احمد توکلی معتقد است که در مناظره دیروز معلوم شد از دو طرف، قالیباف و جهانگیری مسلطتر به امر اجرا هستند و تدبیر نامزد شدن جهانگیری برای کمک به روحانی بیدلیل نبود.
به گزارش ایسنا، احمد توکلی در «الف» نوشته است: حین مناظره دیروز پای تلویزیون منزل، خبرنگار روزنامه خراسان هم حضور داشت و هرجا من نظری داشتم درجا به تلگرام خودشان میفرستاد. برخی از آنها در ادامه آمده است:
- من ترجیح میدهم به قالیباف و رئیسی مشورت دهم اما اگر دیگران هم بخواهند، مضایقه نمیکنم.
- ریشه مهم حاشیهنشینی توزیع ناعادلانه منابع برای شهرها و روستاهاست و مخالف اصل ۴۸ قانون اساسی است. یک مشکل دیگر نیز مشکلات فرهنگی است.
- جهانگیری باید توجه کند که اینطور رسیدگیها که در جای خودش باید انجام شود باعث تشدید حاشیهنشینی و بقای آن میشود و باید اشتغال در روستا را حل کرد.
- آقای روحانی و جهانگیری باید میگفتند چقدر اقداماتشان به کاهش حاشیهنشینها منجر شده چون اگر توجه به کم کردن تعداد حاشیهنشینها نباشد خود حاشیه شهرها هم حاشیه پیدا میکند. باید به ریشهها پرداخت که مهمترین علتش توزیع ناعادلانه بودجه است. مسئولان باید از زندگی اشرافی دوری کنند تا مردم هم به دنبال زندگی تجملاتی که در شهرها بیشتر است نباشند.
- رئیسی نکته مهمی گفت که بر اساس سخن امام علی علیهالسلام باید به داد مردم فرودست رسید یعنی در شکلدهی به توزیع درآمد و بازتوزیع درآمد باید طبقات فرودست در کانون توجه باشند.
- جهانگیری به سؤال توجه نکرد اگرچه عدالت وجوه مختلف دارد اما سؤال در مورد عدالت اجتماعی است. در دولت روحانی چه کسانی در ارتباط با مسئولین یا خود مسئولین منشاء رانت نبودند؟ آقای نعمتزاده کجا ایستاده است؟
- رئیسی دارد دقیقاً به سؤال پاسخ میدهد و از حاشیهپردازی پرهیز میکند.
- مشکل الگوی موردعمل در اداره کشور اصلیترین مساله است. بعد از جنگ الگوی نئو کلاسیک صندوق بینالمللی پول در تمام دولتها اجرا میشد درحالیکه در ذاتش عدالت نیست و فقط رشد مورد توجه است در حالیکه رهبری فرمودند ما هم رشد میخواهیم و هم عدالت و خود صندوق مدلهای جدیدی تبلیغ میکنند که یکی از آنها مدل رشد حامی تهیدستان است و میگوید در هنگام رشد همه قایقها باید حرکت کنند نه فقط قایق اغنیا. مدل رشد حامی تهیدستان، مدل رشد معطوف به کاهش فقر مطلق است همانطور که رئیسی این اولویت را دارد و مدل رشد فراگیر مدلی است که در صدد کاهش فاصله طبقات است اولی به رفع فقر میپردازد و دومی به کاهش نابرابری.
- در مجلس نهم دو بار تلاش کردیم تا مالیات بر عایدی سرمایه در مسکن را بالا ببریم الان دو در هزار قیمت منطقهای مالیات میدهند. در حالی که سرمایه در بخش تولید صنعتی ۲۵ درصد مالیات میدهد به همین دلیل سرمایه از بخش، تولید صنعتی به دلالی زمین و مسکن فرار میکند. اگر مالیات سود این دلالی بیشتر از مالیات تولید صنعتی بشود جهت عکس میگردد. متاسفانه وزیر راه و شهرسازی با نوشتن نامهای به لاریجانی ادعای غلطی کرد و با لابی دلالان زمین و مسکن این قانون تصویب نشد که باید آخوندی پاسخگو باشد.
- قالیباف عینیتر با مسائل برخورد کرد.
- هیچکدام از نامزدها به تأثیر فضای مجازی در تغییر رفتار جنسی جوانان اشاره نکردند. همچنین به تأثیر بیبرنامگی در توزیع جنسیتی آموزش عالی اشاره نشد که باعث شده دختران زیادی بیش از پسران جامعه فارغالتحصیل داشته باشیم. کسی به تأثیر تبلیغ فمینیسم در این حوزه نپرداخت. در هر سه مورد دولت مستقر مسئولیت سنگینتری داشته است و فمینیستها در سایه حمایت اصلاحطلبان بیشتر فعال هستند.
- یک عامل مهم، تأخیر ازدواج سخت شدن و پرهزینه شدن امر ازدواج است که تحت تأثیر رفتار بزرگان کشور شکل میگیرد در حالی که نسل گذشته بسیار آسانتر ازدواج میکردند.
- مقدمه تحلیلی جهانگیری در مورد سرمایه اجتماعی نکته مهمی دارد که آن ارتباط سرمایه اجتماعی و اخلاق است. در تأثیر شفافیت و فناوری اطلاعات و راضی کردن مردم هم موضع درستی داشتند ولی قوانین زیادی برای شفاف کردن وجود دارد که در این دولت هنوز اجرا نشده است. جهانگیری برای موضوع شفافیت اقدامات خوبی هم داشته که یک نمونه مهم آن موضعگیری جهانگیری بعد از نامه دیدهبان شفافیت و عدالت به معاون اول بود. بعد از تلاش جهتدار و نادرست وزیر صنعت و معدن و تجارت برای جلوگیری از پیاده شدن پنجره واحد و اصرار بر صرف نظر کردن جریمه ۳۰۰۰ میلیارد تومانی ال جی، دیدهبان اعتراض کرد که جهانگیری از موضع دیدهبان شفافیت و عدالت دفاع کرد چون پنجره واحد اثر زیادی در شفافیت عملیات گمرکی دارد.
- تهیه لایحه شفافیت از کارهای مهمی است که اگرچه دیر اما خوب است و از حقوق مردم بوده که انجام شده است.
- تا اینجای مناظره معلوم شد که از دو طرف قالیباف و جهانگیری مسلطتر به امر اجرا هستند و تدبیر نامزد شدن جهانگیری برای کمک به روحانی بیدلیل نبود.
- مواضعی که آقای جهانگیری در باب اصلاحطلبان بیان داشتند بیشتر یک نوع مظلومنمایی بود و جز در دوره احمدینژاد که او را اصولگرا نمیدانم همیشه دولت د ر اختیار اصلاحطلبان بود که البته نامهای متفاوتی مثل چپ، دوم خردادی و اصلاحطلب داشتند. بعد از فتنه ۸۸ که با سرکشی نسبت به قانون و لجاجت نامزدهای اصلاحطلبان به آشوب اجتماعی و ریختن خونهای زیادی منجر شد محدودیتهایی رخ داد.
- طبعاً نباید انتظار داشت در چنین شرایطی به عوامل فتنه جایزه داده میشد. ولی در همین دوران رأی مردم محترم شناخته شد و دولت به اصلاحطلبان و همپیمانانشان رسید. البته این به معنای این نیست که قصور و تقصیر از کسی جز آنان سر نزده اما مظلومنمایی از سوی ایشان هم در شأنشنان نیست.