برای مقابله با آلودگی هوا چه باید کرد؟ شاید پاسخ به این پرسش در اروپا به راهکارهایی مثل استفاده از دوچرخه برسد اما رسیدن به چنین جوابی در کشورمان، بی توجه به انواع و اقسام مشکلاتی که در سر راه قرار دارد، اتفاقی عجیب است.
به گزارش «تابناک»؛ اگر تا دو سه دهه پیشتر در شهرهایی مانند اصفهان، بخش بزرگی از بار رفت و آمد عمومی بر دوش دوچرخه قرار داشت و شهروندان در کنار رفت و آمد پاک، با دوچرخه سواری به سلامت جسم خود نیز اهمیت میدادند، حالا کار به جایی رسیده که برای تشویق مردم به دوچرخه سواری به سراغ کپی کاری از طرح های دیگر کشورها رفتهایم.
امثال طرح راه اندازی ایستگاه های دوچرخه در برخی نقاط تهران که چندان مورد استقبال قرار نگرفت و به رواج دوچرخه سواری در پایتخت هیچ کمکی نکرد اما به رغم آن، برخی مسئولان در صدد توسعه اش برآمده و «سامانه هوشمند خدمات دوچرخه» را دایر کردند.
سامانه ای که قرار بود در آن به کمک کارت های هوشمند ویژه، تحویل دوچرخه به شهروندان صورت گیرد و به این منظور، ایستگاه های فراوانی در زیرمجموعه آن در شهر به اجرا درآمد، ولی هرگز عملیاتی نشد؛ آن هم در حالی که به نظر میرسد جز خرید دوچرخه های ویژه این ایستگاه ها، همه بخش های آن به اجرا درآمده است.
بخش هایی شامل رک های هوشمند دوچرخه و سامانه متصل به آن که به رغم هزینه های فراوان صورت گرفته برای تهیه و نصب آن در معابر شهری، چیزی جز مزاحمت برای شهروندان به همراه نداشته است؛ آنقدر که برخی به دلیل ناآگاهی از کاربرد این علمک های ویژه، آسیب هایی به آنها وارد آورده اند تا طرحی که قرار بود به ترویج دوچرخه سواری منجر شود، غوره نشده مویز شود!
آن هم در حالی که ساز و کار صدور کارت های ویژه این امر نیز تدارک دیده شده، بانک عامل آن مشخص شده، تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مورد نیاز برای این کار تدارک دیده شده و حتی عملیات جانمایی و نصب رک های ویژه نیز کاملا به اجرا درآمده است.
از این عجیب تر زمانی است که بدانیم برخی مراحل مرتبط با این طرح نیز در دست اجراست. مثل اجرای راه ویژه دوچرخه در برخی معابر شهری که البته جزیره ای در حال اجراست و هیچ شباهتی به خطوط به هم پیوسته دوچرخه سواری ندارد، ولی اجرای آن در همین ابعاد نیز بی راه اندازی سامانه تحویل دوچرخه، بیهوده جلوه میکند.
سامانه ای گران قیمت و شبیه به سامانه های روز جهان که با صرف هزینه های فراوان دو سال پیش به اجرا درآمده اما در عمل اسیر اشکالات جهان سومی شده و مسیر فرسودگی را طی میکند تا این پرسش به وجود آید که چه کسی تصمیم به اجرای طرح های مدرن جهانی میگیرد، در حالی که حداقل های اجرای چنین طرح هایی را نمیسنجد و ارزیابی نمیکند؟ آیا هزینه کردن از جیب مردم برای چنین طرح هایی قابل قبول است؟!