در شرایطی که کسبوکارها در جهان روزبهروز در حال تغییر است هنوز هم برخی کسبوکارهای سنتی که از بزرگان به میراث گذاشته میشوند جایگاه خود را حفظ کردهاند. یکی از کسبوکارهایی که علاقهمندان فراوان بهخصوص در میان جوانان دارد راهاندازی کارگاه تولید کیف و کفش چرم است که قدمتی به درازای تاریخ دارد. کیف، کفش، کمربند، کت و بسیاری دیگر از محصولات را میتوان از چرم تهیه کرد.
به گزارش
تجارت نیوز، نکته قابلتوجه استفاده از محصولات چرمی آن است که باگذشت هزاران سال از این صنعت، اما همچنان این محصولات در بین مردم دارای ارزش بالایی است. همین جایگاه ویژه در میان مشتریان و مصرفکنندگان باعث ایجاد اشتیاق برای راهاندازی یک کارگاه تولیدی کیف و کفش چرم میشود.
شاید در نگاه اول این کار را یک کار سنتی و ساده بینید اما در میان تغییرات فراوانی که کسبوکارهای مختلف به خود دیدهاند، تولیدی کیف و کفش چرم هم به چرخه صنعتی شدن پیوسته و از تجهیزات و تکنولوژی روز دنیا بهره میگیرند. درست است که کار دست استادکاران در میان مصرفکنندگان جایگاه دیگری دارد اما تجهیزات جدید به کمک استادکاران آمده و محصولات متنوعی را روانه بازار کرده است.
تجهیزات همیشه در راهاندازی یک کارگاه حرف اول را در اختصاص بخش قابلتوجهی از سرمایه اولیه میزنند. بدون شک بررسی سرمایه موردنیاز برای راهاندازی یک کسبوکار نیاز به تحلیل مواردی است که باید آنها را تهیه و تدارک دید.
سرمایه اولیه: بررسی میزان سرمایه اولیه برای راهاندازی کسبوکار؟ این سرمایه در چه بخشهایی هزینه میشود؟ تجهیزات موردنیاز این کسبوکار چه میزان از سرمایه را از آن خود میکنند؟آنچنانکه به نظر میرسد یک کارگاه تولیدی کیف و کفش چرم وسایل اولیه سنگین و گرانقیمتی ندارد. یک کارگاه با تعداد کارگران ۱۵ تا ۲۰ نفر را میتوان یک کارگاه معمولی سودآور تلقی کرد. برای راهاندازی چنین کارگاهی باید یک دستگاه پرس با متوسط قیمتی ۹ تا ۱۰ میلیون تهیه کرد.
یک کارگاه با کارآفرینی برای شش تا ده نفر نیاز به ۶۰ میلیون سرمایه اولیه دارد که بخش قابلتوجهی از آن به خرید مواد اولیه و دستگاهها اختصاص پیدا میکند.
چرخ راستهدوز به قیمت ۲ میلیون تومان،میزکار صنعتی بزرگ به قیمت یکمیلیون تومان، دستگاه برش باقیمت ۶ تا ۷ میلیون تومان، چرخ بطر به قیمت ۴ تا ۵ میلیون تومان و دستگاه چسب زن با میانگین قیمتی ۴ میلیون مهمترین ملزومات یک کارگاه تولیدی کیف و کفش چرم هستند. البته کارگاه مانند تمامی کارگاهها به ملزومات ریز مانند جعبهابزار، انواع قیچیها، انواع نخها و … نیاز دارد که مجموع این ملزومات هم به بیش از دو میلیون تومان هم نمیرسد.
محمدحسن قیومی صاحب یک کارگاه تولیدی کیف و کفش چرم در میدان بهارستان میگوید «راهاندازی کارگاه در وهله اول نیاز به مجوز دارد که باید از اتحادیه مربوطه دریافت کرد. همیشه کارگاههای بزرگ صنعتی در اولویت دریافت مجوز قرار دارند اما دریافت مجوز کارگاه دشوار و سخت نیست کافی است که اجارهنامه ملک و مدارک معتبر شناسایی را به اتحادیه ارسال و پس از مدتی پیگیری، مجوز را دریافت کنید.
نکته قابلتوجه این است که راهاندازی این کارگاهها نیاز به دریافت مدرک و گذراندن دورههای آموزشی ندارد. با یک سرمایه ۴۰ تا ۵۰ میلیون تومانی بهراحتی میتوان بهترین ابزارآلات را برای کارگاه تهیهکرده و حدود ۱۵ نفر را مشغول به کارکرد.»
