ادعاهای جدید جهانيان:

اجازه ندادم كريمي رفیقش را مدیرعامل کند،شاكي شد/دستمزدش2/3میلیاردتومان است

مي‌خواستم مشكل مسكن و ازدواج هواداران پرسپوليس را حل كنم اما اجازه ندادند.جواب كريمي را ندادم زيرا بايد يك فرقي بين فوتباليست و تاجر وجود داشته باشد.سالگادو گفت اشتباه كردي در ورزش ايران سرمايه‌گذاري كردي، گفتم تو اشتباه مي‌كني.مطمئن باشيد از ليگ قهرمانان آسيا حذف نخواهيم شد زيرا مدارك‌مان كامل است
کد خبر: ۷۴۷۳۹۰
|
۲۳ آبان ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۶ 14 November 2017
|
5413 بازدید
|
۱
حميدرضا جهانيان، خریدار ناکام باشگاه نفت تهران که گفته شده مدتي است كه امتياز اين تيم را خريده اما همه جا گفته می شود تعهدات مالی اش را انجام نداده است ولی تا دل تان می خواهد مصاحبه و جنجال بلد است.

به گزارش تابناک ورزشی،باوركردني نيست اما نفت تا امروز سه بار سرمربي خود را تغيير داده و چند روزي است خبر حذف اين تيم از ليگ قهرمانان آسيا مطرح شده است. جهانيان در دفتر كار معروفش كه در انتهاي يك كارواش قرار دارد، مصاحبه جدید و مفصلش را با قانون انجام داده که گاها درباره اسطوره های فوتبال ایران هم اظهارنظر کرده است.
 
ابتدا با سوال اصلي كه اين روزها بسياري از هواداران مي‌پرسند، گفت‌وگو را آغاز مي‌كنيم. آن‌ها مي‌خواهند بدانند افراد متمولي چون شما، چرا به ورزش گرايش پيدا كرده‌اند؟ چرا قصد تيم‌داري در فوتبال داريد؟
ما در صنف‌هاي مختلف فعاليت مي‌كنيم و چند شركت داريم. يكي از شركت‌هاي ما شركت نفتي فرآورده‌هاي نفتي پارس طلايي است. يكي از شركت‌هاي ما مدرن كاسپين است كه همين جاست. يكي از شركت‌هاي ما« آلفامارين‌كيش» در كيش است و چند فروند كشتي داريم. يكي ديگر از مجموعه‌هاي ما، فرهنگي ورزشي جهانيان است كه يك بخش فرهنگي و يك بخش ورزشي دارد. بخش فرهنگي‌مان شامل موزيك و ترانه است، يك بخش نيز فيلم‌سازي داريم. يك فيلم به نام دم‌سرد در خصوص حقوق بشر و مشكلات ترنس‌ها در ايران ساختيم. سال 86 يا 87 بود كه ما براي خريدن تيم پرسپوليس خيز برداشتيم. در آن زمان پرسپوليس دچار بحران شده بود و به ما پيشنهاد خريد اين تيم را دادند. ما مذاكراتي كرديم كه به نتيجه نرسيديم.

