وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، ضمن سیاسی خواندن لغو کنسرت ها و حواشی به وجود آمده بر آن، تلویحاً تغییر علی مرادخانی معاون هنری وزارتخانه متبوعش را تأیید کرده است؛ جابجایی که اگر در هفته های آینده عملی شود، دومین معاونت مهم این وزارتخانه دستخوش تغییر شده است. او در عین حال حواشی لغو کنسرت های موسیقی، کتاب و مجموعه عرصه فرهنگ را یک درصدی خوانده و از رسانه ها خواسته تا به آن 99 درصد دیگر توجه کنند.
به گزارش «تابناک»؛ سیدرضا صالحی امیری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت و گوی نوروزی که با اعتماد و ایران داشته،، مواضع نظری و عملی اش را مطرح کرده است. این گفت و گوها از آن جهت اهمیت دارد که زمان چندانی از دوران حضور وزیر فرهنگ در بهارستان نمی گذرد و شاید اقدامات عملی تر وزیر در ماه های ابتدایی سال 1396 عیان شود و این گفت و گوها به نوعی خط مشی صالحی امیری را در این حوزه به تصویر بکشد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جریان این گفت و گوها، یکی دیگر از معاونانش را تأیید و تصریح کرده که با برخوردهای منطقه ای و بیرون از چهارچوب قانون با کنسرت های موسیقی مقابله می کند؛ اما در عین حال، آنچه در حوزه موسیقی رخ داده را یک بازی طراحی شده تلقی و تأکید می کند، نباید مجموعه اش در این زمین که توسط سیاسیون ایجاد شده، بازی کنند.
فرازهایی از این دو گفت و گو را در «تابناک» می خوانید.
ـ مهم ترین چالش فرهنگی، به مفهوم تخصصی اش با مفهوم تمرکز، سانترالیسم، ادغام و یکسان سازی کاملاً متفاوت است. وقتی ما از انسجام حرف می زنیم، یعنی حرکت هماهنگ و هارمونیک کلیه اجزای یک سیستم فرهنگی به سمت اهداف و قله های فرهنگی باید در نظر گرفت که این انسجام به معنی یکی شدن و ادغام نیست. به مفهوم نبودن تنوع و این هماهنگ کردن هم نیست، بلکه به این معناست که حرکت هماهنگ داشته باشیم. شما ببینید در آسمان هزاران هواپیما پرواز می کنند، ولی با هم انسجام دارند، به این دلیل با هم تلاقی پیدا نمی کنند. در واقع آنها با یک منطق، معادله و برنامه از قبل تعیین شده در مسیر خود حرکت می کنند.
ـ برای انسجام، در وهله نخست باید همه نظام ها و نهادهای فرهنگی مختلف از جمله نظام های هنری، دینی، قرآنی، کتاب، سینمایی، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی را به رسمیت بشناسیم؛ اما انسجام چگونه شکل می گیرید؟ نخستین انسجام، انسجام نظری است؛ یعنی همه بدانند که تابع کدام گفتمان هستند. سطح دوم انسجام، انسجام سیاست هاست، بدین معنا که سیاست ها باید متمرکز باشند؛ بنابراین، وظیفه و رسالت اصلی دستگاه فرهنگی کشور یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سیاست گذاری است.
ـ سطح بعدی انسجام، در حوزه ساختار است؛ ساختارها نباید در تعارض با هم قرار بگیرند، بلکه باید با هم رابطه هم افزایی داشته باشند. سطح بعدی، انسجام مدیریت هاست. مدیریت ها باید دارای یک فکر منظم، منسجم و هدفمند باشند. رویکرد بعدی انسجام تقنینی است؛ یعنی قوانین و قواعد فرهنگی باید از یک منطق پیروی کنند. ما نمی توانیم برای بخش های مختلف با قانون های متضاد روبه رو شویم. نمی توانیم برای حوزه ای به نام فرهنگ با قواعد و چارچوب های مختلف برخورد کنیم. سطح بعدی انسجام هدفی است؛ یعنی اینکه باید اهداف مشترک عالی داشته باشیم، ولی در این میان، برنامه ها و برنامه ریزی می تواند متفاوت باشد. در یک کلام به تنوع و تکثر نظام های فرهنگی معتقدم، اما به شدت بر سیاست گذاری و نگرش گفتمان واحد در نظام فرهنگی قائل هستم.
