مرد افغانی ۱۰ سال است که شیشه مصرف میکند، بارها زن و فرزندانش را با میخ طویله مورد آزار و اذیت قرار داده است.
به گزارش آرمان، مرد افغانی 10 سال است که شیشه مصرف میکند، بارها زن و فرزندانش را با میخ طویله مورد آزار و اذیت قرار داده است. راهی محله نعمت آباد از محلات منطقه 19 تهران میشویم، محلهای که در روزهای جمعه مرکز خرید و فروش خودروها است.از کوچه پس کوچهها که رد میشویم به خانهای قدیمی میرسیم،خانهای که وارد شدن در آن همراه با ترس است چرا که هر لحظه ممکن است سقف خانه بریزد.
درون خانه، خانواده 5 نفری از کشور افغانستان زندگی میکنند، مادر خانواده به همراه 4 فرزند پسرش، فیروز 17 ساله، وکیل 13 ساله،عنایت 10ساله و محمد 7ساله در این خانه زندگی میکنند. با مادر خانواده هم صحبت میشویم از او میخواهیم راجع به زندگیش بگوید..
وی بیان میکند: حدود 6 سال پیش به همراه همسر و فرزندانم به صورت غیر قانونی به ایران آمدیم. و از همان زمان برای تامین معاش، فرزندانم دستفروشی و فالفروشی میکردند. همسرم از سالها پیش معتاد بود و شیشه مصرف میکرد و بارها من و فرزندانم را با میخ طویله و اجناس فلزی مورد آزار و اذیت قرار میداد.
این در حالی بود که کتفهای من و فرزندانم آثار میخ طویله دارد و چون غیر قانونی در ایران زندگی میکنیم، هیچوقت شکایت قانونی نکردیم چون رد مرز میشدیم. پس از سالها ضرب و شتم از سوی همسرم، در نهایت از وی جدا شدم و مدتی از وی بیاطلاع بودم. پس از جدایی از همسرم، خرج زندگی بر دوش فرزندانم افتاد و آنها تلاش میکردند با افزایش ساعت کاریشان هزینههای زندگی را تامین کنند.
مریم عابدینی مددکار اجتماعی موسسه خیریه مهر آفرین با اشاره به مشکلات مطرح شده از سوی مادر خانواده، بیان کرد: با پیگیری موسسه توانستیم اسم دو نفر از بچهها (عنایت و محمد) را برای درس خواندن در مدرسه ثبتنام کنیم.
وی تصریح کرد: پس از این مرحله، اقدامات مددکاری برای بازگشت آرامش به خانواده انجام گرفت و علاوه بر حمایتهای مالی،حمایتهای معنوی، روانشناسی و آموزشی خانواده آغاز شد.
عابدینی بیان کرد: پس از این اقدامات، متاسفانه خبری نگرانکننده به خانواده رسید مبنی بر بازگشت پدر معتاد..مددکار اجتماعی ادامه داد: پس از بازگشت پدر خانواده، ضرب و شتم بچهها از سر گرفته شد طوری که به گفته مادر خانواده، در بسیاری از مواقع وی اقدام به بردن بچهها برای تکدیگری کرده و حتی آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده و آنها را با سر و صورت خونی روانه خانه میکند...
این در حالی است که با توجه به شرایط خانواده که اتباع خارجی هستند و غیرقانونی در ایران زندگی میکنند اقدام قانونی برای رهایی فرزندان به همراه مادرشان وجود ندارد و هر لحظه خطرات جانی این خانواده را تهدید میکند.
حال این پرسش پیش میآید که از نگاه انسانی تکلیف این کودکان آواره چیست؟ این در حالی است که بسیاری از کودکان کار وضعیت مشابه دارند.