در نهايت تصميم گرفتيد نفت را بخريد.
يك پيشنهاد به ما دادند كه تيم نفت در حال واگذاري است، شما تقاضا دهيد. گفتم بعيد مي‌دانم اين تيم را به ما بدهند. تقاضا داديم و بعد از چند وقت به ما اطلاع دادند كه مدارك ارائه دهيد. مدارك را داديم و وكيل ما هر چند وقت يك بار مداركي را كه مي‌خواستند، تحويل مي‌داد تا اينكه اس‌ام‌اس آمد كه ساعت فلان هيات واگذاري باشيد و عدم حضورتان نشان از انصراف است. ديديم موضوع جدي شده است. مراجعه كرديم و چند شركت ديگر كه قصد خريد داشتند، آمده بودندو در نهايت از ساعت دو تا پنج بعدازظهر ما را گزينش كردند. بعدازظهر از طريق رسانه متوجه شديم كه گفتند شركت فلان (يكي از شركت‌هايي كه همزمان با ما مراجعه كرده بود) مدارك و شرايطش كامل‌تر از شركت ماست وما نااميد شديم. صبح روز بعد زنگ زدند و گفتند فلان ساعت به اداره كل تربيتي استان تهران بياييد. رفتيم و ديديم دبير واگذاري آنجاست. گفتند مدارك‌تان كامل بوده و شما تاييد شده ايد و برويد براي مذاكره. رفتيم تربيت‌بدني و گل‌محمدي (رييس تربيت بدني استان تهران) گفت چون ما امروز نمي‌توانيم به اين سرعت مجوز دايم بدهيم، يك مجوز يك ماهه به شما مي‌دهيم و شما مدارك‌تان را كامل كنيد. ما نمي‌توانيم تيم را انتقال دهيم، به دليل اينكه اداره دارايي، نامه زده و جلوي نقل و انتقالات را بسته است و ما اجازه همكاري با شما را نداريم. اما يك مجوز يك‌ماهه به شما مي‌دهيم، مشكل دارايي را حل كنيد و ما بعد ما مجوز اصلي را به شما مي‌دهيم. هيچ اسناد و مداركي نداشتيم. همه را به رستوران دعوت و صحبت از فرداي آن روز تمرين را شروع كرديم. بچه‌ها را به مرور زمان دعوت و مشكلات‌شان را حل كرديم. قراردادهاي‌شان را به روز كرديم . يك سري پرداخت داشتيم و دريافتي بازيكنان را به 25 درصد رسانديم. يك سري بدهي‌ها را پرداخت و مشكلات رفاهي و آسايش‌شان را حل كرديم. هر آنچه مربوط به تيم و تداركات بود را به نحو احسنت انجام داديم؛ در همين فاصله نيز، مشكلات دارايي را حل مي‌كرديم.
جهانيان چه تغييري كرده كه پرسپوليس را به او واگذار نكردند اما نفت را واگذار كردند؟
برند پرسپوليس، برندي است كه نزديك به 30 ميليون هوادار دارد. من يك طرح اقتصادي براي 30 ميليون هوادار اين تيم نوشته بودم. من ورزش را صنعت مي‌بينم كه يك اقتصاد پردرآمد است اما در چهارچوب خودش حركت نمي‌كند؛ به نظر من در فوتبال بايد تجار باشند، نه مديران ورزشي. كار مدير ورزش، ارنج كردن تيم است اما از اين چيدمان و لوگو ما بايد پول دربياوريم. من در آن طرح اقتصادي، تعاوني مسكن براي هواداران، كارخانه‌ها و شغل‌هاي مختلف، براي 30 ميليون جمعيت برنامه‌ريزي كردم. مي‌خواستيم بحث مسكن، ازدواج و شغل‌شان را حل كنيم. يك بيزينس عجيبي بود كه زماني كه مديران ديدند، باورشان نمي‌شد و مي‌گفتند اين برنامه متعلق به يك دولت بود.

اگر طرح كاملي بود، چرا با آن مخالفت شد؟
كسي متوجه نشد ما چه مي‌گوييم. مي‌گفتند ورزش چه ربطي به كارخانه و تجارت دارد؛ در حالي‌كه تمام دنيا به همين شكل كار مي‌شود. ورزش، صنعت پول‌سازي است. طرح اقتصادي ما نيز همين بود اما بعدها دست امثال بابك زنجاني‌ها افتاد كه بخشي از طرح مثل شركت هواپيمايي و بيمارستان را توانستند كپي و استفاده كنند. من مي‌توانستم به كشورم خدمت كنم؛ هرچند در حال حاضر من 300، 400 نفر پرسنل دارم و در گوشه‌اي مشغول خدمت هستم.

براي تاجري مثل شما، باور اين موضوع كه فقط آمده است تا خدمت كند، سخت است. من معتقدم نمي‌توان گفت شما فقط مي‌خواستيد خدمت كنيد يعني بدون شك اين موضوع سودي براي شما داشته است كه پيگيرش شده‌ايد.
ما تلاش خودمان را كرديم ولي طرفين مقابل ما متوجه برنامه‌هاي‌مان نشدند، فقط گفتند ما مطالعه مي‌كنيم و به شما خبر مي‌دهيم. مديران بالادستي استقبال كردند ولي مديران مياني و مديران انتهايي متوجه نمي‌شدند حرفي كه ما مي‌زنيم، چه معني دارد. گفتند كه امكان واگذاري پرسپوليس وجود ندارد و شوراي امنيت اجازه نداده، ما نيز ادامه نداديم. تا اين بحث نفت وسط آمد.

شما در پرسپوليس مي‌توانستيد روي هواداران ميليوني اين تيم حساب كنيد. به هر حال پشتوانه عظيمي پشت اين برند معروف است ولي در نفت، چنين موضوعي وجود نداشت. اگر به دنبال آن طرح اقتصادي بوديد، بدون شك در نفت نتيجه نمي‌گرفتيد.
بسياري معتقدند هواداران همان‌هايي هستند كه در ورزشگاه حضور دارند. در صورتي كه هواداران تيم نفت، خيلي بيشتر از تيم‌هاي ديگر و خانواده‌اي يك ميليون نفره است. اين خانواده‌ها، حمايت‌شان فيزيكي و با حضور در ورزشگاه نيست. آن‌ها نفت را با دنبال كردن برنامه‌هاو اخبار، از تلويزيون حمايت مي‌كنند. نفت جاي مهمي است اما مانند دفاع مقدس، هر روز سرگرم جنگ، كار و تلاش است. اگر اين خانواده كم‌كاري كنند، اقتصاد كشور به هم مي‌ريزد. ويترين ورزش اين خانواده، نفت تهران است كه اين ويترين را به ما واگذار كردند. در حال حاضر تمام نگاه‌هاي دوستان و تجار، به اين است كه چه رفتاري بايد براي درآمدزايي از ورزش انجام شود. آيا تجار بايد به اين صنعت ورود كنند يا خير. صنعتي كه در واقع سودرساني‌اش، خيلي سخت‌تر از يك واردات و صادرات است. درآمدزايي از ورزش، تفكر عجيب و غريب و برنامه مي‌خواهد اما متاسفانه اين رفتاري كه با ما مي‌شود، انگيزه‌هاي ديگران را كم‌رنگ كرد.