ـ در دوران هخامنشی هفتاد و دو ملت زیر یک چتر جمع شده بودند، نژاد، فرهنگ، زبان، رنگ و آیین مختلف زیر یک چتر بودند که یک نظام فرهنگی و فکری را اداره می کردند. این خصیصه فرهنگ ایرانی است؛ بنابراین، متعلق به امروز و دیروز نیست. توان فرهنگی جامعه ایران، تنوع و تکثر زیادی دارد. حوزه های علمیه را در چند صد سال گذشته ببینید متوجه خواهید شد که حوزه فکری، مرکز توجه تفکرات دینی است. همه دارند زیست و گفت و گو می کنند. در نظر بگیرید که مهم ترین ویژگی حوزه های شیعی در حوزه های علمیه، مباحثه است که همان گفت و گوست.
ـ 53 درصد مصرف موسیقی از صداوسیماست! 15 درصد به تولیدات مؤسسات مجاز موسیقی اختصاص دارد و 21 درصد مردم به ویژه جوانان از طریق دانلود موسیقی به آن دست پیدا می کنند! کمتر از یک درصد موسیقی در ایران، اجرای زنده صحنه ای است. بر این اساس هم اجرای صحنه ای در سال گذشته نزدیک به 10 هزار اجرا بوده که از این ده هزار تا، کمتر از یک درصد به عبارت دیگر کمتر از صد مورد به مشکل خورده که خود به سه دسته تقسیم شود؛ دسته ای که بر اساس ملاحظات نهادهای رسمی دچار چالش می شوند. به عنوان مثال می گویند، در اوضاع کنونی، فلان سالن امکان برگزاری کنسرت ندارد و نگرانی های امنیتی در موردش وجود دارد و چون امنیت اهمیت بیشتری از خود کنسرت پیدا می کند، اجرا لغو می شود. مواردی هم هست که خود برگزارکننده کنسل می کند. یعنی بلیت هایش فروش نرفته یا با سالن یا حامی مالی اختلاف دارد و یا درون خود گروه اختلافی پیش می آید. دسته دیگر کنسرت ها هم به دلیل مانع شدن افراد و گروه های دیگر لغو می شوند. ما برای آنهایی که خارج از نظام رسمی مانع اجرای کنسرت می شوند، پیام روشنی داریم؛ آن هم این است که قائل به اجتهاد، حکومت و دستورالعمل های محلی نیستیم. ضمن احترام به نحله های فکری و همه بزرگان در همه محلات و استان ها، ما قائل به یک نظام و سیستم هستیم. به هیچ وجه با اجتهاد، تصمیم گیری های و رفتارهای محلی خارج از نظام رسمی موافق نبوده و نیستیم و آنها را به رسمیت نمی شناسیم.
ـ اساساً عده ای نام و نانشان در ایجاد مناقشه، منازعه و حاشیه است... اساساً بزرگ ترین خطای فاحش ما این است که ما وارد حاشیه هایی شویم که دیگران برای مان طراحی کرده اند. معتقدم حوزه موسیقی، زمینی است که دیگران طراحی کرده اند. مشخصاٌ سیاسیون برای اینکه بازی را از زمین سیاست به زمین فرهنگ منتقل کنند، به نوعی عرصه موسیقی را تبدیل به تقابل فرهنگ منتقل کنند. به نوعی عرصه موسیقی را صحنه تقابل جناح های سیاسی کرده اند. از ابتدا که تصدی این وزارتخانه به من محول شد، خواهش کرده ام که سیاسیون از زمین فرهنگ خارج شوند. حوزه فرهنگ، خود به اندازه کافی مسأله دارد و باز کردن فضای سیاسی به فضای فرهنگی ظلم بزرگی است.
