چند روزی است، خبری بسیار تأسفبار فضای رسانه ای و شبکه های اجتماعی ایران و عراق را در نوردیده و برای شهروندان این دو کشور، موجی از نگرانی را آفریده است؛ نگرانی هایی که می دانیم حداقل در ایران شامل حال مسئولان کشور نمی شود. بله منظور خشک شدن بخش های جنوبی رود دو هزار ساله دجله است که خبر روزهای تلخی را برای آینده جنوب عراق و جنوب غرب ایران می دهد.
به گزارش «تابناک»؛ خشک شدن دریاچه ارومیه، تالاب گاوخونی، تالاب هامون، تالاب جازموریان، تالاب بختگان و بسیاری از رودهای داخلی را برای لحظاتی فراموش کنید. این خبر به تنهایی نگرانی های همه خبرهای مربوط به خشک شدن منابع آبی را در خود جای داده است؛ خبری که حکایت از خشک شدن بخش زیادی از طول جنوبی رود دجله است و با شرایطی که وجود دارد، دیگر امیدی به احیای آن نیست.
چهار روز پیش، احمد عباس، یکی از مقامات قضائی استان میسان واقع در جنوب شرقی کشور عراق با تأیید خبر خشک شدن کامل رود دجله در جنوب عراق، از خسارات روزافزون زیست محیطی این اتفاق گفت و افزود: جریان رود دجله در جنوب عراق، متوقف شده و این می تواند به یک فاجعه زیست محیطی بزرگ برای شهروندان عراقی منجر شود.
احمد عباس همچنین از دولت مرکزی عراق خواست هر چه زودتر به این مسأله ورود کند و اجازه پایدار شدن و توسعه این وضعیت نگران کننده را ندهد.
از آنچه این مقام مسئول در استان میسان عراق به آن اشاره کرد، دو حقیقت را می توان برداشت کرد و در مورد چرایی آن بحث و بررسی انجام داد: نخست اینکه خشک شدن رود دو هزار ساله دجله حقیقت دارد و این رود از میانه های راه خود تا رسیدن به اروند رود، دیگر آبی برای جریان ندارد. دیگر آنکه با خشک شدن رود دجله فاجعه زیست محیطی بزرگی منطقه را در بر خواهد گرفت که حیات میلیون ها شهروند ایرانی و عراقی را به خطر خواهد انداخت.
اولین دلیلی که برای چرایی خشک شدن این رود مطرح است، اینکه کاهش عظیم بارندگی ها و بروز خشکسالی های متوالی منابع آبی این رود را کاهش داده و این موضوع اجتناب ناپذیر است.
گفته می شود با کاهش بارندگی های سالانه و عدم تشکیل یخچال های برفی در کوهستان های شمال عراق، نزدیک به 144 میلیون مترمکعب از آب های این رود از بین رفته است و احیای آن بدون بارش باران ممکن نیست.
این البته همه دلیل خشک شدن رود دو هزار ساله دجله نیست و بخش عمده ای از علت بروز مشکل، آغاز پروژه بزرگ گاپ در دهه های اخیر در جنوب شرق کشور ترکیه است.
پروژه «گاپ» که در محدوده جغرافیایی 9 استان کردنشین به نام های دیار بکر، باتمان، سیرت، ماردین، شیرناک، آدی یامان، شانلی اورفا، غازیان تپ و کیلیس در حال اجراست، شامل سیزده طرح آبیاری و نیروگاه آبی است و برای نهایی شدن این برنامه ها، ساخت 22 سد و 19 نیروگاه برق آبی روی دو رودخانه دجله و فرات و شاخه های آن ها در دستور کار دولت ترکیه است.
پروژه گاپ که از آن صحبت می کنیم، از سال 1980 رسما مورد توجه مسئولان وقت دولت ترکیه قرار گرفت و عملیات ساخت بسیاری از سدهای آن از جمله سد آتاتورک که ظرفیت آن به تنهایی معادل 650 سد ایرانی است، نهایی شد. قرار است این طرح بیش از دو میلیون هکتار از زمین های کشاورزی جنوب شرق ترکیه را به زیر کشت ببرد و مستقیم برای بیش از 200 هزار تن شغل ایجاد کند.
سدهای کبان، کاراکایا، آتاتورک، کرال کیزی، باتمان، بیره جیک، سیلوان تنها تعدادی از 22 سد بزرگ پروژه گاپ است که در کنار طرح های آبیاری هاران، ماردین و نیز تونل انتقال آب سوروچ از جمله بزرگ ترین بخش های این پروژه کلان آبی و عمرانی هستند که می توان نام برد.
برای اشاره به حجم خساراتی که این طرح ها ـ که همگی بر روی دجله و فرات احداث شده اند ـ به پایین دست دجله و فرات تحمیل کرده، کافی است بدانیم تنها حجم آب ذخیره شده در پشت سد آتاتورک معادل 650 سد ایرانی است و تنها به دلیل ساخت همین سد، بیش از 670 هزار هکتار از مزارع قابل کشت در کشور عراق به بیابان تبدیل شده است.
ساخت سدهای بزرگی چون آتاتورک و ایلیسو در کشور ترکیه و بر سر سرچشمه های قانونی رود دجله در دهه های اخیر به قدری افزایش یافته است که حتی اگر بارندگی های مطلوبی نیز در سال های آینده رخ دهد، احیای دوباره رود دجله ممکن نیست.
پیگیری حقابه های رود دجله از کشور ترکیه به دلیل اینکه در ادامه مسیر خود به اروند رود و خلیج فارس می ریخت، نه تنها وظیفه واجب مسئولان ارشد کشور ترکیه است، بلکه این اقدام باید از سوی مسئولان کشور ایران نیز در پیش گرفته شود.
امروزه نیز خسارات سنگین مشکلات برآمده از خشک شدن رود دجله را در بروز ریزگردهای کشنده در استان خوزستان ایران و از بین رفتن اقتصاد کشاورزی و دامداری مردم می بینیم و این دست کمی از یک جنگ تمام عیار در برابر ملت ایران و عراق از سوی ترکیه ندارد.
اینجا باید منتظر ماند و دید مسئولان ایرانی و عراقی در برابر مشکل بزرگی که بدون شک میلیون ها شهروند را دچار خسارت سنگین خواهد کرد چه خواهند کرد؟ بنا به هر دلیلی در این تهدید رو به افزایش، کشور و مقامات ترکیه دست بالا را دارند و باید چه از طریق مذاکرات دوجانبه و چه از طریق مجامع بین المللی کنش های آبی آنها بررسی شود.
این موضوع البته شاید هنوز به دغدغه اصلی مسئولان ایرانی تبدیل نشده باشد، اما غفلت از آن مهم بدون شک حیات را در بخش زیادی از مساحت جنوب شرق کشور غیر ممکن خواهد کرد.