شما مربيگري تيم را از درخشان گرفتيد و به كريمي داديد. كريمي در فوتبال ايران، معروف به اين است كه اگر مشكلي وجود داشته باشد، خيلي صريح بيان مي‌كند. اين اتفاق يك مقدار نگران كننده بود، يعني حميدرضا جهانيان كه به تازگي وارد فوتبال شده، بدون شك نمي‌توانست با علي كريمي تعامل كند و نتيجه بگيرد. اين تصميم‌ كارشناسي شده بود و يا اينكه چون علي كريمي، چهره و اسطوره بود و مي‌توانست براي باشگاه تماشاگر بياورد، او را انتخاب كرديد؟
ما زماني كه تيم را تحويل گرفتيم، بازيكنان 10 روز دور از تمرين بودند. كادر فني‌ اين تيم، حميد درخشان بود. در چنين شرايطي، تيم به ما واگذار شد. قبل از اينكه درخشان بخواهد تيم را ترك كند، چه كسي سرمربي تيم بود؟

علي كريمي.
به همين دليل ما او را انتخاب كرديم زيرا شناخت مناسبي از تيم داشت. من با خصوصيات اخلاقي او آشنا نبودم و فكر نمي‌كردم كسي كه اسطوره است، چنين رفتار و برخوردي داشته باشد. براي من خيلي عجيب بود. او وقتي سرمربي تيم شد و پيش من آمد، گفتم من از شما نتيجه مي‌خواهم، برايم مهم نيست كه چه كار مي‌كني، من امكانات مي‌دهم، مشكلاتي را كه سر راه هست ، حل مي‌كنم و شما نتيجه بگير.

ولي در ادامه با او به مشكلات عديده خورديد. اين مشكلات از كجا آغاز شد؟
بعد از شروع كارمان، علي كريمي اعلام كرد كه شخصي به نام عليپور بايد به تيم اضافه شود. او خيلي اصرار داشت كه ما از اين شخص استفاده كنيم. من عليپور را نمي‌شناختم، آقاي كريمي قراري در آكادمي گذاشت و ما يكديگر را ديديم. او از دستاوردها و نحوه مديريتش گفت و خيلي دوست داشت بيايد به ما كمك كند. گفت اگر بيايم تنها نيستم و اسامي هفت يا هشت نفر را داد و اعلام كرد اگر بيايم، اين‌ افراد بايد در كنار من باشند و هيات امنايي كار مي‌كنيم.

از عليپور اطلاعات بيشتري درباره آن افراد نگرفتيد؟
گفتم اين‌ها چه تجربه‌اي دارند؟ عليپور گفت اين‌ها مدت‌ها در تيم بودند و خدمت كردند و همه‌شان را مي‌شناسم. گفتم شما كه مي‌گوييد اين‌ها آدم‌هاي موفقي هستند ،چرا وضعيت تيم اينچنين است؟ اين موضوع نشان مي‌دهد كه اين‌ها خوب كار نمي‌كنند زيرا اگر خوب بودند، اين تيم بدهكار نمي‌شد. آنجا من تامل كردم تا اينكه عليپور به يك‌باره از تيم ما جدا شد.

با چه عنواني قصد فعاليت در نفت را داشت؟
آمده بود و تقاضا داشت كه مديرعامل بشود. من گفتم مشكلي وجود ندارد. شما مدير عامل شويد اما به هر ترتيب او از ما جدا شد.

دليل خاصي براي اين كار ذكر نكرد؟
خير.

در ادامه چه اتفاقي رخ داد؟
از روزي كه ما با عليپور قطع رابطه كرديم، رفتار كريمي نيز عوض شد. من بخش خصوصي هستم، دولت نيستم كه كارمندم قهر كند و يا رسانه‌ها به دروغ حرف‌هايي بزنند و من سريع باج دهم كه چنين نكنيد. وقتي ديدم با من همراه نيست و رفتارش در جهت عكس است ،خيلي راحت كنارش گذاشتم.

