شرکت هایمان شود. می دانیم ممکن است نرخ بهره در بازار پول تغییر کند و ارزش گذاری سهام در بازارسرمایه نیز با تغییراتی مواجه شود. نیک می دانیم ممکن است کارخانه ای که سهامدارش هستیم شبانه آتش بگیرد و تمام دارایی مان سوخت شود ولی، تغییر ذایقه یک شبه بانک مرکزی در رابطه با استاندارد های صورت های مالی بانکها را در رسته سو مدیریت ها طبقه بندی می کنیم نه ریسک ها".
"در منطق ما، ادغام مؤسسه میزان در بانک صادرات و تحمیل ضرر چند 100 میلیاردی به این شرکت، برای جلوگیری از تجمع سپرده گذاران این مؤسسه ریسک تلقی نمی شود، بی عدالتی نام می گیرد."
محور دوم به نحوه عملکرد بانک مرکزی در برخورد با این مسأله برمی گردد. نویسندگان نامه با مخاطب قرار دادن رئیس بانک مرکزی گفته اند: مشکلاتی که در 40 سال برای بانک ها به وجود آمده است و همه از آنها خبر داریم می توانست جای یک ساعت در چند سال و با برنامه ریزی و حمایت دولت و بانک مرکزی مرتفع شود.
محورهای زیاد دیگری نیز در نامه سرگشاده سهامداران وجود داشت که پرداختن به همه آن ها امکان پذیر نیست اما به طور خلاصه باید گفت، این بازی که سهامداران در میان آن قرار گرفته اند در جایی بوده که دو سر بازی اش خود دولت بوده است؛ یکی بانک مرکزی و یکی سازمان بورس که این هر دو مؤید شرایط و صورت های مالی بانک ها در طول سال های گذشته بوده اند و هیچ سهامداری نه قدرت پیش بینی داشته است و نه توان پیشگویی از زمان و ضرورت رویارویی با اتفاقات این روزها و انداختن توپ در زمین دیگری که بارها از سوی این دو نهاد در چند ماه گذشته رخ داده است، زمینه ساز زیان سرمایه گذاران خرد شده است.