آیا بین اماکن رسمی و غیر رسمی فساد و فحشا فرقی هست؟ شاید «نه» گفتن در پاسخ این پرسش برای خیلی هایمان زمان زیادی نخواهد؛ اما شواهد حکایت از آن دارد که پاسخ بسیاری از مسئولان به این پرسش، «بله» است!
به گزارش «تابناک»، هرچند برخورد با اماکن رسمی فساد و فحشا، همواره در ادوار مختلف در دستور کار قرار داشته و با قوت پیگیری شده، مدتی است جلوه جدیدی از فساد و فحشا را شاهدیم که هیچ برخوردی با آن نمیشود؛ گویی دیده نشده و مسئولان از وجودش بی خبرند.
دکتر امیر دبیریمهر، پژوهشگر در این باره مینویسد: هرشب در مسیر بازگشت از محل کار به خانه در خیابان های اصلی و فرعی عبوری صحنه هایی را میبینم که همه شنیده ها و خوانده های گزارش های رسمی صبح تا شب را نقش بر آب میکند. متأسفانه این صحنه ها و واقعیات کف خیابان، آمارها و گزارش عملکردهای صوری را بی رنگ میکند و نشان می دهد، بسیاری از دستگاه ها و نهادها ظاهرا به امور دیگری مشغول هستند و زمانی، عزمی، بودجه ای، برنامهای و گاه غیرتی انقلابی برای حل این معضلات ندارند. آنچه پیرامونش سخن میگویم، آسیب های اجتماعی است؛ اعم از فقر، فحشا، فساد، اعتیاد، سرقت، و اوباشگری و... .
آنچه چند سالی است به طور خاص مورد توجه رهبری معظم انقلاب هم قرار گرفته ولی خوب است حضرت ایشان استحضار داشته باشند، عملکرد این آقایان مسئول حاضر در جلسات، آسیب های اجتماعی در محضر ایشان آن نیست که در بولتن ها و جزوه ها با رنگ و لعاب تقدیم می شود. واقعیت آن چیزی است که ما پژوهشگران مردمی و در درون جامعه می بینیم و می شنویم، نه آن چیزی که مسئولان برج عاج نشین و ماشین شیشه دودی نشین بیان می کنند و بعد از ارایه گزارش ها، بادی در غبغب انداخته و نفس راحتی می کشند که مسئولیت خود را انجام دادهاند.
در این نوشتار، تنها و تنها به یکی از این آسیب های اجتماعی و انفعال عجیب و تأمل برانگیز مسئولان ذی ربط اشاره میکنم و آن آسیب زشت، روسپیگری است که مدتی است کاملا بی پرده و عریان در شهر تهران و خیابان های اصلی آن موجب انزجار مردم، به ویژه متدینین و شهروندان غیرتمند شده است. (بررسی این معضل در فضای مجازی و شبکه های پنهان آن بماند برای وقتی دیگر)
وقتی می گوییم پدیده روسپیگری، منظورمان فقط زنان و دختران بدبخت و آسیب خورده و البته مجرمی نیست که به ورطه تن فروشی و فحشا و نابودی افتادهاند، بلکه بیشتر منظور رجاله های هرزه گردی است که سوار بر خودروها و موتورها در شهر میچرخند تا مانند گرگان گرسنه، طعمه ای شکار کنند، هر روز حریص تر از دیروز به این چرخه فساد آلودهتر شوند و دامنه این آسیب را گستردهتر می کنند.
چند سال قبل در خبرها آمده بود که در یکی از کشورهای اروپایی قانونی تصویب شده که در آن مجازات و جریمه متوجه خریداران و متقاضیان فحشاست، نه عرضه کنندگان و همان موقع بر هوش و ذکاوت واضع و جاعل قانون در آن کشور آفرین گفتم.
این صحنه های شنیع در تهران، پایتخت ایران اسلامی و جلو چشم مردم رخ میدهد و دریغ و صد افسوس که آقایان و مسئولان ذی ربط سرشان را مانند کبک در برف کرده اند و حتی در رقابت های انتخاباتی که مجال طرح مشکلات است، هم گریزی به آن نمی زنند. نهادهایی مانند نیروی انتظامی و دادگستری نیز رخت خود را از این وادی کنار کشیده و اصطلاحا خود را درگیر این قضایای حاشیهدار نمی کنند.