به گفته وی «یک کارگاه تولید محصولات چرمی از ده متر تا چند هزار متر میتواند قابل توسعه باشد و بسته به تعداد و نوع تولید میتواند از دستبند چرمی تا روکش صندلی هواپیما و… تولید کند. یک کارگاه معمولی میتواند حدود شش یا هفت نفر را مشغول به کار کند، البته بستگی به گستره تولید دارد و حتی میتواند تا دویست نفر هم مشغول به کار نماید.
کارگاهی که بتواند حدود شش نفر را مشغول به کار کند نزدیک به شصت میلیون تومان سرمایه میخواهد، مواد اولیه برای کارگاه بیشتر چرم خام است که میتوان آن را از جاهای مختلفی ازجمله کارخانههای چرم دولتآباد تهران، تبریز، همدان و ورامین تهیه کرد.
به لحاظ کیفیت و قیمت نیز چرم گاو از هر پا (سی سانت در سی سانت) از هفت هزار تومان تا چهارده هزار تومان است؛ اما علاوه بر چرم به موادی مانند چسب، نخ آستر و یراق نیاز است از این ۶۰ میلیون حدود ۲۰ میلیون تومان را باید بهعنوان ودیعه برای اجاره مغازه در نظر گرفت که با این میزان ودیعه باید بین ۷ تا ۸ میلیون تومان اجاره درجاهایی مانند باغ سپه اجاره پرداخت کرد.
اما این کارگاه را میتوان در خارج از شهر راهاندازی کرده و به قیمت بسیار پایینتری رهن و اجاره پرداخت کرد. میزان فروش یک محصول ارتباط چندانی به محل کارگاه ندارد و بیشتر به نوع محصول تولیدشده و مهارت بازاریابی و فروش محصولات دارد.»
بررسیها نشان میدهد که یک کارگاه با کارآفرینی برای شش تا ده نفر نیاز به ۶۰ میلیون سرمایه اولیه دارد که بخش قابلتوجهی از آن به خرید مواد اولیه و دستگاهها اختصاص پیدا میکند. اما تهیه ۶۰ میلیون هم برای بسیاری از افراد کار سخت و دشواری است که پس از تهیه و تأمین آن نمیتوان بیگدار به آب زد و در هر کسبوکاری سرمایهگذاری کرد. بررسی چالشها و ریسکهای تولید و بازار به صاحب کسبوکار کمک میکند تا سرمایه در موقعیت مناسب سرمایهگذاری کرده و نسبت به بازگشت آن اطمینان و شناخت پیدا کند.
چالشها و ریسکها: کسبوکار با چه چالشها و مشکلاتی روبهرو است؟ صاحب کسبوکار چه ریسکهایی را باید به جان بخرد؟ این ریسکها چگونه برطرف میشود؟عباس بهمندی مدیر کارگاه تولیدی مرجان چرم میگوید «به نظر من یکی از مشکلات و ریسکهای کار نقد پرداخت نکردن مشتریان و چک دادن آنها است. داشتن فروش و بازاریابی در شرایط رکود بازار هم چندان سخت نیست. این کالا بهعنوان یک کالای مصرفی در بازار ارائه میشود اما بیشتر مشتریان برای محصول سفارشهای خود چک حداقل ۳ ماهه و بیشتر به تولیدکننده ارائه میکنند. درنتیجه باید حقوق کارگران،سرمایه موردنیاز برای تهیه مواد اولیه سفارشهای آتی، اجاره ماهیانه و سایر هزینههای کارگاه را تا سه ماه داشت در غیر این صورت کارگاه نمیتواند به حیات خود ادامه بدهد.»
به گفته وی «این مشکل باعث شده تا بسیاری از تولیدکنندگان به سریدوزان برندهای معتبر تبدیل شوند و برای جایگاهسازی محصولات خود تلاش نکنند. از سوی دیگر محصولات چینی و دست چندم خارجی با کپی از نمونههای معتبر داخلی باعث به وجود آمدن بیاعتمادی در بازار میشوند و ممکن است به جایگاه محصول در میان مشتریان آسیب بزنند. همین موضوع باعث شده تا بازار در دست تولیدکنندگان صنعتی قرار بگیرد و چرم طبیعی تنها با ظرفیت ۴۰ درصدی خود در بازار فعالیت کند.
درحالیکه برای داشتن یک مجموعه بزرگ صنعتی نیاز به سرمایهای بیش از ۵۰۰ میلیون تومان است و راهاندازی چنین کسبوکاری برای هرکسی آسان و ساده نیست. همچنین به دلیل نامساعد بودن فضای کسبوکار در کشورمان امروز واحدهای مرتبط با تولید کیف و کفش یا حتی دیگر مصنوعات چرمی در کشورمان خوبشکل نگرفتهاند و سرمایهگذاری مناسبی در این زمینه انجامنشده است.
