روزنامه 19 دی نوشت: محمود احمدینژاد و دوستان نزدیکش حاضر به پذیرش حتی ذرهای اشتباه نیستند. احمدینژاد اگر میخواهد برگردد باید یاد بگیرد قبل از همه چیز از لطماتی که به کشور وملت زده و مطالب ناروایی که بیان کرده است عذر خواهی کند.
آن مرد که رفته بود، با وجود نهی شدن بازهم آمد، اما به ظاهر در سایه. محمود احمدی نژاد چند روزی است که بیش از چهار سال گذشته عرضاندام میکند. با اعلام کاندیداتوری حمید بقایی، بلافاصله شاهد برگزاری نشست مطبوعاتی بیسابقه اسفندیار رحیم مشایی بودیم. سخنان بقایی و مشایی در فواصل مختلف یکی دو هفته اخیر به خوبی نشان میدهد که هدف، بازگشت احمدی نژاد به عرصه سیاسی ایران و قوه اجرایی است.
مصداق بارز این سخنان جمله «من آمدهام که با همه وجود و تمام قد فریاد بزنم که بقایی، احمدینژاد است» اسفندیار رحیم مشایی در نشست مطبوعاتی نهم اسفند ماه است. مشایی که در دو دوره ریاست جمهور ی رئیس جمهور متبوعش کمتر سخن میگفت، با بیان جملاتی نظیر «فردی میخواهیم که وقتی رئیس جمهور شد عاشقانه و مهرورزانه به نام نامی احمدینژاد راه را ادامه دهد» یا « من تمام قد پای کار بقایی آمدهام» نشان داد که میخواهد صدایش شنیده شود.
حتی بقایی نیز با بیان اینکه «در صورت کسب اعتماد مردم، از جناب ایشان (احمدی نژاد) درخواست خواهم کرد تا در دولت جدید در بالاترین سطح، حضور فعال و تعیین کننده داشته باشند»، این موضوع را به خوبی نشان داد.
دیگر نمایشهای یکی دوهفته احمدی نژاد از جمله افتتاح حساب توییتر، درخواست مردم برای دنبال کردنش از طریق یک ویدئو، کاشتن یک نهال درخت به طور مشترک و سه نفره و آبیاری آن توسط رحیم مشایی، صدور بیانیه درباره عملکرد دولتهای نهم و دهم و در نهایت انتشار یک توییت با محتوای « چاوز بازمیگردد همانطور که آزادی و عدالت باز خواهد گشت»، بیان کننده این است که احمدینژاد هنوز قصد تغییر منش، روش و ادبیات خود را ندارد.
واقعیت آن است همانطور که اعضای دولت یازدهم از جمله محمد نهاوندیان همواره از تلاش این مجموعه برای دامن نزدن به حواشی و دوری از تنش سخن گفتهاند، اعضای دو دولت سابق برای کوچکترین کار، اقدام یا صحبتی به حواشی و به نوعی « تبلیغات نمایشی» روی میآوردند و هم اکنون نیز شاهد ادامه داشتن آن رویه هستیم.
از سفرهای استانی پرطمطراق و ماجرایهاله نور گرفته تا ماجرای دانشگاه کلمبیا، اهدای یارانه، آوردن نفت برسر سفره مردم، مناظرات انتخاباتی، عزل و نصب وزرا و مدیران، اهدای جوایز و برگزاری همایشهای مختلف با هزینههای گزاف، مرخصی دوساعته رئیس جمهور یک مملکت برای ثبت نام اسفندیار رحیم مشایی در انتخابات 92، اهدای وامهای بلاعوض و کمکهای خارجی، ماجرای قهر 11 روزه، شرکت در مراسم تشییع هوگو چاوز و مطرح کردن مضمون رجعت درباره رئیس جمهور سابق یک کشور سوسیالیستی، سفر به نیویورک برای شرکت درمجمع عمومی سازمان ملل با بیش از 120 همراه، افتتاح دانشگاه ایرانیان و واریز مبلغی از بیت المال به حساب این دانشگاه، نوشتن نامه به مقامات سایر کشورها که بدون جواب میماند و بسیاری از رفتارهای دیگر محمود احمدی نژاد و تیمش همواره بیان کننده یک نگاه پوپولیستی قوی برای انجام هر کاری بود.
نگاهی که هرچه بیشتر به نمایش گذاشته میشد، بیشتر از سوی جامعه رد میشد و این موضوعی بود که نه احمدی نژاد و نه هیچ کدام از نزدیکانش نمیخواستند درک کنند. البته رفتارهای اخیر وی، بقایی و مشایی نشان داد که این گروه واکنش منفی جامعه را هنوز هم درک نکردهاند. در شرایطی که دولت یازدهم شاید به دلیل انبوه مشکلات باقی مانده از گذشته هنوز نتوانسته بسیاری از برنامههای خود را اجرایی کند و مجبور به تلاش برای رفع مسائل گذشته است، در شرایطی که بارها شاهد واکنش مثبت مجموعه هیأت دولت به انتقادات مطرح شده در سطوح مختلف بوده و در همین راستا واژه «عذرخواهی» را از بسیاری افراد این مجموعه طی چهارسال اخیر شنیدهایم، محمود احمدی نژاد و دوستان نزدیکش حاضر به پذیرش حتی ذرهای اشتباه نیستند. احمدی نژاد اگر میخواهد برگردد باید یاد بگیرد قبل از همه چیز از لطماتی که به کشور وملت زده و مطالب ناروایی که بیان کرده است عذر خواهی کند.