از روز کارگر چند ده ساعت نگذشته، شمار زیادی از کارگران کشورمان به مخمصه ای دچار شده اند که جانشان را تهدید می کند؛ وضعیتی که شاید همزمانی آن با انتخابات بتواند مانع از تکرارش شود، وگرنه ثابت شده هرچقدر هم پایان تلخی داشته باشد، به زودی از یاد همه خواهد رفت!
به گزارش «تابناک»، در موسم تبلیغات انتخاباتی و در حالی که کاندیداهای ریاست جمهوری، شهر به شهر و سالن به سالن می گردند تا شعار انتخاباتی سر داده و با ارائه برنامه ها و وعده هایشان مردم را به رأی دادن به خودشان در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ترغیب کنند، حادثه ای هولناک در یکی از معادن کشورمان رخ داد که هرچند پیشتر بارها مشابه آن رخ داده، به هیچ تدبیر پیشگیرانه ای منجر نشده است.
حادثه ای که البته هنوز علت وقوع آن مشخص نیست؛ اما گزارش های رسیده از محل حادثه، حکایت از آن دارد که احتمالا در نتیجه حبس گاز در اعماق یکی از معادن زغال سنگ آزادشهر و به کمک یک جرقه به انفجار هولناک ساعت 12:05 ظهر امروز منجر شده باشد. گازهایی مرگ آور که پس از انفجار هم دست از سر این معدن و خیل کارگرانش برنداشته و موجب شده 24 تن از کارگرانی که برای نجات همکارانشان اقدام کرده بودند، مصدوم شده و کارشان به درمان و حتی بستری بکشد.
این در حالی است که حتی کسی شمار کارگران حبس شده زیر زمین را نمی داند و آمارها در این خصوص از سی چهل تن شروع می شود و تا هشتاد تن نیز می رسد؛ موضوعی که ثابت می کند شرایط کاری در آن معدن تا چه اندازه ناگوار است و حقوق کارگران به چه میزان ندید گرفته شده و مغفول واقع شده است.
وضعیتی تأثر برانگیز و ناراحت کننده که برخی دیگر از گزارش های رسیده از محل حادثه بر آن مهر تأیید می زند. مثل فقدان یا همراه با اشکال بودن سیستم تهویه هوا و اکسیژن رسانی به کارگران؛ چیزی که جان کارگران به آن وابسته است و حتی کوچکترین اختلال در عملکردش می تواند مرگبار باشد.
یا فقدان وسایل و تجهیزات ایمنی برای مواقع بحرانی که نتیجه آن، مصدوم شدن کارگرانی است که برای نجات همکاران محبوسشان راهی معدن شده بودند و امدادگران مجهز موفق به نجاتشان شدند؛ وضعیتی که در تشریحش ناچار باید بگوییم کار در این معدن به بازی با جان کارگران تبدیل شده و قصور نهادهای نظارتی مانند وزارت کار در آن به وضوح هویداست.
این در حالی است که مرور حوادث مشابه نشان می دهد، در معادن کشورمان همیشه در بر همین پاشنه چرخیده و شاید اگر نعمت هایی مانند نفت و گاز نداشتیم و برای تأمین سوخت منازل مجبور به معدن کاوی بودیم، حوادث پر تکرار معادن در کشورمان هر چند روز یک بار بخشی از کشورمان را سیاه پوش می کرد!
گزاره ای که وقوع حوادث پرشمار برای جمعیت نسبتا کم معدنچیان کشورمان (حتی در قیاس با کشور همسایه، ترکیه) ترسیم می کند تا ثابت شود چقدر در ایمن سازی معادن و به طور کلی تر، نظارت بر حقوق ابتدایی کارگران ضعیف عمل کرده ایم و برای جبران، چه راه طولانی ای در پیش داریم.
راهی که اگر قرار است شروع شود، تشکیل هیأتی ویژه برای بررسی انفجار امروز شاید نخستین گام آن باشد؛ اما از آن مهم تر، تدارک برنامه ای است که ایمنی تمامی معادن در سطح کشور را مدنظر قرار خواهد داد و چه زمانی برای ارائه آن بهتر از امروز که کاندیداها وعده حل مشکلات به مراتب بزرگتر از این را می دهند؟
برنامه ای که می تواند نطفه آغاز آن طرح این پرسش از کاندیداهای ریاست جمهوری باشد که آیا راهکاری برای پایان دادن به تکرار این حوادث تلخ دارند یا خیر؟ پرسشی که جا دارد برای طرح آن برنامه ای ویژه در رسانه ملی تدارک دید تا هم مقدمات برنامه ای جدی برای پایان دادن به حوادث معدن در کشور و رعایت حقوق کارگران به دست دهد و هم سنگ محکی باشد برای ارزیابی کاندیداها در شرایط واقعی، نه انتخاباتی.