مطمئنا در دنیای پرتلاطم امروزی، یکی از موضوعاتی که می تواند جوامع بشری را از اختلافات شخصی و جمعی مصون بدارد «آشنایی با حقوق متقابل افرادبا یکدیگر و قانون» است که مهمترین اثر این آشنایی و آگاهی را می توان در پیشگیری کردن از وقوع بسیاری از مشکلات حقوقی دانست؛ بنابراین، «تابناک» سعی دارد مطالبی را با محوریت موضوعات حقوقی و آشنایی با قانون به مخاطبان خود عرضه دارد. امروز تلاش داریم تا موضوع «بايدها و نبايدهاي ضمانت» را بررسی نماییم.
به گزارش «تابناک»؛ کمک به همنوع و انجام کار خير بارها در دين ما توصيه شده است و ضمانت براي گرفتن وام يکي از اين کمک ها به شمار مي رود. اما افراد زيادي هستند که با ضامن شدن به دردسر ميافتند و همان کسي که با خواهش و قول و تعهد به پرداخت اقساط وام، پول را گرفته، بعد از مدتي يا اقساط وام را نميدهد و يا خود را از صحنه روزگارمحو مي کند.
ضامن هم که مي خواسته ثوابي کند، کباب ميشود. پس اگر شما هم دچار اين مشکلات شدهايد و يا قصد داريد ضمانت وام کسي را به عهده بگيريد، قبل از هر اقدامي اين گزارش را بخوانيد:
مالداري شرط ضمانت نيست
طبق قانون مدني، ضامن نبايد شخص مالداري باشد و مي تواند شخصي با وضعيت مالي متوسط هم باشد. به اصلاح حقوقي "مفلس" بودن و نداري ضامن، عقد ضمان را باطل نميکند؛ بنابراين، مالدار بودن شرط صحت ضمان نيست اما اگر فرد طلبکار، براي مثال بانک، نداند که ضامن هنگامي که داشته عقد ضمان را منعقد مي کرده، ورشکسته و مفلس و ندار بوده است، ميتواند ضمانت او را فسخ کند(بر هم زند) حقي که در اين شرايط براي طلبکار ايجاد مي شود، فسخ قرارداد است و غير ازاين کاري از دست او برنميآيد.
از مقدار دين مطلع شويد
از آنجا که ضمان عقدي است که از گذشته تاکنون مبتني بر احسان است، اينکه ضامن حتما نبايد از تمامي شرايط بدهي و وام و پرداخت آن، آگاه باشد شرط صحت قرارداد نيست. منتهي اين اصل از باب حقوقي است و شما بعد از اينکه ضامن شخصي شديد نميتوانيد ادعا کنيد که از مقدار قرارداد ويا پرداخت ماهيانه اقساط اطلاعي نداشتهايد اين امر، باعث بطلان عقد ضمان نمي شود زيرا ما ماده اي صريح در قانون مدني داريم که اگر ضامن نداند مقدار ديني که ضمانتش را کرده چقدر است، اشکالي در قرارداد ايجاد نميشود.
پس قبل از ضمانت، مقدار دين و شرايط آن را بدانيد چرا که بعد از ضمانت، به استناد جهلتان نميتوانيد روي صحت ضمان دست بگذاريد و بگوييد که ما اطلاع نداشتيم و اشتباه کرديم و اشتباه هم در قانون مدني باعث بطلان است و اين دفاع را نمي توانيد از خودتان بعمل بياوريد. شرط عقل اين است که قبل از انجام هرکاري در مورد آن اطلاعات کامل داشته باشيد.
نوع معامله را مطرح کنيد
شرايط عمومي ضامن طبق قواعد عمومي قانون مدني اين است که اهليت داشته باشد، يعني به سن بلوغ و رشد رسيده و همه شرايط صحت قراردادها را دارا باشد. زيرا فرد ضامن در حقيقت با ضمانت خود نوعي تصرف مالي مي کند. قانون مدني در ارتباط با خصوصيات شخص ضامن حرف خاصي نزده اما نکته بسيار مهم اين است که ممکن است به دو صورت شما ضامن کسي شويد؛ اولين حالت اين است که شما به نحوي ضامن ميشويد که ديگر بانک، وام گيرنده را نميشناسد و فقط شما پرداخت کننده اقساط و طرف حساب بانک و طلبکار مي شويد. اين نوع ضمانت را "ضمان نقل ذمه به ذمه" گويند نوع ديگر ضمانت که در واقع حالت معمول در جامعه است، بانک يا طلبکار، ابتدا به بدهکار اصلي مراجعه کند و اگر او بدهي خود را پرداخت نکرد ضامن بايد بدهي را بپردازد.
به اين نوع ضمانت " ضم ذمه به ذمه" گفته ميشود. ذمه به معناي دين است. يعني شخصي مديون بوده و هست و حالا شخص ديگري به عنوان مديون به اين قرارداد ضميمه ميشود تا خيال طلبکار را راحت کند و طلبکار بداند تا ديروز 1بدهکار داشته اما امروز 2 بدهکاردارد. اگر اولين بدهکار پولش را نداد مي تواند براي گرفتن طلب خود به شخص دوم يا همان ضامن رجوع کند. اما اين ضمانت شرطي دارد: وقتي که شما ضامن کسي ميشويد بايد قيد کنيد که اين نحو ضمانت ميکنيد . يعني به نحو ضم ذمه به ذمه و اگر اين موضوع را نگوييد اصل بر ضمانت نوع اول است. در فقه شيعه اين اعتقاد وجود دارد که دو طرف قرارداد ميتوانند توافق کنند که شخص به صورت ضم ذمه ضامن شود منتهي بايد اين موضوع از طرف ضامن مطرح و گفته شود، در غير اين صورت معامله براي او بسيار خطرناک است.
