اهالی فرهنگ در حالی فعالیت خود را در سال 1397 آغاز کردهاند که به نظر میرسد چالشهای جدی در مسیر مدیریت فرهنگی کشور پیش روی متولیان این بخش و به ویژه مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد؛ چالشهایی که شماری از آنها متعلق به سالهای پیشین است و سال به سال بر ابعاد آنها افزوده شده، به گونهای که برخی از آنها حتی در موضع گیریهای اهالی فرهنگ در بهاریههایشان انعکاس داشت.
به گزارش «تابناک»؛ فرهنگ در سال 1396 با تحول خاصی روبه رو نشد و تقریباً در هیچ یک از عرصههای سینما، تئاتر و موسیقی شاهد اتفاق مهمی به جز جابجاییهای مدیریتی نبودیم؛ شرایطی که پیش از این در گزارشی در «تابناک» مورد بررسی قرار گرفت و میتوانید با خواندن آن (از اینجا) مروری سریع به آنچه گذشت، داشته باشید و تا حدودی فضای پیش روی فرهنگ در سال 1397 را درک کنید. در واقع آنچه پشت سر گذاشته شد، به آنچه در پیش خواهد بود و چالشهای مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دربرمیگیرد، متصل است.
در حوزه سینما، مدیران سینمایی در واپسین روزهای پایانی سال 1397 بالاخره به چالش شفاف سازی بنا به درخواست دبیر فرهنگی «تابناک» پاسخ داد و برای نخستین بار لیست رقمهای پرداختی به فیلمهای سینمایی، توافق نامه 17.3 میلیاردی فیلم رستاخیز و کلیات هزینه کرد چند دوره جشنواره فیلم فجر اعلام شد؛ هرچند در این زمینه ابهامهایی وجود دارد که سال آینده باید مشخص شود و احتمالاً چالشهای سال آینده را شامل میشود.
از مهمترین چالشها، ارائه اطلاعات دقیقتر درباره هزینههای پرداختی سازمان سینمایی به فیلمهای سینمایی است. در لیست منتشر شده، با وجود مشخص بودنِ رقم و نوع اعتبارات تزریقی به فیلمهای سینمایی، مشخص نیست چه میزان از سرمایه گذاری فارابی در این آثار به حساب فارابی بازگشته و چه میزان همچنان به عنوان طلب فارابی مطرح است. این گمانه پررنگ است که برخی فیلمسازان با گذشت سالها، بدهیشان را به فارابی ندادهاند و اگر قرار باشد امروز اصل پول دریافتی را پرداخت کنند، ارزش آن رقم به یک چندم سقوط کرده است.
علاوه بر چالش شفافسازی که در سال آینده تداوم خواهد داشت و درباره بخشهایی همچون رقم کمکهای سازمان سینمایی به خانه سینما طی دو دهه اخیر نیز مطرح خواهد شد، چالش پررنگتر که حتی در پیامهای نوروزی سینماگران انعکاس داشت، ماجرای فیلمهای توقیفی است. فیلمسازانی که برخی از آنها حتی پروانه نمایش را برای چندمین بار دریافت کردهاند، هنوز نتوانستهاند فیلمهایشان را اکران کنند و کاسه صبرشان لبریز شده و طبیعتاً در سال آینده واکنشها از آنچه در سال 1396 شاهدش بودیم، غلیظتر خواهد بود.
البته دور از انتظار نیست که در حوزه سینما شاهد تحولاتی نیز باشیم، چون تنها بخشی که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هنوز در آن تغییری ایجاد نکرده، سینماست و در عین حال بعید است به جز توافق کلامی، حکم ابقایی برای معاون سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر شده باشد و این حکم رسانهای نشده باشد؛ بنابراین، دور از انتظار نیست که در این حوزه نیز تغییراتی رخ دهد؛ هرچند امیدواریم اگر قرار بر تغییری بود، با انتخابهایی از جنس معاونت هنری مواجه نشویم و اهالی سینما با چراغ به دنبال مدیران سابق نباشند!
هرچند در حوزه موسیقی لغو کنسرتها بسیار کاهش یافته، این اتفاق نه متأثر از رفع موانع گذشته بلکه تحت تاثیر کاهش یا عدم صدور مجوز کنسرت پاپ -بعضاً حتی کنسرت سنتی- برای شهرهایی است که برگزاری کنسرت پاپ یا اساساً برگزاری کنسرت در آنها با حواشی و لغو این برنامهها گره خورده بود. بعید نیست این چالش پایدار در سال پیشرو نیز نمودار شود. اما مسأله مهمتر تداوم بخشی به اجرای ارکستر ملی است که گاه گاهی اجراهای محدودی دارد و فعالیت پایدار آن تحقق نیافته است؛ چالشی که البته در حاشیه مطالبات اهالی هنر قرار گرفته و شاید در این سال نیز به آن توجه نشود؛ اما به هر حال باید در نظر داشت نماد موسیقی هر کشور ارکستر ملی است و این ارکستر اکنون وضعیت پایداری ندارد.
چالش دیگر در حوزه نشر و به ویژه نشر کتب و مطبوعات است. افزایش قیمت کاغذ در سالی که گذشت به تعطیلی شماری از مطبوعات و کاهش تیراژ شماری دیگری منجر شد. در بازار کتاب نیز قیمت پشت جلد افزایش معناداری داشت و راهکارهایی نظیر استفاده از فونت ریزتر و کاغذ نامرغوب نیز نمیتواند تاثیر چشمگیری در کنترل جدیِ قیمت کاغذ داشته باشد و بدین سان، قیمت کتب چاپ شده در سال 1397 که در نمایشگاه مطبوعات عرضه میشود، کتابخوانهای حرفهای را نیز در خرید کتاب با وسواس و مشکلپسندی مواجه خواهد کرد!
اگر روند افزایش نرخ دلار در سال آینده تداوم یابد، شرایط از این نیز پیچیدهتر خواهد شد و عمر رسانههای کاغذی در ایران سریعتر از دیگر کشورها به انتها میرسد و نسخههای الکترونیک کتب با سرعت بیشتری جایگزین نسخههای کاغذی میشوند. طبیعتاً در صورت وقوع چنین اتفاقاتی، صنعت چاپ در ایران با آسیب جدی مواجه خواهد شد و وضعیت از آنچه اکنون شاهدش هستیم برای چاپخانهها پیچیدهتر خواهد بود.
مسأله دیگر نظام صنفی مطبوعات است که پیش نویس تازه لایحه آن در روزهای پایانی سال منتشر شد و طبیعتاً قرار است در طول سال پیش رو به مصوبه هیأت دولت تبدیل شود و سپس در قالب لایحه به مجلس شورای اسلامی رفته و با تصویب نهایی، اجرایی شود. برخی از بندهای این قانون نظیر مشروط کردن روزنامه نگاری به دریافت پروانه از این نظام صنفیِ دولت نهاد بسیار نگران کننده است و میتواند تبعات فراوانی از جمله تحدید روزنامه نگاری را در پی داشته باشد. این لایحه چالش بزرگی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهد بود.
انتظار میرود، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با چالشهای تازهای به جز آنچه مطرح شد و میراث سالهای پیشین است، مواجه نشود اما مدیریت همین چالشها به قصد رفع آنها، آنقدر نیازمند برنامهریزی بلندمدت و عملیاتی شدنِ این برنامههاست و شاید اگر در پایان سال نیمی از چالشها نیز برطرف شده باشد و ابرچالش فرهنگی تازهای نیز به وجود نیامده باشد، باید از شرایط حاکم بر فرهنگ رضایت داشت.