و در نهايت كريمي از تيم جدا شد.
كريمي با ما زاويه پيدا كرد و من متوجه رفتارها و برخوردهايش مي‌شدم. همين باعث شد كه مقابل تيم پيكان، بازي را واگذار كنيم ‌و به رختكن رفتم. بازيكنان انتظار داشتند كه من پرخاش كنم اما از آن‌ها تشكر و تقدير كردم. گفتم بايد تمرين و همكاري‌تان با علي كريمي بيشتر شود، بيشتر به حرف‌هاي ايشان توجه كنيدو كادر فني را جدي‌تر بگيريد. يك كاري كنيد نتيجه آن را در آسيا ببينيم. گفتم پرچم ايران قرار است توسط شما برافراشته شود. اين در تاريخ ثبت مي‌شود. كاري كنيد كه فردا همه غبطه شماها را بخورند و در آسيا ديده شويد. از كريمي تشكر كردم و از رختكن خارج شدم. فرداي آن روز كريمي به من پيامكي داد. هميشه به ايشان مي‌گفتم هر موقع كاري داريد به من مستقيم بگوييد. نگذاريد كسي بين من و شما قرار بگيرد. هميشه خطاب من به ايشان، كاپيتان بود. (متن پيامك‌ها را نشان‌مان مي‌دهد و مي‌خواند) ببينيد اينجا نوشته‌ام «سلام و درود كاپيتان، موفق باشيد». تا اينكه در يك مصاحبه ، سياه‌نمايي كرد و براي من خيلي عجيب بود كه چرا چنين مصاحبه‌اي انجام شد.

كدام مصاحبه؟
او گفت «تغييرات در نفت در حد نام مالك باشگاه بود». مي‌توان بي‌تفاوت بود ولي من هيچ وقت به اين شكل زندگي نكردم. من اين مصاحبه را براي او فرستادم كه ببينم تاييد مي‌كند يا خير؟ برايم نوشت به فكر مربي باشيد، من تا بازي سپاهان (سرمربي) هستم.

ولي گفته مي‌شود او در پيامك‌هايي كه پيش از اين براي شما فرستاده از مشكلات گله كرده است اما شما آن‌ها را پاك كرده‌ايد.
خير. من جوابي به او ندادم. سپاهان از ما يك بر صفر باخت و اين پيام را دادم (متن پيامك را نشان‌مان مي‌دهد) نوشتم: «همچنان كه خانواده بزرگ نفت را سربلند و شادمان كرديد از خداوند مي‌خواهم هميشه سربلند، پيروز و موفق باشيد. اميدوارم با خانواده عاقبت‌بخير باشيد». ايشان نيز نوشت: «منتظر هستم تعطيلي تمام شود». يعني من را تهديد مي‌كرد و من نيز متوجه نشدم موضوع چيست. پس از آن در روز تاسوعا رفت تمرين، در صورتي كه ما تمرينات را تعطيل كرده بوديم. گفتم چرا تاسوعا رفتيد تمرين كرديد؟ حق نداشتيد.
البته به نظر مي‌رسد شما با طرح مباحثي مثل تمرين در روز تاسوعا، قصد داشتيد ذهن رسانه‌ها را منحرف كنيد. به هر حال همه بازيكنان و مربيان اعتقاد كامل به امام حسين (ع) دارند اما آن‌ها وظيفه دارند تمرين كنند تا آماده بازي شوند.
من به او گفتم شما كارمند نفت هستيد؛هرچند كه اسطوره باشيد. در حال حاضر در باشگاهي كار مي‌كنيد كه مدير باشگاه تصميم ‌مي‌گيرد كه چه روزي تمرين باشد و چه روزي تمرين نباشد و ايشان نيز نوشت منتظر هستم تعطيلات تمام شود. من تاسوعا را به او تسليت گفتم و نوشتم «همچنان بزرگ ما هستيد. اميدوارم بتوانم درخدمت‌تان باشم. به شما افتخار مي‌كنم، ارادتمند جهانيان». براي من نوشت كه فردا ساعت 10 تمرين است، اميدوارم ببينم‌تان، قول مي‌دهم به كسي نگويم كه تشريف مي‌آوريد. من نيز نوشتم «در كنار شما بودن افتخار است».

البته به نظر مي‌رسد احترامي بين مالك و مربي نيز وجود نداشت.
اين برخوردها خيلي زشت است. شايد اگر من بيرون مجموعه بودم و كسي به من اين مطالب را مي‌گفت، من باورم نمي‌شد اما اتفاقي است كه براي خود من افتاده است. در ادامه نوشتند امكان دارد گل‌محمدي نيز به تمرين بيايد و اين نشان مي‌دهد كه او با گل‌محمدي ارتباط خوبي دارد.

واكنش شما چه بود؟
من نوشتم دوستت دارم!

و در ادامه شما به عيادت جمشيد مشايخي رفتيد و تصاوير و خبر اين اتفاق را براي علي كريمي ارسال كرديد. اين در حالي بود كه حميد درخشان، سرمربي تيم شده بود و به نظر مي‌رسد نوعي كري‌خواني بين شما دو نفر شكل گرفته بود.
ما رفتيم عيادت جمشيد مشايخي و او را با رمضاني‌فر كه بايكديگر قهر بودند، آشتي داديم و عكس آن را براي علي كريمي فرستادم. من نمي‌دانستم اختلاف‌شان با آقاي درخشان سر چيست. هنوز نمي‌دانم. براي كريمي نوشتم: «داداش ما رفتيم و استادان سينما، رمضاني‌فر و جمشيد مشايخي را آشتي داديم كاش كنار ما بودي ما را از ديدارتان محروم كردي، جاي خالي‌تان را با هيچ گلستاني نمي‌توان پر كرد». برايم نوشت اگر سواد داريد اين‌ها را ببينيد (كريمي تصاوير قراردادش را براي جهانيان ارسال كرده است). نوشت: «مي‌دانم خودت نيز اين‌ها را نداشتي‌ ولي صبر كن تا دو يا سه روز ديگرچيزي به دستت مي‌رسد. او به طور مرتب ما را تهديد مي‌كرد.

