هم وزیر کار به دیدارشان رفته و هم وزیر صنعت در دیدار با ایشان، وعده پرداخت عاجل مطالبات و معوقاتشان را داده است و پیش از اینها، امکانات مدرن به معدنشان رسیده؛ چیزهایی که هر چه پیشتر تلاش کرده بودند به دست آورند، موفق نشده بودند و حالا به نرخ جان به دست آوردهاند؛ نوشداروهای فراوانی که همه پس از مرگ سهراب از راه میرسند!
به گزارش «تابناک»؛ از وقوع انفجار در ظهر چهارشنبه تا کنون، معدن زغال سنگ زمستان یورت آنقدر متحول شده که شاید هیچ یک از کسانی که سالها در آنجا کار کردهاند، کسی یک هزارم درصد هم انتظارش را نداشتند؛ هرچند شدت و بوی گاز در درون تونل های معدن از دو سه روز پیشتر کارگران را آزار داده و این گمان را در دلشان انداخته بود که ممکن است تغییری بزرگ در راه باشد.
زنگ خطری که به مانند دیگر نکات منفی این معدن به گوش هیچ کسی نرسید و تغییری به وجود نیاورد. درست مثل اعتراض های مداوم کارگران به پرداخت نشدن حقوق ماهانه شان که در مقطعی به تجمع همسران ایشان مقابل فرمانداری آزادشهر نیز انجامید؛ اما این اعتراض نیز به پرداخت حقوق های معوق منجر نشد. حقوقی اندک که امسال به 800 هزار تومان رسیده، ولی تا این لحظه چند ده کارگر دستشان برای همیشه از دریافت آن کوتاه شده است.
شرایط آنقدر دردناک است که تجمع نیروهای نظامی و انتظامی، امدادگران استان و چند استان مجاور، مسئولان و حتی دولتمردان عالی رتبه و هیچ عامل دیگری نخواهد توانست درد معدنچیان یورت را حتی تسکین دهد. این را میشود از تصاویری دریافت که از عیادت مسئولان از معدنچیان مصدوم در بیمارستان ها ثبت شده؛ چهره های ماتم زده معدنچیانی که در زمان انفجار هولناک در تونل نبودند و پس از واقعه برای نجات جان همقطارانشان روانه زیر زمین شدند و بر اثر شدت گاز، نفس هایشان به شماره افتاده، به مدد امدادگران نجات یافته و حالا در بستر بیماری هستند.
میگوییم همقطار و یادمان میآید که تا این لحظه همه چیز به پای یکی از کارگران نوشته شده که قصد داشته موتور خاموش لوکوموتیو از کار افتاده در زیر زمین را به شیوه باتری به باتری دوباره راه بیندازد و به گفته برخی مسئولان، جرقه انفجار مرگبار را به وجود آورده است؛ گویی همه چیز در این معدن سر جای خودش بوده و به درستی به پیش میرفته و تنها یکی از کارگران خطایی مرتکب شده است!
این در حالی است که شواهد چیز متفاوتی نشان میدهد؛ آنقدر متفاوت که گویی تنها کارگران حاضر در این معدن تنها درستکاران مجموعه معدن زمستان یورت بودهاند و بس. درستکارانی که ماه ها حقوق معوق داشتهاند و برای دریافت این معوقات در چند نوبت اعتراضاتی نیز داشته اند؛ اما وقتی دریافتهاند گوشی خریدار سخنانشان یافت نمیشود، ترجیح دادهاند روانه تونل های خوف انگیز و ناایمن شده تا دست کم شرمندگی مقابل خانواده را کمتر تجربه کنند.
تجمع اعتراضی کارگران در دی ماه 94
مثل نیتی که احتمالا روز حادثه نیز تنها انگیزه دهنده به کارگران برای رفتن به اعماق زمین بوده، وگرنه هیأت مدیره و مدیرعامل که جایشان خوش بود، سهامداران مجموعه که گزندی متوجه جان خود نمیدیدند و در بالا دست نیز که کسی به یاد نمیآورد چه شرایط شومی در یورت وجود دارد، چون گذرشان به آنجا نیفتاده بود؛ به جایی که ظاهرا در سال 93 «واحد نمونه معدن زیرزمینی» معرفی شده بود.
به راستی اگر یورت «نمونه» باشد، حال دیگر معدن های زیرزمینی کشورمان چگونه است؟ اصلا چگونه میشود نمونه بود و حقوق کارگران از سال های پیش از 93 نیز معوق باشد؟ آیا معدن نمونه معدنی است که در آن انباشت گاز به قدری است که انفجار رخ دهد؟ آیا معدنی که نه مأمور ایمنی دارد، نه نشانی از ایمنی در آن به چشم میخورد، نه برای نجات جان افراد محبوس کپسول اکسیژن یا امکانات اولیه دیگر وجود دارد و نه حتی کارگرانش بیمه دارند، اساسا میتواند «نمونه» باشد؟!
اصلا چگونه است که پس از انفجار و شکست خوردن تلاش ده ها تن از همکاران افراد محبوس شده در نزدیک شدن به ایشان، امدادگران از جای دیگری دستگاه پیش رفته هوادهی به تونل را به یورت میآورند اما پیش از انفجار، خبری از چنین دستگاهی در معدن نیست؟ آیا چون کارگرانی با بنیه ضعیف اقتصادی در معدن مشغول به کار هستند، کسی دستگاه پیشرفته هوادهی برایشان فراهم نیاورده یا اصولا چنین دستگاهی اضافه و ناکارآمد است که در معدن وجود نداشته؟ آیا هیچ استانداردی در این باره وجود دارد؟ دیدگاه ناظران اداره کار در این باره چیست؟ آیا از دید ایشان شرایط کار در معدن یورت فراهم بوده و حقوق کارگران توسط کارفرما رعایت میشده است؟ اگر جواب منفی است، چگونه از چنین وضع اسفناکی بی اطلاع بودهاند؟
این در حالی است که وزیر صنعت از خرید دستگاه های اعلان هشدار افزایش غلظت گاز توسط دولت برای چنین معادنی سخن به میان آورده و تأکید داشته که با وجود چنین دستگاه هایی، نباید انفجار در معدن رخ میداده و از این رو وقوع حادثه بسیار عجیب است و باید پیگیری شود؛ اما آیا وقتی کسی حقوق ابتدایی کارگران مانند بیمه یا پرداخت دستمزد را ندیده و اعتراضات پی در پی ایشان به چشمش نیامده، توقع زیادی نیست که منتظر باشیم وقتی صدای یک ماشین در آید، کسی شنونده اخطار آن باشد و به فریادش برسد؟ آیا کسی صدای اعتراضات فراوان کارگران به پرداخت نشدن حقوقشان در سال های متمادی را شنیده که شنیده نشدن صدای دستگاه عجیب باشد؟!
تجمع اعتراضی همسران و خانواده معدنچیان در دی ماه 93