شرم آور اینجاست که گشت های ارشاد در خیابان ها با فراموش کردن اهم و فی الاهم، به روسری و مانتوی زنان و دختران محجوب توجه میکنند و غافل از وجوب و فایده حجاب، گاه با برخوردهای نابجا، سوژه به رسانه های بیگانه می دهند، اما از برخورد با فحشای آشکار و علنی عاجز و ناتوانند.
این روزها و این شب ها بسیاری از معابر در شهر تهران شاهد این پدیده شرم آور است که به منظور پرهیز از اشاعه فحشا به همه آنها اشاره نمی کنم، ولی برای نمونه مثالی می زنم:
در یکی از خیابان های غرب تهران، حدود دو ماه است از حدود ساعت ۳ بعد ازظهر تا ۱۲ شب پاتوق زنان و دختران تنفروش و دور دور رجاله های مفسدی است که هر لحظه به صورت شرم و حیا و اخلاق چنگ می کشند و امنیت روانی و اخلاقی شهروندان ساکن و شاغل و رهگذران را سلب کردهاند.
برخی از تبعات فرعی این معضل در منطقه مذکور، ترافیک های سرسام آور است که به خاطر چانه زنی رجاله ها با تن فروشان ایجاد می شود. سرعت های سرسام آور خودروها در بولوار مذکور برای دور زدن و چانه زنی مجدد و آلودگی های صوتی در نیمه های شب از دیگر تبعات مسأله است.
با کمال تأسف باید بگویم تماس های مکرر با شماره های ۱۱۰ و ۱۹۷ نیز بی نتیجه بوده و حتی درخواست های حضوری از پلیس هم با این پاسخ مواجه شده که «کاریش نمی توان کرد!» و این بی تفاوتی، وقاحت را به جایی رسانده که تذکر و هشدار و نهی از منکر لسانی با اعتراض و توهین مجرمان و مفسدان مواجه می شود.
آیا وزارت کشور و نیروی انتظامی و شهرداری و بسیج و... همه مسئولیت خود را در این خصوص انجام داده اند؟ آیا واقعا مردم باید خودشان وارد عمل شوند؛ آن وقت همین نیروی انتظامی و دادگستری مدعی نمی شوند که مملکت قانون دارد و باید نهادهای مسئول وارد عمل می شدند؟
تعجب دیگر از برخی واحدهای وابسته به دانشگاه آزاد و سپاه هست که به واسطه قرار گرفتن مجتمع دانشگاهی نیایش و مجتمع تفریحی هویزه در این بولوار و تردد روزانه هزاران تن از پرسنل آنها، هیچ اقدامی انجام نمیدهند و حس بی مسئولیتی در حوزه اجتماعی گریبانگیر آنها شده است.
احتمالا برخی عافیت طلبان مدعی می شوند، «بالفرض که با این مسأله در این موقعیت و نقطه مذکور برخورد شود، نقطه آلوده به جای دیگری منتقل می شود و نتیجه ای نخواهد داشت»؛ در پاسخ باید گفت: آری، من هم به راهکارهای اساسی معتقدم اما در جمهوری اسلامی و کشوری که داعیه دین مداری و غیرتمندی دارد، مجاز نیستیم با مظاهر فساد و فحشا کنار بیاییم.
امید است با عزم و غیرت و احساس مسئولیتی که هنوز در برخی از مدیران و دست اندرکاران کشور وجود دارد، برای رفع این معضل در نقطه مذکور و نقاط مشابه با استفاده از ظرفیت های مردمی، به ویژه جوانان مومن و انقلابی و بسیجی و حزب اللهی چاره ای ضربتی در کوتاه مدت اندیشیده شده و در میان مدت با بهره گیری از جامعه شناسان و متخصصان دلسوز و متعهد و در دراز مدت هم با برنامه ریزی، زمینه های بروز این معضلات و آسیب های همراه آن از بین رود.