ـ ما کمتر از یک درصد در حوزه موسیقی مشکل داریم. تقاضای من این است که 99 درصد بقیه را ببینید و انرژی را به سمتی منتقل نکنید که خواست دیگران اعمال شود. پرداختن به این بحث، بحث انحرافی است که ارشاد را از مأموریت های دیگرش باز می دارد. انبوه فعالیت هایی که ارشاد دارد فقط موسیقی نیست.
ـ ما هیچ محدودیتی را برای هیچ یک از مؤسسات مجاز موسیقی در هیچ کجای کشور قائل نیستیم. هر مؤسسه ای که از ارشاد مجوز دارد، حق برگزاری کنسرت در هر جای ایران را دارد و ما محدودیتی قائل نیستیم. (در پاسخ به اما در عمل مشکل پیش آمده است...) به طور طبیعی با مانع مواجه می شویم که از طریق گفت و گو یا قانون باید آن را حل کنیم.
ـ درباره فیلم «رستاخیز» یک گروه حکمیت با مدیریت آقای حیدریان و عضویت دکتر ایوبی، منوچهر محمدی و احمد مسجدجامعی تشکیل شد. این گروه با آقای درویش و با تهیه کننده وارد مذاکره شدند و خوشبختانه به یک توافق نسبی رسیدند. ان شاالله در آینده نزدیک، نتایج را به شما اعلام خواهند کرد اما اگر بخواهیم جزییات بیشتری درباره مشکل این فیلم بگویم، باید توضیح دهم که این فیلم با نظر و فتاوای مراجع عظام کارش را شروع کرد. مسأله اصلی در رویت چهره حضرت ابوالفضل (ع) است. یکی از مراجع بزرگ که مورد احترام ما و مردم هستند، با نشان دادن چهره حضرت ابوالفضل (ع) مخالفت کردند. تلاش زیادی شد که بتوانند فیلم را اصلاح کنند که نورپردازی لازم در چهره اجرا شود، ولی صحنه های تخصصی فیلم به نحوی است که کارگردان اعلام کرد امکان آن وجود ندارد. لذا باید تصمیمی در سطح ملی گرفته می شد که این تصمیم در چهارچوب گروه حکمیت با آقای درویش به نتیجه خواهد رسید.
ـ سیاست من هم سیاست کاهش مناقشه، عبور از آن و مدیریت عقلانی است. در حوزه تئاتر روزانه 90 تا 110 تئاتر روی صحنه می رود. آخرین آماری که به ما داده اند به 120 تئاتر رسیده است. این عدد بزرگی است که دارد اتفاق می افتد. من از اصحاب رسانه انتظار دارم که به آمار 99 درصدی که در حوزه های مختلف داریم، توجه کنند.
ـ پس از تصویب نظام صنفی رسانه، تقاضایی از رؤسای صنوف مختلف هنر مثل خانه سینما، خانه تئاتر و موسیقی انجام داده ایم که آنها هم نظام صنفی هنر تشکیل دهند. الان این کار با کمک آقای حیدریان و دکتر ایوبی انجام شده است و خود صنوف هنر هم حضور دارند تا این سازمان شکل بگیرد.
ـ تخریب غیرمنصفانه، غیرعادلانه، غیراخلاقی و غیرانسانی است. یک کسی بنا به دلایلی سابقه ذهنی مثبتی ندارد و از طریق رسانه ملی دیگران را تخریب می کند. شنیدم که در برنامه تلویزیونی یکی از سرمایه های بزرگ سینمای ایران را که پرویز پرستویی است، تخریب کردند. این کار غیراخلاقی است و تخریب ایشان و همین طور بقیه بزرگان سینمای تحت هیچ شرایطی جایز نیست.
ـ (در مود تغییر علی مرادخانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) گردش نیرو امر طبیعی و ضروری است. یک روز شما اینجا هستید و روزی جای دیگر؛ اما ریزش را به هیچ عنوان نمی پسندم و به رسمیت نمی شناسم؛ این موضوع را قبول ندارم. سیاست من در ارشاد این است که از همه ظرفیت ها استفاده کنیم ولی گردش خواهیم داشت... .