حجتالاسلام ابوالقاسمی ضمن بیان معنای حقیقی «امّ» به تبیین مفهوم «امّابیها» و علت نامگذاری آن بر فاطمه زهرا(س) پرداخت.
حجتالاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزۀ قرآن و عترت در گفتوگو با تسنیم دربارۀ مفهوم «امّابیها» و اینکه چرا حضرت زهرا(س) را به این نام نامیدند، گفت: «امّ» در لغت بهمعنای اصل است، این در حالی است که مادر به کسی گفته میشود که بچه را به دنیا میآورد، بنابراین معنای «امّ» خیلی وسیعتر از مادر است.
وی با اشاره به سورۀ حمد بهعنوان «امالکتاب»، اظهار کرد: اگر «امّ» را بهمعنای مادر بگیریم، پس باید بگوییم سورۀ حمد یعنی مادر کتاب، در حالی که این صحیح نیست، بلکه باید گفت سورۀ حمد اصل قرآن است و در روایات نیز چنین تعبیر شده که تمام قرآن در سورۀ حمد گنجانده شده است، یا از سرزمین مکه نیز با تعبیر «امالقری» یاد شده است، اگر اینجا هم «امّ» را بهمعنای مادر بگیریم، یعنی مادرِ سرزمینها که این صحیح نیست، بلکه باید گفت «امّ» بهمعنای اصل است و در این دو عبارت «امالکتاب» و «امالقری» بهمعنای اصل قرآن و اصل سرزمینهاست. زمین در روز دحوالارض از این نقطه توسعه پیدا کرده است و بهعبارت دیگر، ریشۀ زمین در مکه است.
حجتالاسلام ابوالقاسمی خاطرنشان کرد: اگر به حضرت زهرا(س) گفته میشود «امّابیها» نه از این جهت که ایشان مادر پیامبر اکرم(ص) هستند، چراکه مادر پیامبر(ص) حضرت آمنه(س) است، لذا باید گفت حضرت زهرا(س) اصل پیامبر(ص) بودند. امام صادق(ع) [بهنقل از خداوند] میفرمایند: «لولا فاطمة ماخلقتکما»، اگر فاطمه(س) نبود، نه پیامبر(ص) را خلق میکردم و نه علی(ع) را.
وی افزود: بهعنوان مثال، درخت و میوهاش را تصور کنید، در حدیث هم اشاره شده که حضرت فاطمه(س) میوۀ قلب پیامبر(ص) است. اگر پیامبر(ص) نبود، فاطمه(س) هم نبود، همچنان که اگر درخت نباشد، میوهای هم نخواهد بود، عکس آن هم صحیح است؛ یعنی تا میوه نخواهیم درخت نمیکاریم. اینجاست که فاطمه(س) برای پیامبر(ص) اصل محسوب میشود.