اذن بدهکار را بگيريد
موارد زيادي پيش آمده که شخصي از روي دوستي و رودربايستي ضمانتي را که مبتني بر احسان و به اصطلاح عقد مسامحه اي است، قبول ميکند. حال اگر شخصي که ضامن او شدهايد بدهي خود را پرداخت نکند، در اين مورد شما حق و حقوقي داريد که بايد آنها را بدانيد. در اين مورد ضامن نمي تواند ادعا کند که از روي لطف اين کار را انجام داده است و حال نمي تواند جوربدهکار را بکشد . زيرا در صورت عدم پرداخت بدهي از طرف بدهکار، در واقع ضامن بايد جور او را بکشد و او با علم به اين موضوع ضمانت کرده است که عقد، لازم است و تعهد داده که اگر بدهکار، بدهي را نداد، من آن را پرداخت خواهم کرد.
اما حق ضامن در اين مورد اين است که ؛ مي تواند دادخواستي عليه بدهکار بدهد و پولي را که به طلبکار و يا بانک مي دهد بعدها از بدهکار و يا مضمون عنه (ضمانت شده از وي) پس بگيريد.
اما در اين مورد هم شرطي وجود دارد: از آنجا که عقد ضمان مابين 2نفر(ضامن و طلبکار) است و به اراده بدهکار براي انعقاد قرارداد نيازي نيست، در صورتي ضامن نمي تواند عليه بدهکار دادخواست دهد که ضامن از روي دوستي ضمانت را پذيرفته باشد و بدهکارهم اطلاعي از قرارداد و ضمانت نداشته باشد، در اين صورت نمي تواند ادعا کند که بدهکار پولش را پس بدهد زيرا اصل عقد ضمان مبتني بر اذن بدهکار نبوده است. اراده بدهکار براي انعقاد عقد لازم نيست و فقط اذن بدهکار براي اين موضوع نياز است که وقتي ضامن پول را پرداخت کرد، بتواند آن را از بدهکار پس بگيرد و در غير اينصورت هيچ کاري از دستش بر نمي آيد. اشخاصي که ضامن ديگران ميشوند و نيت خير دارند بايد آگاه باشند که در ضمانتشان حتما بايد اذن بدهکار را بگيرند.
اگر ضامن فوت کند
در صورتي که خدايي ناکرده ضامن فوت شد، بدهي از روي ترکه او برداشته مي شود. براي مثال اگر شخصي 100ميليون ضامن شود و بعد از آن، فوت شود و ترکه او در کل 200ميليون باشد، اين شخص به غير از بانک که از او طلبکار است و مي تواند بدهي اش را از ترکه بردارد، اشخاص ديگري هم به عنوان وراث دارد. اما هرچقدر هم که وراث داشته باشد بايد کناري بايستند و کساني که طلب آنها وثيقه دارد، براي دريافت طلب خود مقدم ميشوند.
اگر بانک از شخصي وثيقه عيني مانند سند خانه دريافت کند و آن شخص فوت کند . هر چند خانه اش جزو ترکه است، به وراث نمي رسد و به بانک ميرسد. صاحب وثيقه عيني بر همه و حتي بر وراث هم مقدم است. اما بانکي که ضمانت یک نفر را پذيرفته است به اين دليل که ضمانت وثيقه عيني نيست و شخصي است، نميتواند همه ترکه ضامن فوت شده را بردارد. در اين مورد بانک يا طلبکار در صفي به نام غرما قرار مي گيرد که افراد طلبکار در آن قرار مي گيرند و به نسبت طلبشان از روي ترکه بر ميدارند. زيرا ممکن است به همان اندازه که اين بانک از متوفي طلبکار است، افراد ديگري هم طلبکار باشند. اگر ترکه کافي بود موضوع تمام است اما اگر ترکه کافي نبود ديگر چارهاي نيست و ميگويند" المفلس في امان الله " و وراث از جيب خود و شخصا جور او را نميکشند. اگر هم بعد از اينکه طلبکارها طلب خود را گرفتند چيزي از ترکه باقي ماند، قهرا به وراث منتقل ميشود. فوت ضامن هيچ تأثيري در پرداخت دينش ندارد. در اين ميان فوت بدهکار هم تاثيري ندارد، زيرا طلبکار، اول به بدهکار و بعد به ضامن مراجعه ميکند.
پيشنهاد
احساسات و رودربايستي را کنار بگذاريد و با بدبيني تمام ضمانت کنيد. بدبيني در مورد اين که ممکن است، شخصي که ضمانتش را ميکنيد در آينده مفلس شود و نتواند بدهي خود را بپردازد. در اين صورت شما بايد بدهي را بدهيد. آيا از عهده اين کار بر ميآييد؟
تا جايي که ميتوانيد بابت ضمان، وثيقه عيني ندهيد؛ يعني خانهاي که بازحمت زياد خريداري کردهايد و امثال آن را در رهن بانک نگذاريد و با علم به اين کار را انجام دهيد که ممکن است وثيقهتان را از دست بدهيد. شرايط پرداخت دين را به خوبي مطالعه کنيد و به سادگي ضامن کسي نشويد. ميزان دين را بدانيد و شرايط پرداخت آن را بررسي کنيد. در نهايت از بدهکار هم ضمانتي مانند چک يا سفته و ... براي خود بگيريد تا اگر روزي بدهياش را نداد و شما مجبور به پرداخت آن شديد، بتوانيد مبلغ را از او پس بگيريد.