به سرانجام نرسیدن ساخت فرهنگسرای ورزقان با وجود وحدت هنرمندان و به ویژه سینماگران در این رویداد، این واقعیت مهم را یادآور شد که فرجام چنین حرکتهای مردمی بدون همراهی نهادهای مسئول حاکمیتی و دولتی، با دشواری به نتیجه میرسد؛ اتفاقی که پیش از این نیز در جریان احداث باغ هنر بم توسط استاد محمدرضا شجریان به اثبات رسیده بود و اکنون دوباره تکرار شد.
به گزارش «تابناک»؛ پنجم دی 1382، بم لرزید و همزمان ایران لرزید و دهها هزار تن از هموطنانمان کشته و زخمی شدند. پس از این حادثه دردناک، محمدرضا شجريان، حسين عليزاده، كيهان كلهر و همايون شجريان کنسرت «همنوا با بم» را برگزار کردند و قرار بر این شد که حاصلِ این کنسرت تاریخی صرف زلزله زدگان بم شود. به گفته اسناد محمدرضا شجریان، آن زمان حدود 400 میلیون تومان از برگزاری کنسرت و فروش دی وی دی این کنسرت جمع آوری شد.
شورای شهر بم نیز طبق توافقنامهای، زمينی به وسعت 14 هکتار (بخشي از پارک 22 بهمن) را براي ساخت باغ هنر بم تحويل ما داد. در مرحله نخست 30 هزار متر مکعب خاکبرداری و سپس عمليات ساخت سازه آغاز و بخشی از این پروژه عظیم نیز احداث شد؛ اما دخالتها در این پروژه و همچنین عدم تأمین اعتبارات کافی برای چنین حرکت عظیمی، مانع از به سرانجام رسیدن این پروژه شد و در نهایت، محمدرضا شجریان در سوم خرداد 1388 در نامهای سرگشاده از این پروژه کناره گیری کرد. متن نامه شجریان از اینجا میتوانید بخوانید.
بیست و یکم مرداد 1391، ورزقان آذربایجان شرقی لرزید. ابعاد حادثه با بم قابل مقایسه نبود اما گسترش شبکههای اجتماعی و اینترنت، بسیج افکارعمومی و هنرمندان را در پی داشت. گروه وسیعی از سینماگران که شاید در هیچ رویدادی کنار هم ننشینند، برای مردم در کنار هم قرار گرفتند و در ورودی سینما آزادی تهران، اقدام به جمع آوری کمکهای مردمی کردند. در نهایت گروهی از این سینماگران مأمور شدند این کمکها به جای آنکه صرف پتو و چراغ نفتی شود، برای یک سازه ماندگار و موثر در سرنوشت ورزقان هزینه شود.
در همین راستا، قرار بر این شد که فرهنگسرای ورزقان با کمکهای مردمی ساخته و بدین ترتیب یک اثر مثبتِ ماندگار برای این منطقه زلزله زده از سوی هنرمندان و متکی به حمایت مردم ثبت شود. با گذشت چندین سال، نماینده وقت ورزقان در مجلس شورای اسلامی از به نتیجه نرسیدن این پروژه سخن گفت و پرویز پرستویی را خطاب قرار داد و پرستویی که یکی از اعضای گروه سازماندهی کمکها بود، در گفتوگویی با تابناک به این نماینده پاسخ داد.
همزمان با زلزله اخیر کرمانشاه، برخی عوامل دخیل از جمله نماینده کنونی ورزقان در مجلس شورای اسلامی دوباره نسبت به عدم به نتیجه رسیدن پروژه فرهنگسرای ورزقان موضعگیری کردند و به واسطه همین موضعگیریها، نقدهای تازه درباره این پروژه که ابعادش نامشخص بود، مطرح شد. پس از طرح این نقدها، مرتضی آتش زمزم تهیه کننده و کارگردان سینما و تلویزیون در این زمینه واکنش نشان داد و در یادداشتی به نمایندگی از سینماگران فعال در این پروژه به تشریح ابعاد این ماجرا و فرجامِ آن پرداخت.
در بخشی از یادداشت این کارگردان سینمای ایران که در اختیار تابناک قرار گرفت، چنین آمده است: «كل كمکهاي جمع آوري شده توسط هنرمندان در مقابل سينما آزادي براي زلزله آذربایجان در حدود دويست پنجاه ميليون تومان بود... آقايان پرستويي، ميركريمي و كمال تبريزي به همراه ديگر هنرمندان خانه سينما حدود پانصد ميليون تومان ديگر به كمک برخي خيرين جمع آوري نمودند كه جمع موجودي ٧٥٠ ميليون تومان شد... كار در سال ٩٣ آغاز شد و كمکها و پول خود هنرمندان به پايان رسيد و تمام كساني كه در روزهاي اوليه زلزله قولهاي چند صدميليوني براي كمک به اين پروژه داده بودند، عكسهاي سلفي با هنرمندان و آسيبديدگان گرفتند اما با گذشت زمان قولهاي خود را فراموش كردند... تا اينكه تابستان امسال همزمان با سالگرد زلزله ورزقان جلسهاي با آقاي مهندس تابش رئيس محترم بنياد مسكن و مسئولين بازسازي اين نهاد برگزار شد و تفاهمنامهاي براي تكميل پروژه منعقد گرديد و خوشبختانه با تامين اعتبار توسط مسئولين بنياد مقرر گرديد كه براي سالگرد زلزله در مردادماه سال آينده اين مجتمع فرهنگي افتتاح گردد.» متن کامل این یادداشت را اینجا میتوانید بخوانید.
شرح این ماجرا نشان میدهد که هنرمندان در چنین بزنگاههایی برای گرفتار نشدن به این چالشها، تنها باید به دنبال تبدیل کمکهای نقدی به نیازهای فوری نظیر کانکس، چادر، پتو، چراغ و لباس باشند و از کنار حرکتهای ماندگار عبور کنند، چرا که به نظر میرسد چنین در نظر گرفتن دورنمای بلندمدت برای تبدیل این کمکها به یک اثر ماندگار برای زلزله زدگان بسیار دشوار است. در واقع اساساً نمیتوان امیدوار بود که هنرمندان با کمکهایی که رقمهایش به قدر ساخت یک ساختمان چهار طبقه نمیشود، حرکت بزرگی در چنین صحنههایی رقم بزنند.
در این عرصه نیز هنرمندان از خالی کردن میدان توسط آنهایی ضربه دیدند که به قول آتش زمزم، «قولهاي چند صدميليوني براي كمک به اين پروژه داده بودند، عكسهاي سلفي با هنرمندان و آسيبديدگان گرفتند اما با گذشت زمان قولهاي خود را فراموش كردند...». به نظر میرسد در چنین صحنههایی باید حاکمیت و دولتها با گروههای مرجع نظیر هنرمندان همراهی کنند، تا این سرمایه اجتماعی چهرهها در چنین کش و قوسهایی از دست نرود و در وقایع مشابه، هنرمندان از بیم تیغ تیز اتهامات و حواشی، به پیام تسلیت اکتفا نکنند.