بهعنوانمثال برای تولید کمربند نمیتوانیم سگک یا حتی آرم چدنی مناسبی پیدا کنیم و باید با مراجعه به بازار چین که انبوهی از تولیدکنندگان لوازم و زیورآلات موردنیازمان در آنجا تولید میشود اقدام به واردات کنیم که همین امر بلای جان تولید کشورمان شده است چون وقتی تولیدکننده وارد این بازار میشود با یک حساب سرانگشتی درمییابد که بهتر است برای تولید کل محصول موردنظر از توانمندی فراوان و تیراژ بالای تولید در چین استفاده کند و از خیر تولید در بازار ایران بگذرد.»
در حال حاضر بازار چرم کشور یکی از مشکلات صنایع وابسته به چرم در ایران این است که بیشتر تولید چرم ایران در بخش چرم سبک (چرم گوسفندی) بوده است و ازآنجاکه بیشتر مصرف این نوع چرم در کیف و پوشاک چرمی بوده است تولیدکنندگان بهناچار این چرم را بهصورت خام صادر کرده و بهجای آن چرم سنگین را که ماده اولیه تولید کفش بوده است وارد میکردند.
این روند ارزشافزوده مناسبی برای کشورمان نداشت، اما مدتی است با شروع به کار برخی برندهای مطرح تولید پوشاک چرمی تقریبا به حالت تعادل رسیده است؛ و به نظر میرسد با توسعه این مشاغل بتوان بر میزان رشد اشتغالزایی در کشور تأثیر گذاشت. حال باید بررسی کرد که این کسبوکار ازنظر اشتغالزایی چه نقشی در اقتصاد کشور ایفا میکند.
میزان اشتغالزایی این کسبوکار چقدر است؟ این کسبوکار برای چند نفر و چگونه اشتغالزایی میکند؟ حاشیه سود آن چقدر است؟همانطور که گفته شد یک کارگاه متوسط و سود ده باید بین ۱۵ تا ۲۰ نفر کارگر داشته باشد. یک کارگاه برای ادامه حیات باید سود ده باشد. موسی قنبری مدیر کارگاه چرم کارد میگوید «در حال حاضر بازار در شرایطی قرار دارد که سفارشها بهصورت روزانه انجام میشود و یک کارگاه سود ده بهصورت روزانه تقریب تولید ۵۰ جفت کیف و کفش را سفارش میگیرد که این تولیدات در چهار سری و هر سری ۱۲ جفت تولید میشود.
بهطور متوسط هر جفت کفش دخترانه برای تولیدکننده ۴۰ هزار تومان هزینه مواد اولیه دارد که باید به آن هزینههای دستمزد، هزینههای دوخت و اضافه کردن زیپ، سگک، دکمه و … را اضافه کرد. قیمت تمامشده این محصول حدود ۶۰ هزار تومان میشود. تولیدکننده بهصورت متوسط ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان بر قیمت تمامشده ارزشگذاری میکند و بنکدار حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان به قیمت آن اضافه میکند و به مغازهداران میفروشد، مجموع اینها حدود ۶۵ هزار تومان قیمت خرید یک کفش چرم زنانه میشود درحالیکه یک کفش چرم در مغازهها باقیمت متوسط ۱۵۰ هزار تومان خریدوفروش میشود. به عبارتی فروشندگان برای یک جفت کفش حدود ۳۶ درصد حاشیه سود در نظر میگیرند.
اما این محصول برای تولیدکننده با حاشیه سود ۲۰ تا ۲۵ درصدی تولید میشود. البته اگر هر تولیدی روزانه ۵۰ سفارش ۶۵ هزارتومانی داشته باشد. روزانه ۳ میلیون و ۲۰۰ و ۵۰ هزار تومان سفارش نقدی دارد. اگر ۲۰ درصد از این مبلغ را سود خالص در نظر بگیریم حدود ۶۵۰ هزار تومان میشود. حال میتوان گفت که این کارگاه ماهیانه نزدیک به ۲۰ میلیون تومان درآمد دارد، اما این مبلغ در ماههایی از سال مانند دی و بهمن به دلیل سفارشهای شب عید به بیش از ده برابر رسیده و در ماههای فروردین و اردیبهشت به کمترین میزان خود میرسد؛ اما برخی از کارگاهها که با دستگاهها و نیروهای کمتری کار میکنند نهایتا در ماه ۳ تا ۴ میلیون درآمد دارند که نمیتوان آنها را در دسته کارگاههای سود ده قرارداد. البته بیشتر این کارگاهها در حاشیه شهر و با نیروی کار ارزانقیمت فعالیت میکنند که کارگران افغان بیشترین فعالان این کسبوکارها هستند.»