چرا سراغ حميد درخشان رفتيد؟ شما گفتيد ما با درخشان قرارداد داشتيم ولي به هر حال توانايي فني را نيز بايد درنظر مي‌گرفتيد. ضمن اينكه شما براي اينكه كريمي را سرمربي تيم كنيد، جلسه‌اي برگزار و راي‌گيري كرديد ولي براي رفتن‌شان راي‌گيري نكرديد.
زماني كه كريمي را به بازيكنان معرفي كرديم، اين‌گونه نبود كه من از بچه‌ها نظر و مشاوره بگيرم و بر اساس نظر آن‌ها تصميم بگيرم. ما روز قبل با علي كريمي جلسه گذاشتيم و با يكديگر صحبت كرديم. گفتم آقاي كريمي ، من امشب با بچه‌ها جلسه دارم، آيا حضور شما در تيم قطعي است؟ او گفت بله، اين اجازه را داريد كه اعلام كنيد. گفتند عكس بگيريم كه گفتم نيازي به عكس نيست. اما به‌دليل اينكه اين عكس جايي منتشر نشود، با موبايل خودم عكس گرفتم. شب با بازيكنان جلسه گذاشتيم و گفتم كه چه كساني موافقند كه دوباره كريمي سرمربي تيم شود اما نبايد فراموش كنيد كه نتيجه اين راي‌گيري تاثيري در تصميم‌گيري من نداشت و اگر همه مخالفت مي‌كردند، آنجا اقتدار خودم را مشخص مي‌كردم و مي‌گفتم كريمي مي‌آيد و همه بايد تمكين كنيد. دو نقشه كشيده بودم؛يكي بحث اقتدار كه محكم بگويم آقاي كريمي مي‌آيد و هر كس نمي‌آيد، همين الان اعلام كند كه ما تكليف را بدانيم و يكي اينكه آقايان موافق خواهند بود، دست را بالا مي‌برند و ما با روحيه لطيف‌تر مي‌گوييم باشد، حالا كه شما موافق هستيد ما آقاي كريمي را دعوت مي‌كنيم؛ تا بچه‌ها نيز متوجه باشند كه نظرشان برايم مهم است و به تفكرات و نظرات‌شان احترام مي‌گذارم. ارتباط اينچنيني برقرار كرديم و روي ذهن بچه‌ها اين نشست كه نظرات‌شان روي من مي‌تواند تاثير داشته باشد. حال يك نكات منفي نيز داشت؛ به عنوان مثال همين اتفاقات اخير كه فكر كردند با اعتراض و اعتصاب مي‌توانند نظرات‌شان را اعمال كنند از نتايج همان جلسه بود.

نگفتيد چرا سراغ درخشان رفتيد كه همان مقطع با كريمي به مشكل برخورده بود.
يك قراردادي بين باشگاه و حميد درخشان وجود داشت. قرارداد درخشان و دستيارانش نزديك يك ميليارد و چهارصد ميليون تومان بود؛ يعني اگر درخشان نمي‌خواست سرمربي تيم شود، من بايد تكليف يك ميليارد و چهارصد ميليون تومان را مشخص مي‌كردم. او مي‌توانست برود شكايت كند و خيلي راحت نيز به درخشان حق مي‌دادند كه حكم محكوميت بگيرد و ما مجبور بوديم اين مبلغ را پرداخت كنيم.

بنابراين مسائل مالي براي شما در اولويت بود.
ببينيد ما قراردادي با كريمي داشتيم كه مبلغ آن دو ميليارد و سيصد ميليون تومان ‌در دو سال بود. دو دوتا چهارتا كرديم و ديديم كه بايد دو ميليارد و سيصد ميليون تومان به علي كريمي بدهيم، ايشان نيز تيم را رها كرده و رفته، يك ميليارد و چهارصد ميليون تومان نيز بايد به درخشان بدهيم كه در مجموع مي‌شود سه ميليارد و هفتصد ميليون تومان. حال يك مربي ديگر نيز بياورم كه مبلغ قرارداد او بدون شك زير يك ميليارد نخواهد بود، يعني مجموع قراردادهاي مربيان ما مبلغي در حدود چهار ميليارد و هفتصد ميليون تومان مي‌شد. ما بخش دولتي كه نيستيم. نمي‌توانيم يك گزارش مالي بنويسيم و بيت‌المال نيز زير دست‌مان باشد و درخواست پنج ميلياردتومان بودجه كنيم. خودم برآورد كردم و ديدم ما كه سرمربي داريم، قرارداد نيز داريم. چه كسي بهتر از درخشان؟

ولي در انتخاب مربي علاوه بر مسائل مالي بايد به مسائل فني نيز توجه كرد.
درخشان مدرك مربي‌گري A حرفه‌اي دارد. تعداد مربياني كه اين مدرك را دارند، در كشور سه نفر است. با ايشان صحبت كرديم و از يك ميليارد و چهارصدميليون تومان قرارداد قبلي، تخفيف قابل توجهي گرفتيم و قرارداد را به روز كرديم و او تمرين را شروع كرد. يعني در واقع ‌پنج ميليارد را به يك عدد خيلي پايين‌تر تبديل كرديم.

