پروندههای قضائی مربوط به «فحاشی» در ایران افزایش یافته است. این خبر هشدارآمیز را در حالی یک کارشناس جرم عنوان کرده است که در سالهای اخیر نگرانیهایی درباره کاهش آستانه تحمل شهروندان وجود داشته است.
به گزارش روزنامه ارمان، روانشناسان و کارشناسان مسائل اجتماعی موضوعات مختلفی را در کاهش آستانه تحمل دخیل میدانند. زمانی که آستانه تحمل پایین بیاید، یک برخورد ساده منجر به دعوای لفظی یا فیزیکی میشود. بررسیها نشان میدهد دعوای لفظی و دعوای فیزیکی در ایران افزایش یافته است و زیادتر شدن پروندههای مربوط به فحاشی که زیبنده جامعه ما نیست، خود عمق این آسیب را نشان میدهد.
«به خدا نمی خواستم بکشمش، هلش دادم، سرش خورد به جدول، کشته شد.» این عبارات بارها و بارها توسط کسانی گفته شده که هیچگاه فکر نمیکردند، روزی قاتل شوند. داستان به همین تلخی است. عصبانیت لحظهای بدون حتی ذرهای صبوری. فقط کافی است پای درد دل چنین افرادی بنشینیم که هر لحظه امکان دارد حکمشان به اجرا درآید. افرادی که دیگر پشیمانی برایشان بیفایده است. سال گذشته بیش از ۵۰۰هزار پرونده نزاع خیابانی در پایتخت تشکیل شد. براساس اعلام آمارهای رسمی روزانههزار و 600 نفر در کشور بهدلیل نزاع به پزشکی قانونی مراجعه کرده و پرونده تشکیل میدهند. در واقع میتوان گفت که هر ساعت 66 ایرانی به پزشکی قانونی مراجعه میکنند که درگیری منجر به جرح داشتهاند. تازه این پایان ماجرا نیست، چرا که بسیاری از نزاعها و درگیریهای خیابانی در جایی ثبت نمی شوند، وگرنه شرایط بسیار اسفناک تر میبود. با این حال باید به بررسی عوامل بروز پرخاشگری و کاهش آستانه تحمل مردم بپردازیم، چرا که در این بین برخیها ناخواسته در شرایط بحرانی قرار میگیرند و مسیر زندگیشان برای همیشه عوض خواهد شد.
دعوا بر سر جای پارک
روز گذشته یک کارشناس جرم درباره افزایش نزاعهای فردی نیز بیان کرد که متاسفانه در استانهای مختلفدرصد بالایی از جرائم شامل فحاشیها میشود، در حالی که چند سال پیش وقتی آمار جرائم کیفری را بررسی میکردیم، توهین جزو جرائم کثیرالوقوع نبود و این ناشی از این است که مردم خیلی کمتر عصبانیت خود را کنترل میکنند و خیلی زود عصبانیت آنها منجر به درگیری لفظی، بدنی و مسلحانه میشود و همه این موارد رو به افزایش و تزاید است. حسین میرمحمدصادقی درباره افزایش وقوع جرم در برخی استانها بهویژه در ایلام و افزایش استفاده از سلاح برای ارتکاب جرائم افزود: بهطور کلی هر جرمی که در منطقهای اتفاق میافتد، ناشی از یکسری از عوامل جرمزاست وبودن آن عوامل باعث تحقق آن جرائم میشود. او خاطرنشان کرد: در افزایش این جرائم خشن مانند ضربوجرح و قتل مساله عدم توانایی مردم برای مهار خشم در زمان درگیری است که یکی از مهمترین موضوعات در کنار بقیه عوامل مانند مشکلات اقتصادی و خانوادگی است که میتواند به برآشفتگی مردم کمک کند و باعث بروز این گونه جرائم شود. این کارشناس جرم تاکید کرد: نکته مهم در کشور ما این است که مردم توانایی کنترل خشم را ندارند و بسیار زود از کوره در میروند. او با بیان اینکهدرصد کمی از قتلها از پیش تعیین شده است، خاطرنشان کرد بیشتر آنها در نتیجه درگیری و عصبانیتهای آنی است که موجب بروز خشم میشود. بنابراین باید از این جهت کار فرهنگی بسیار عمیقی صورت گیرد تا این مساله کنترل شود. صادقی تاکید کرد: همچنین یکی دیگر از عوامل بروز قتل در برخی از استانها دسترسی آسان مردم به سلاح است. وقتی دسترسی به سلاح آسانتر باشد، امکان تحقق قتل و صدمات جسمانی نیز بیشتر خواهد شد. بنابراین باید جلو دسترسی مردم به سلاح نیز گرفته شود از سوی دیگر نیز آموزشها و کار فرهنگی لازم باید انجام شود تا مردم در هر درگیری و نزاع کوچکی دست به اسلحه نشوند. این حقوقدان با بیان اینکه متاسفانه در برخی موارد شاهد هستیم که دعوا بر سر جای پارک باعث قتل میشود، گفت: از این موارد در کشور ما زیاد دیده میشود و در کمتر کشوری ما شاهد چنین رفتارهایی هستیم. باید بررسیهای دقیق روانشناسی، حقوقی و جامعهشناسی شود تا با شناسایی عوامل موثر در این نوع رفتارها سریعتر بتوانیم این معضلات را برطرف کنیم. به گزارش ایلنا، صادقی خاطرنشان کرد: وقتی میان برخی مسئولان درگیریهای لفظی اتفاق میافتد و برخی از آنها دقت نمیکنند؛ این ادبیاتی که درباره مخالفان خود به کار میگیرند، باعث شده تا جو خشن در جامعه حاکم شود.
