پنجشنبه دوازده اکتبر، برابر با بیستم مهرماه، انتظار مخالفان و موافقان برجام به سر خواهد رسید و آن گونه که سارا سندرز، سخنگوی کاخ سفید روز سهشنبه در جمع خبرنگاران گفته است، رئیس جمهور آمریکا ـ که تصمیمش درباره استراتژی کلی آمریکا در قبال ایران را گرفته و میخواهد مطمئن شود که یک سیاست فراگیر برای مقابله با همه مشکلاتی که ایران به عنوان یک بازیگر بد ایجاد میکند، در اختیار دارد ـ این استراتژی را اعلام خواهد کرد؛ هرچند پیشبینی میشود ترامپ سرنوشت برجام را به کنگره بسپارد، درباره گام بعدی دولت و کنگره آمریکا گمانهزنیها ادامه دارد.
به گزارش «تابناک»؛ در فاصله کوتاه باقی مانده تا اعلام تصمیم دولت آمریکا، افراد مختلفی در حال ارائه توصیههای مختلف به دولت آمریکا در خصوص گام بعدی در برابر ایران هستند. جمعی از تندروترین مخالفان ایران، به ترامپ توصیه کردهاند که بعد از تصدیق نکردن برجام، از این توافق چندجانبه خارج شود. عده دیگری توصیه میکنند در گام بعد دولت آمریکا برای اجبار ایران به پذیرش تغییر در شرایط برجام تلاش کند و عده سومی به دولت آمریکا توصیه میکنند، برجام را حفظ کند و موضوعات دیگر روابط با ایران را در چارچوبی جداگانه مورد بررسی و پیگیری قرار دهد.
صرف نظر از تصمیمی که دولت آمریکا در این باره خواهد گرفت، میتوان دو مسأله را با قطعیت درباره آینده روابط ایران و آمریکا در نظر گرفت و برای مسأله سوم، احتمال بالایی را در نظر گرفت. میتوان با قطعیت گفت که ترامپ و لابی قدرتمند مخالف برجام، از این توافق بیزارند و قصد ندارند، آن را به حالت فعلی رها کنند. دوم آن که صرف نظر از این که تصمیم ترامپ در خصوص برجام چه باشد، اراده دولت آمریکا بر افزایش فشارها بر ایران است و در نهایت این که فعلا محتملترین گزینه، بقای آمریکا در برجام و تلاش برای تغییر در آن است.
ایلان گلدنبرگ که به عنوان مشاور ارشد مسائل خاورمیانه و ایران در وزارتخانههای خارجه و دفاع در دولت اوباما مشغول به کار بوده است، به همراه الیزابت روزنبرگ، همکار فعلیاش در مإسسه امنیت آمریکایی جدید در مقالهای استراتژی مناسب برای دولت ترامپ در صورت عدم تصدیق برجام را شرح داده است.
گلدنبرگ در این باره نوشته است: بر خلاف گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و توصیههای تیلرسون و متیس وزرای خارجه و دفاع آمریکا در خصوص باقی ماندن در برجام، به نظر میرسد که رئیسجمهور آمریکا در سخنرانی روز پنجشنبه، تصمیم خود برای عدم تصدیق برجام و سپردن سرنوشت آن به کنگره را عملی کند. هرچند ظاهرا قرار است رئیسجمهور آمریکا، برگرداندن تحریمهای ایران را به کنگره توصیه نکند، همین اقدام او برای به خطر انداختن آینده برجام کافی است. حتی اگر دولت ترامپ تصمیم خود برای عدم تصدیق برجام را گرفته باشد، باز هم توصیههایی برای آینده شیوه برخورد با ایران و حفظ همراهی اروپا وجود دارد.
برخی مخالفان برجام توصیه کردهاند که رئیسجمهور آمریکا، برجام را تصدیق نکند و بعد از آن کنگره تحریمها علیه ایران را بازگرداند و از جمله اقدام لازم برای لغو قراردادهای میلیاردی خرید هواپیمای از بوئینگ و ایرباس را اتخاذ کند. به این ترتیب، ایجاد ترس در میان متحدان آمریکا و ترساندن شرکتهای اروپایی از ادامه فعالیت در ایران، دولتهای اروپایی را مجبور خواهد کرد با ارسال اولتیماتوم، ایران را برای مذاکره جدید و یا تحمل تحریمهای جدید تحت فشار قرار دهد.
این استراتژی شکست خواهد خورد. ایران با بهانه قرار دادن آمریکا که نقض علنی برجام است، از برجام خارج خواهد شد. متحدان اروپایی آمریکا خشمگین خواهند شد و تسلیم نمیشوند و آمریکا را زورگویی تصور خواهند کرد که با سوء نیت رفتار میکند.