بنابراين شما به دليل ترك تمرين مي‌توانستيد از علي كريمي شكايت كنيد.
مي‌توانيم اين كاررا كنيم ولي هنوز شكايت نكرديم و همه مي‌گويند اين كار را كنيد. من اعتقادي به شكايت ندارم. با وجود اينكه او رفته و از ما شكايت كرده اما من چنين كاري نخواهم كرد. علي كريمي خيلي بد صحبت كرد ولي به هر حال بايد يك فرقي بين يك فوتباليست و يك تاجر و يك كارمند باشد. تا جايي كه امكان دارد، با گفت‌وگو مشكل را حل مي‌كنيم. من منتظرشان هستم كه بيايند ولي هنوز نيامده‌اند. قاعده‌اش اين است كه بيايند و تكليف 200، 300 ميليون توماني را كه از من گرفته‌اند، مشخص كنند.

شما در برنامه 90 گفتيد كه به عنوان نماينده ايران در لاليگا خواهيد بود. اين موضوع به كجا رسيد؟
ما همه مذاكرات را كرديم و توافقات را انجام داديم اما هنوز خودم به آن ثبات كامل نرسيدم كه اين نمايندگي را راه‌اندازي كنم، وگرنه همه چيز سرجاي خودش است.

در برنامه 90 بيان كرديد كه حسين عبدي به دنبال اجرايي كردن اين كار است اما جست و جوهاي اينترنتي ما، نشان مي‌دهد ممكن نيست تيمي بتواند نماينده لاليگا در كشور خودش باشد.
مگر چند روز پيش نخوانديد كه عربستان، لاليگا را به نمايندگي گرفت؟ آيا كسي آن‌ها را مسخره كرد؟ (كليپي نشان‌مان مي‌دهد كه سالگادو، بازيكن رئال مادريد در حال امضاي قراردادي است كه در آن به جهانيان تبريك مي‌گويد و از اين موضوع به عنوان سند لاليگايي شدن ياد مي‌كند).

ولي سالگادو، نماينده لاليگا نيست. او بازيكن رئال مادريد بوده اما از كجا مجوز گرفته كه به شما نمايندگي لاليگا را بدهد؟
اين كليپ را ميشل سالگادو ساخته و براي من فرستاده است. اوگفت: نظرت چيست؟ گفتم شرايط ما شرايط تثبيت شده‌اي نيست. اجازه دهيد ما تثبيت شويم‌و همه چيز به نام ما منتقل شود، نه اينكه شما را نيز درگير خودمان كنيم. او گفت كه اشتباه كرديد. گفت در ايران، سرمايه‌گذاري در ورزش اشتباه است. به من گفت شما يك تاجر بزرگ در اروپا و كشورهاي عربي هستيد، چرا داريد چنين اشتباهي را مي‌كنيد؟ اواز ابتدا مي‌گفت اشتباه است و من مي‌گفتم نه.

در روزهاي اخير شايعاتي درباره پس گرفتن نفت از شما مطرح شده است.
ما يك چيز را توافق و امضا كرديم. به امضا پايبند و وفادار هستيم، زير امضا نمي‌زنيم. تا الان تعهداتي كه داشتيم و به‌آن عمل كرديم، خيلي جلوتر و پر‌رنگ‌تر از انتظاراتي بودكه از ما داشتند. خودتان مي‌بينيد يك شخصيتي مثل گل‌محمدي، مديركل ورزش تهران كه بايد حامي ورزش باشد يعني اگر ما مشكل داشته باشيم بايد دخالت كند و مشكلات را حل كند، راحت مصاحبه كرده و مي‌گويد كه من رفتم با نمايندگان مجلس لابي كردم كه بروند در هيات دولت وزير نفت را قانع كنند كه تيم نفت را به خود وزارت نفت برگرداند و وزارت نفت تيم‌داري كند. اين يعني چه؟ يعني خلاف سياست‌هاي اصل 44. سازماني راه افتاده به نام سازمان خصوصي‌سازي اما اين كار را در جهت عكس انجام مي‌دهند.

شما گفتيد مدارك من نسبت به سه باشگاه ديگر كامل‌تر است و بدون شك مجوز AFC را خواهيد گرفت. درست است؟
بله، زماني كه اسناد را رو كرديم ،همه حيران شدند. باورشان نمي شد اسناد ما اين قدركامل باشد. اسناد مالي همه ترجمه و تاييد شده است.

