رییس جمهور در حکمی دکتر عیسی کلانتری را به عنوان معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست منصوب کرد. برای آشنایی بیشتر با عیسی کلانتری مروری کوتاه بر زندگی و مواضع زیست محیطی او می کنیم.
به گزارش تابناک، عیسی کلانتری متولد ۱۳۳۱ در مرند آذربایجان شرقی است. او هم اکنون مشاور معاون اول رئیس جمهور در امور آب، کشاورزی و محیط زیست و دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه است. کلانتری در دولتهای اول و دوم اکبر هاشمی رفسنجانی وزیر کشاورزی بوده که به دلیل ادغام دو وزارتخانه کشاورزی و جهاد سازندگی کار وزارت را رها کرد و از سال ۱۳۸۱ با تشکیل خانه کشاورز به عنوان یک تشکل سیاسی بخش کشاورزی، دبیر کل آن شده و تا کنون در این سمت فعالیت میکند.
او در سالهای ۱۳۵۰–۱۳۵۴لیسانس زراعت، اصلاح نباتات را از دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه اخذ کرده و فوق لیسانس فیزیولوژی زراعی را در دانشگاه نبراسکا گرفت. کلانتری دکتری فیزیولوژی و بیوشیمی محصولات زراعی از دانشگاه ایالتی آیوا آمریکا است.
او که یکی از گزینههای ریاست سازمان محیط زیست در دولت یازدهم بود سرانجام بهمن ماه سال 92 با تشکیل کارگروه نجات دریاچه ارومیه بر اساس مصوبه دولت، بهعنوان دبیرکارگروه و مدیر اجرایی احیای دریاچه ارومیه تعیین شد. کارگروهی که برای تحقق مهمترین هدف زیستمحیطی دولت یازدهم در بدو تشکیل ایجاد شد و هرچند اقدامات بسیار موثری در این حوزه توسط این کارگروه انجام شد اما کلانتری، دبیر و مجری این کارگروه بهمن ماه سال 95 گفت که با دست خالی نمیتوان کاری کرد و چون بودجه احیا بموقع داده نشده، دریاچه هم طبق برنامه در سال ١٤٠٢ احیا نخواهد شد. موضوعی که به نظر میرسد در تمام طرحهای زیستمحیطی دغدغهای یکسان است.
کلانتری از کسانی است که در سالهای اخیر در گفتگو ها و اظهاراتش از تخریب گسترده منابع آب کشور در سالهای گذشته انتقاد کرده است. او در یکی از اظهاراتش در اولین کنفرانس تغییرات اقلیم می گوید: متهم اصلی تخریب محیط زیست و آن چیزی که به عنوان ریزگرد مردم ایران را درگیر خود کرده، تصمیم گیران این کشور هستند و مردم حداقل دخالت را در این زمینه داشتهاند.
گزیده ای از اظهارات محیط زیستی او در در سالهای اخیر را در ادامه می خوانید:
*کشور بدون توسعه نمیتواند محیط زیست را حفظ کند همان طور که نمیخواهیم محیط زیست قربانی توسعه شود.
*محیط زیست از حالت شکار بانی بیرون بیاید. اگر محیط زیست موتور محرک باشد توسعه نیز وجود خواهد داشت. فقر و بیکار دشمن اول محیط زیست است.
*کشور ما دچار افراط و تفریط است. نیروگاهی در دامغان ۴ سال است میخواهند احداث شود هنوز محیط زیست ارزیابی زیست محیطی آن را انجام نداده خودشان تحقیقات را انجام میدهند. سد شفارود علی رغم نظر محیط زیست احداث شد. یک جا انقدر سخت گیری میکنند که آدم بی خیال میشود
*توسعه به معنی بهبود زندگی مردم است. اگر به این پاسخ نرسد توسعه نیست. اگر محیط زیست را حفظ کنیم اما انسان فقیر بماند یا انسان زنده بماند و محیط زیست بمیرد توسعه نخواهیم داشت.
* قانون ششم متضاد با محیط زیست است، تبصرهها در مجلس به ۱۴۰ تبصره تبدیل شد. تبصره هایی که تغییر اقلیم را تشدید میکند. محیط زیست کنار گذاشته شد و تولید و رشد در ارجحیت داده شد.
*اگر به تغذیه مردم نگاه کنیم میبینیم که ۴ دهک مردم سو تغذیه دارند. یعنی بسیاری از مردم نمیتوانند شکم خودشان را سیر کنند. امروزه میبینم که کشورهایی که در رتبه اول آلودگی بودند امروز با وارد کردن تکنولوژی آلودگی را کم کردهاند اما ما از خود کفایی حرف می زنیم. خود کفایی که به خاطر تولید چندرغاز تولید نفت و گوشت ریشه نسل بعد را ریشه کن میکند. بالاخره زمانی محیط زیست آرامش پیدا میکند که مردم آرامش پیدا کنند.
.