هنگام عصبانیت از خود واکنش نشان ندهید
یک روانشناس درباره کاهش آستانه تحمل در گفتوگو با «آرمان» میگوید: آستانه تحمل مردم کم شده است، به گونهای که منجر به رفتارها و گفتارهایی میشود که موثر نیستند و اثرات منفی دارند. در واقع باید بگویم که در این حوزه ضعف اساسی داریم. بهروز بیرشک میافزاید: مقداری از پرخاشگری ممکن است که به خواستها، توقعات و انتظارات برآورده نشده ما برگردد یا سرخوردگیهایی که برایمان پیش آمده است. او ادامه میدهد: معضل پرخاشگری برگرفته از ناکامی های افراد است. برخیها میتوانند در مقابل آن صبور و قوی باشند و بهدنبال راهکارها بگردند، برخیها زود از کوره در میروند، اما در کل میزان آستانه تحمل افراد پایین آمده است و حتما باید عوامل آن را بررسی کنیم. او عنوان میکند: البته برخیها پرخاشگر نبوده و اکنون بهدلیل تحولاتی که در زندگیشان رخ داده آستانه تحملشان پایین آمده است. این روانشناس بیان میکند: داشتن نگرانی های زیاد، احساس تبعیض، عدم قانون، بینظمی و عدم توانایی در این راستا تاثیرگذار هستند. بیرشک با ذکر مثالی خاطرنشان میکند: در خیابان شاهد هستیم که برخیها وقتی ماشینی جلویشان میپیچید، درگیر میشوند، اما راهکار مناسب این است که با شیوه های مختلف رفتاری از خود واکنشی نشان نداده و صبوری به خرج دهند. او میگوید: از سوی دیگر، ممکن است برداشتمان از وقایع درست نباشد. به عبارت دیگر تصویری که از موضوعات در ذهنمان داریم. برای مثال چرا فلانی بد صحبت کرد؟ چرا این کار انجام نشد؟ چرا فلانی برخوردش این گونه بود؟ در چنین شرایطی باید سعی کنیم مقداری موقعیتمان را عوض کنیم و همان لحظه واکنشی را از خودمان نشان ندهیم. در واقع مقداری صبوری کردن و تغییر موقعیت به ما در آن لحظه کمک خواهد کرد که بررسی کنیم چه عاملی باعث شده که یک مرتبه به هم بریزیم. بیرشک بیان میکند: طبیعتا شخصیت افراد با هم فرق دارد. برخیها جوشی تر هستند، برخیها عجول تر و برخی های دیگر عادت کردهاند که آنچه دلشان خواسته صورت بگیرد. این روانشناس اظهار میکند: برخیها باید و نبایدهایی در زندگی دارند و یک عاملی وجود دارد که آنها را تحریک به پرخاشگری میکند. باید دید این عوامل چقدر منطقی و چقدر غیرمنطقی هستند. او خاطرنشان میکند: از سوی دیگر، الگوهایمان و حتی تشویقهایی که از بروز رفتار پرخاشگرانه داشتیم بیتاثیر نیستند. وقتی احساس کردیم که با پرخاشگری حرفمان به کرسی نشسته است، در واقع تشویق به تکرار میشویم. با این حال ما باید روی خودمان کار کنیم و این توجه را داشته باشیم که میتوانیم به کنترل رفتارهایمان بپردازیم و زود در برابر مشکلات از خودمان واکنش نشان ندهیم.