ولي شما بدهي‌هاي كلان داريد. به عنوان مثال به علي كريمي بدهكار هستيد، مگر مي‌توانند به شما مجوز بدهند؟
ما بدهكاري نداريم. طبق قرارداد بايد همراه با ادامه فعاليت، ما به ايشان پرداختي داشته باشيم. پرداخت مرحله اول انجام شده ولي چون تيم را ترك كردند، بايد بيايند و توافق صورت بگيرد.

بازيكنان چند درصد از مبالغ قراردادشان را گرفته‌اند؟
25 تا 30 درصد.

البته بازيكنان نيز از حضور شما راضي نيستند به عنوان مثال محمد نصرتي مصاحبه كرده و گفته اگر پيشنهاد بهتري شود از تيم مي‌رود.
متاسفانه لقب بازيكنان ما، حرفه‌اي است. بعضي خيلي آماتور برخورد مي‌كنند. هيچ باشگاهي، بازيكناني راكه مي‌آيند بر عليه باشگاه‌شان مصاحبه و سياه‌نمايي مي‌كنند، نمي‌پذيردزيرا باشگاه زماني كه مي‌خواهد بازيكن را به كار گيرد به گذشته‌اش نگاه مي‌كند كه در زمان سختي ،كنار باشگاه بوده يا بر عليه‌آن بوده، اين خيلي مهم است. در ابتداي فصل چند بازيكن به من پيشنهاد شد، من گفتم عملكرد آن‌ها را رصد كنيد كه آن بازيكن به باشگاه و ولي نعمت خودش خدمت كرده يا خيانت؟ اگر بازيكن با عشق نباشد و باشگاهش را دوست نداشته باشد و سياه‌نمايي كند، ضربه مي‌زند.

باشگاه شما مديرعامل و هيات مديره دارد؟
ما به صورت هيات امنا تيم را اداره مي‌كنيم. ما 6 نفر هيات امنا داريم كه داريم 9 نفر مي‌شويم. به دليل اينكه هنوز نقل و انتقال قطعي نشده ما هنوز از هيات امنا رونمايي نكرديم.

چهره‌هاي ورزشي در هيات امنا شما حضور دارند؟
بله، علاوه بر ورزشي‌ها ،چهره‌هاي سياسي نيز حضور دارند.

برنامه‌اي براي بهبود اوضاع نفت داريد؟ بدون شك اگر اين تيم با اين سياه‌نمايي‌ها در مسابقات شركت كند، هيچ هواداري نمي‌خواهد شما موفق باشيد.
هيچ هواداري از زمين‌خوردن ما خوشحال نمي‌شود. ما هوادار رقيب نداريم. ما هواداران‌مان خانواده بزرگ نفت است. خيلي ناراحتند و غصه مي‌خورند كه چرا بايد اين كم‌لطفي در حق تيم شود. همه اين‌ها به شخص گل‌محمدي برمي‌گردد. شما وقتي مي‌خواهي يك رقابتي را انجام دهي، يك رقيب، يك حامي رقيب ويك دشمن داري. چهار تا سرباز نيز كنارت هستند. ما سرباز كه نداريم هيچ، حامي‌مان نيز دشمن رودرروي ما شده است. نامه مكاتبه شده، تخلف محرز است. ما مي‌توانيم از ايشان شكايت كنيم. براي چه ايشان يك نامه تاييد نشده را منتشر كرده است؟ البته در نهايت مي‌گويد نامه محرمانه كه نبوده، ما منتشر كرديم. ولي انتشار اين نامه چه تاثيري در رفتار باشگاه ما داشته است؟ بچه‌هاي باشگاه ما را دلسرد كرده، آن‌ها بلاتكليف شدند. گفتند چرا بايد تمرين كنيم؟ چرا بايد حرف شما را گوش كنيم؟ در آن نامه نوشته مالكيت من منتفي شده است. من بايد چند نفر را قانع كنم كه اين‌گونه نيست. وزارت ورزش و اداره كل تربيت بدني تهران كارش نظارت است، نه قضاوت. آن‌ها نمي‌توانند اعلام كنند كه شما مالك هستيد يا نيستيد. اين كار در اختيار هيات است و هيات واگذاري، كار خودش را انجام مي‌دهد.

فردوسي‌پور چقدر در اين سياه‌نمايي‌ها نقش داشته است؟
فردوسي‌پور متاسفانه اخلاق خيلي بدي دارد، به او گفتم يك بار تغيير سياست بده، الان چندين سال است كه منفي‌ها را بولد مي‌كني و روي آن مانور مي‌دهي كه اين خيلي بد است. 6 ماه، نكات مثبت تيم‌ها و افراد را برجسته كن. در فوتبال روز دنيا، كاكا در تيم برزيل در مراسم خداحافظي چند قطره اشك ريخت، رسانه‌هاي ما چه كار كردند؟ اما بازيكنان ما در تنهايي و خلوت خودشان دست خيلي‌ها را مي‌گيرند. خيلي كمك‌هاي خاصي مي‌كنند. بزرگ‌تري مي‌كنند و بين دو نفر صلح برقرارمي‌‌كنند. چرا روي اين‌ها دست نمي‌گذاري؟ چرا اين‌ها را برجسته نمي‌كنيد؟

