پس از وقوع زلزله مهیب و خانمان براندازی که هفته گذشته بخش های غربی استان کرمانشاه را در برگرفت و هزاران شهروند ایرانی را آواره کرد، موج خروشانی از کمک های مردمی به این استان ارسال شد؛ کمک هایی که در برخی موارد، محور شکل گیری آنها اساتید و جامعه دانشگاهی بودند و با همه خوبی هایی که داشت، امکان مدیریت یکپارچه کمک رسانی را مختل کرد. به راستی بهترین کمکی که جامعه دانشگاهی می تواند در حق مردم زلزله انجام دهد، چیست؟
به گزارش «تابناک»؛ در میان همه کمک های نقدی و غیر نقدی که برای شهروندان زلزله زده مناطق غربی استان کرمانشاه جمع آوری شد، نقش جامعه دانشگاهی از جمله اساتید و دانشجویان نیز پر رنگ بود؛ جامعه ای که در بسیاری از دانشگاه ها و فضاهای مجازی، آستین های خود را بالا زدند و برای جمع آوری کمک های مردمی برای زلزله زدگان پیش قدم شدند.
این موج شکل گرفته به این اساتید دانشگاه منحصر نماند و در بیشتر دانشگاه های کشور دانشجویان با کمک مدیران دانشگاهی اقدام به برپایی ایستگاه های جمع آوری کمک نقدی و غیر نقدی کردند و فرایند کمک های دانشگاهی به گونه ای پیش رفت که در اکثر فضاهای دانشگاهی مبالغ و کمک های غیر نقدی فراوانی جمع آوری و برای زلزله زدگان استان کرمانشاه ارسال شد.
برای مثال دانشجویان دانشگاه تهران با کمک مدیران دانشگاهی و با اعلام حساب یکی از دانشجویان بومی مناطق زلزله زده که در این دانشگاه مشغول به تحصیل است، حجم قابل توجهی مبلغ ریالی (حدوداً 13 میلیون تومان) و در کنار این مبلغ ریالی تعداد 3 کامیون اقلام مورد نیاز از قبیل پتو، پوشاک، مواد غذایی و... جمع آوری و برای مناطق زلزله زده ارسال کردند.
در دانشگاه رازی کرمانشاه نیز جدا از اقدام دانشجویان برای جمع آوری کمک های نقدی و غیرنقدی، تعداد زیادی از دانشجویان با هماهنگی یک دیگر و مدیران دانشگاه، غذای گرم و خریداری شده خود را برای شهروندان زلزله زده ارسال کردند.
این روند جمع آوری کمک و ارسال آن برای شهرستان های سرپل ذهاب، ثلاث باباجانی و اسلام آباد غرب در دیگر دانشگاه های کشور از جمله دانشگاه های مادر نیز وجود داشت و به نوبه خود حساسیت و نوع دوستی جامعه دانشگاهی نسبت به هموطنان داغ دیده کرمانشاهی و نیز بحران های اجتماعی را به خوبی نشان داد.
صرف نظر از همه زیبایی ها و نکات مثبتی که این جریان های حمایتی چه در دانشگاه ها و چه در دیگر حوزه ها مثل فرهنگ و ورزش شکل گرفت، انتقاد اساسی به این فضا نبود برنامه، عدم تمرکز مدیریت یکپارچه، موازی کاری با نهادهای رسمی حمایتی مثل جمعیت هلال احمر و عدم اشراف اطلاعاتی این مجریان جمع آوری کمک در نحوه توزیع کمک ها بین نیازمندان بود؛ اشکالی بزرگ که سبب شد نظام توزیع و پوشش کامل و دقیق مناطق زلزله زده در فرایند امداد رسانی مختل شود و به رغم میلیاردها تومان هزینه جمع آوری شده، بسیاری شهروندان زلزله زده با مشکل دریافت کمک رو به رو شوند.
این اشکال بزرگ که فرایند کمک رسانی جامع، دقیق و عادلانه را مختل کرد و جامعه دانشگاهی نیز در این مسیر نقش داشت، ما را بر این فکر فرو داشت که به راستی بهترین کمکی که چه تا کنون و چه در آینده جامعه دانشگاهی می تواند به مردم زلزله زده و آسیب دیده غرب کرمانشاه داشته باشد، چیست؟
آیا واقعاً اساتید و دانشجویان بهترین و تنها کمکی که در این فضای شکل گرفته می توانند انجام دهند، جمع آوری کمک های نقدی و غیر نقدی، ارسال به مناطق زلزله زده و تصمیم گیری در مورد نحوه هزینه شدن آنهاست؟
به نظر می رسد آنچه تا کنون شهرستان های غربی استان کرمانشاه و بسیاری مناطق مرزی کشور را در محرومیتی عمیق فرو برده است، نبود مطالعات دقیق و کامل در رابطه با فرصت ها و تهدیدهای زندگی در این مناطق کشور است و تا کنون برنامه ریزی های دانشگاهی اصولی برای رشد و توسعه مناطق محرومی مثل شهرستان سر پل ذهاب صورت نگرفته است.
در چنین شرایطی جامعه دانشگاهی و اساتید فعال در این حوزه نیاز است در رشته های مختلف از مهندسی گرفته تا علوم انسانی و اجتماعی ورود کارشناسی و دقیقی به مسائل و مشکلات موجود در مناطق زلزله زده داشته باشند و با مطالعات خود ضمن شناسایی عوامل تهدید زا، فرصت های پیشرفت و بهبود وضعیت را برای آنها فراهم کنند.
به مهندسان عمران و سایر رشته های فنی برای مطالعه شرایط پیش آمده برای بسیاری ساختمان های نا ایمن و چرایی آن نیاز است و این متخصصان می توانند در فرایند ساخت و ساز دوباره نظارت دقیقی داشته باشند تا دیگر خطاهای گذشته تکرار نشود.
به متخصصان پزشکی و زیست انسانی نیاز است تا عوامل نگران کننده ای که در شرایط کنونی سلامت شهروندن را در حال حاضر و آینده تهدید می کند، شناسایی و برای جلوگیری از آن اقدام کنند.
به کمک متخصصان علوم اجتماعی و جغرافیایی نیاز است تا فرصت های رشد و توسعه فضایی منطقه را با توجه به شاخصه های اجتماعی منحصر بفرد و موقعیت جغرافیایی منطقه شناسایی و برای رسیدن به یک منطقه توسعه یافته و ایده آل برنامه ریزان کشور را همراهی و راهنمایی کنند.
فارغ از نیاز به تخصص های بالا برای حل مشکلات کنونی و آینده مناطق زلزله زده، به توان، تخصص و مطالعات دانشجویان و اساتید رشته های مدیریت نیاز بسیاری وجود دارد که بررسی کنند و دریابند چرا مدیران اجرایی ایران در برهه های حساس و وقوع بحران ها، عصا به دست می شوند و قدرت مدیریت صحیح و بی اشکال بحران را از دست می دهند؛ مدیرانی که مدیریت پراکنده، نامنسجم و لجام گسیخته آنها در جریان زلزله کرمانشاه و فرایند امداد رسانی به نیازمندان این حادثه اولین نمایش ضعیف مدیریت بحرانشان نبود.
آنچه آمد به نظر می رسد بهترین کمکی باشد که جامعه دانشگاهی می تواند در حق مردم زلزله زده رقم بزند؛ کمکی که البته نافی کمک های نقدی و غیر نقدی نیست ولی به هر حال نباید تأثیر منفی در نحوه مدیریت و توزیع عادلانه خدمات ایجاد کند.