در عوض ایالات متحده باید همان روش چندساله اعتماد و ائتلافسازی که در دوره بوش و اوباما مورد استفاده قرار گرفت را در دستور کار قرار دهد. در دوره مورد نظر، کشورهای دو سوی آمریکا رژیمی از تحریمهای موثر را علیه ایران شکل دادند و سایر کشورهای دنیا را نیز با خود همراه کردند.
برای تکرار این استراتژی چه باید کرد؟ ترامپ ضمن این که برجام را تصدیق نمیکند باید همه تحریمهای موجود علیه ایران را با جدیت پیگیری و از اقدامات محدود نظامی و اطلاعاتی برای مقابله با اقدامات منطقهای ایران استفاده کند. این به معنای به راه انداختن جنگ نیست، بلکه به معنای برداشتن گامهایی کوتاه برای ارسال سیگنالهای قدرت برای ایران است. برای مثال آمریکا میتواند تلاشهای خود برای کشف و اعلام ارسال سلاح توسط ایران برای متحدانش را افزایش دهد. همچنین آمریکا باید برای رسیدگی به نگرانیهای مهم مربوط به برنامه هستهای ایران، بار دیگر با اروپا متحد شود.
در مقابل، رهبران اروپایی مانند چند رهبری که تاکنون این گونه اقدام کردهاند، به شرط این که آمریکا برجام را حفظ کند، باید علنی و صریح نظر خود درباره همراهی با آمریکا ابراز کنند.
یکی از اولین اقدامات در چارچوب همکاری دو طرف باید زمینهچینی به منظور نشان کردن حزبالله به عنوان یک گروه تروریستی از طرف کشورهای اروپایی، وضع تحریمهای موشکی جدید و اعمال تحریم علیه سپاه پاسداران باشد.
آن گاه دو طرف باید یک استراتژی برای رسیدگی به مسأله انقضای محدودیتهای هستهای ایران طرح کنند. طبق برجام بسیاری از محدودیتهای برنامه هستهای ایران، هشت تا سیزده سال دیگر از بین خواهد رفت. این استراتژی باید اقدام جهت اجبار ایران به پذیرش یک توافق تکمیلی را در بر بگیرد. اما همان گونه که مذاکرات قبلی با ایران نشان داده است، تلاشهای اجبارآمیز باید با مشوقهایی همراه باشد؛ برداشتن تحریم برگشت دلار ایران از طریق سیستم مالی ایالات متحده و یا همکاری با برنامه صلحآمیز هستهای ایران، نمونههایی از مشوقهایی است که میتوان به ایران پیشنهاد کرد.
آنگاه ترامپ میتواند ادعا کند، همان گونه که وعده داده بود، مذاکره مجدد برجام را عملیاتی کرده است. آن گاه ترامپ میتواند اعلام کند که در این دوره طولانی و طاقتفرسای مذاکرات، برجام را در شکل کنونی آن حفظ خواهد کرد.
کنگره هم گزینههای زیادی دارد؛ از جمله این که کنگره میتواند قانون فعلی که مطابق آن رئیسجمهور هر نود روز یک بار تصدیق میکند ایران به برجام پایبند بوده و اجرای برجام به نفع منافع امنیت ملی آمریکاست را تغییر دهد. برای مثال کنگره میتواند این شرط محدودتر را در نظر بگیرد که رئیسجمهور تصدیق کند، مذاکرات برای رفع نواقص برجام در جریان است. تحت همه شرایط هم آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نهادهای اطلاعاتی آمریکا به نظارت خود بر برنامه هستهای ایران ادامه خواهند داد.
در خصوص تحریمها هم، کنگره باید به راهکاری که از دو ماه قبل در پیش گرفته است، ادامه دهد و تحریمهای جدید در حوزههای دیگر علیه ایران وضع کند، البته به گونهای که با تعهدات آمریکا مطابق برجام نیز همخوانی داشته باشد.
این استراتژی البته با ریسکهایی هم همراه است، از جمله این که برای اروپاییها اعلام علنی همراهی با آمریکا علیه ایران سخت است. مسکو و پکن نیز با این حرکات مخالفت خواهند کرد با این وجود طی گذر زمان، آمریکا خواهد توانست، جبههای مشترک با کشورهای اروپایی شکل دهد و بعدا اجماع لازم با روسیه و چین را هم به دست آورد. از سوی دیگر، فشارهای افراد مخالف مذاکرات هستهای در ایران نیز افزایش خواهد یافت.