عادل فردوسي‌پور بعد از آن برنامه 90 با شما صحبت كرد؟
قبلش به من زنگ زد و با ايشان بحث كردم. گفتم من شما را قبول ندارم. شما فقط سياه‌نمايي مي‌كنيد. مثبت فكر كنيد. گفت نه ما كارمان اين است. گفتم اين اشتباه است. يك بار از قالب منفي بيرون بيا و يك قالب مثبت به خودت بگير. به خبرنگارانت مي‌گويي بروند در تمرين روز تاسوعا كه ما تمرين كرديم و نبايد تمرين مي‌كرديم، فيلمبرداري كنند. كجاي قانون نوشته كه اگر كسي قبح‌شكني كرد، بايد اورا برجسته ‌كرد؟ بايد پنهان كنيد. يكي از دلايلي كه باعث شد ارتباط‌مان با آقاي كريمي از بين برود، همين برنامه 90 بود. تيم تمرين كرده، شما كه مي‌دانيد نافرماني كرده ،چرا پوشش داديد؟ نافرماني در حوزه خودمان ، با پاداش و جريمه‌اي حل مي‌شد ولي شما مرا در وضعيتي قرار داديد كه خيلي از مسئولان زنگ زدند و گفتند چرا اجازه مي‌دهيد با شريعت ما بازي كنند؟

سال 82 شما به دليل اختلاس محكوم شديد اما در برنامه 90 اعلام كرديد كه يكي از شركت‌هاي زيرمجموعه‌تان اشتباهي كرده بود و شما مجبور به پاسخگويي شديد. وقتي نمي‌توانيد شركت خودتان را مديريت كنيد، چرا به فوتبال آمده‌ايد و باشگاه‌داري مي‌كنيد؟
آن مشكل مربوط به يك شركت خارجي بود. چون من مدير آن مجموعه بودم، بايد مي‌رفتم و توضيح مي‌دادم. اما به دليل احترامي كه براي دستگاه قضايي قايل بودم، براي جواب دادن رفتم و كمك‌شان كردم. در نهايت نيز تبرئه شدم.

نگفتيد كه چرا به فكر گسترش كارتان هستيد وقتي نمي‌توانيد شركت خودتان را از مشكل نجات بدهيد.
عرض كردم كه تبرئه شديم. دستگاه قضايي نيز خبر را زد و بعد برداشتند. وقتي ما تبرئه شديم، يعني كارمان درست بوده است. در يك مقطعي به شما اتهامي وارد مي شود ولي اثبات مهم است. گاهي اثبات نيز مي‌شود ولي بعد از چند سال به دليلي، اعاده دادرسي مي‌دهي و تبرئه مي‌شوي. در آن مقطع چون بحث و درگيري شد، ما محكوم شديم اما بعد كه از حالت قضاوت و قساوت خارج شد، رفتيم و تبرئه شديم .همچنين كساني كه اين پرونده را درست كردند از بازپرس و قاضي و كارشناس كه در اين قضيه دست داشتند، همه بازداشت شدند. اگر من آن حكم را مطرح كنم، حيثيت خيلي افراد مي‌رود چون آدم‌هاي بزرگي اسم‌شان هست.

موضوعي كه درباره تيم شما مطرح شده، اين است كه درخشان برخي بازيكنان را كنار مي‌گذاشت، كريمي سرمربي شد و آن را جذب كرد و در ادامه درخشان، بازيكنان كريمي را كنار گذاشت.
سرمربي بايد تشخيص دهد، من كه نمي‌توانم دخالت كنم.

شايعه‌هايي وجود داشت كه در تيم شما از بازيكنان پول مي‌گرفتند و با آن‌ها قرارداد مي‌بستند.
بله اين‌گونه بود ولي نه توسط اين تيم مديريتي بلكه قبل از ما وجودداشت. به عنوان مثال سرپرست سابق تيم 100 ميليون از كسي گرفته بود، آمد اينجا مدارك را نشان داد و از ما كمك خواست. گفتيم اول برو مذاكره ‌انجام بده و اگر حق و حقوق را نداد، به دستگاه قضايي مراجعه كن.

در برنامه 90 گفتيد با عليرضا بيرانوند، گلر پيشين نفت تهران مذاكره كرديد و به توافق رسيديد اما دقايقي بعد او اين موضوع را تكذيب كرد.
جالب است بدانيد بيرانوند همان روز اينجا بود. تلفني نيز با يكديگر صحبت كرديم. ساعت دو بامداد عادل فردوسي‌پور گفت با بيرانوند صحبت كرديم اما در آن زمان ايشان اردو بودند. ساعت دو ، بيرانوند تلفنش را جواب نمي‌دهد. فرداي همان روز زنگ زد و عذرخواهي كرد و گفت من با كسي صحبت نكردم. قرار شد با يكديگر توافقاتي كنيم اما نتوانستيم اين قرارداد را هماهنگ كنيم.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
رضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۳
دوست عزيز با ١ دست ١٠٠ تا هندوانه نميشه برداشت كله پا ميشى
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