شش روز زندگی،4سال به‌دنبال طلاق

کد خبر: ۷۸۸۴۴۴
|
۲۰ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۴ 09 April 2018
|
3043 بازدید
|
۳

جدال عروس و داماد که پس از شش روززندگی مشترک با هم اختلاف پیدا کرده بودند، بعد از چهار سال کشمکش و با دریافت هزینه جشن عروسی ازسوی داماد وامضای برگه طلاق به پایان رسید.

به گزارش ایران، یکی از روزهای پایان سال که بیشتر خانواده‌های تهرانی درگیر خانه تکانی و خرید شب عید بودند، «یاسمن» و «خسرو» همراه اعضای خانواده و وکلایشان به شعبه 276 آمده بودند، البته این زوج بار اولشان نبود که به دادگاه خانواده مراجعه کرده بودند،چراکه از چهار سال پیش یکی از گرفتاری هایشان رفت و آمد به دادگاه‌های مختلف بود.

وقتی زن و شوهر جوان با پدر، مادر و وکلایشان وارد دادگاه شدند، قاضی «غلامرضا احمدی» با شنیدن همهمه آنها، سرش را از روی پرونده بلند کرد. به نظر می‌رسید آنها را خوب می‌شناسد. به همین خاطربلافاصله گفت: «لطفاً فقط طرفین پرونده و وکیل‌ها بمانند و بقیه بیرون منتظر بمانند...». سپس رو به مرد جوان پرسید:«بالاخره می‌خواهید چه کار کنید؟ یادم هست که در جلسه قبل نه موافق طلاق بودی و نه حاضر به تهیه مسکن مناسب برای شروع زندگی. همسرت هم روی کراهت زندگی با شما تأکید داشت...»

همان موقع وکیل زن جوان جواب داد:«شوهرموکلم موافقت کرده که در قبال دریافت هزینه جشن عقد به طلاق رضایت بدهد.» مرد جوان که گوشه‌ای ایستاده بود گفت:«15 سکه طلا که بابت بخش اول مهریه پرداخت کــــــــــــــرده ام، همین‌طور 2 سکه‌ای را که بابت چهار ماه از من گرفته است، باید پس بدهد...»

قاضی سری تکان داد و گفت:«معلوم است در این دو ماهی که خبری از شما نبود، رفته اید و حرف هایتان را زده اید...» سپس رو به زن و شوهر جوان کرد که در سکوت هر کدام به سمتی نگاه می‌کردند.

یاسمن و خسرو هر دو اهل یک محل بودند. منطقه‌ای در حوالی کرج. مرد جوان نخستین بار دختر مورد علاقه‌اش را در یک لباس فروشی دیده بود. درست در روز پدر و یک هفته پس ازآشنایی شان، با مادر و پدرش به خواستگاری رفته بودند.، اما خانواده یاسمن به‌ دلیل سن کم دخترشان موافق این ازدواج نبودند و بهانه آوردند که یاسمن تصمیم دارد تحصیلاتش را ادامه دهد. اما خسرو دست بردار نبود و حدود یک سال هر ماه با گل و شیرینی به خواستگاری رفته بود. سرانجام با قول اجازه ادامه تحصیل و یک دوره نامزدی دو ساله موافقت خانواده عروس را گرفته بود، اما وقتی زوج جوان می‌خواستند پای سفره عقد بنشینند، نخستین اختلاف‌ها میان دو خانواده شکل گرفت. خانواده یاسمن روی 500 سکه طلا برای مهریه اصرار داشتند و خانواده خسرو روی کم کردن میهمانان. سرانجام قرارعروسی گذاشته شد و روز جشن هم خانواده عروس به خاطر پایین بودن کیفیت شام، شیرینی و میوه اعتراض کردند و خانواده داماد به خاطر بالا بودن هزینه عکاسی و فیلمبرداری. هر چه بود با وساطت بزرگترها دعواها به پایان رسید اما جدال زن و شوهر جوان تازه شروع شده بود. در همان روزهای اول بعد از عقد یاسمن متوجه شد که همسرش میانه‌ای با مسواک زدن ندارد، هیچ وقت موهایش را شانه نمی‌زند و زحمت شستن جوراب‌هایش را هم به خود نمی‌دهد. از سوی دیگر در ابراز احساس و به کار بردن کلمات زیبا و عاشقانه هم غرور زیادی دارد. خسرو بارها اعلام کرد که بعد از تحصیل دوست ندارد همسرش در جامعه حضور داشته باشد و کار کند. یاسمن هم که سن و سال زیادی نداشت از این رفتارها و حرف‌ها دلخور شد و به همسرش گفت:«حرف‌های قشنگ و آرزوهایی را که طی 12 بار خواستگاری زده‌ای، خیلی زود فراموش کرده‌ای.» و....

هنوز شش روز از تاریخ عقد عروس و داماد جوان نمی‌گذشت که یاسمن به خانواده‌اش گفت که همسرش به دروغ گفته استاد دانشگاه است، ولی در واقع یک دبیر حق التدریسی بود. بعد هم از توهین‌های شوهرش حرف زد و اعلام کرد نمی‌تواند به زندگی با این مرد ادامه دهد.

پس از آن بود که خانواده‌ها بار دیگر رو در روی هم قرار گرفتند و پس از آنکه نتیجه‌ای از جلسات خود نگرفتند کار به دادگاه‌های مختلف کشید و پرونده‌های مهریه و تمکین و نفقه و... گشوده شد.در لحظاتی که خسرو و یاسمن پیش روی قاضی احمدی نشسته بودند و در سکوت به گذشته خود فکر می‌کردند، پدر داماد وارد شد و به وکیل عروس‌اش گفت:«طلاهایی که به‌عنوان هدیه به عروس داده‌ایم یادتان نرود. آنها را باید به ما برگردانید. هزینه جشن هم 70 میلیون تومان شده بود.»و...

بعد از این حرف دو وکیل شروع کردند به حرف زدن و معلوم شد که طلاهای مورد نظر یک رشته دستبند باریک است که مادر داماد سر عقد به یاسمن هدیه داده بود، اما آنها ادعا کردند همان شب گم شده است.

هزینه جشن هم رقمی حدود 30 میلیون تومان برای دو طرف بوده است. چند دقیقه بعد قاضی همه حاضران را به سکوت فراخواند و از آنها اجازه خواست پرونده دادخواست طلاق یاسمن به طلاق توافقی تبدیل شود.

وکلا و طرفین با هم مشورت کردند و سرانجام قرار شد خانواده عروس بهای دستبند، 17 سکه دریافتی بابت مهریه و 20 میلیون تومان بابت خسارت ناشی هزینه‌های جشن عقد و پذیرایی از میهمانان را بپردازند. در پایان قاضی از زن و شوهر و وکلایشان درخواست کرد برگه‌ها را امضا کنند تا رأی خود را صادر کند.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۷/۰۱/۲۰
به همچین مرد بی مسئولیت و دروغگویی اصلا نباید زن میدادن حتی اگر صد بار هم به خواستکاری میآمد. باز خوبه دختر مردم شانس آورد از چنین نامردی جدا شد ولی این عادلانه نبود که درخواست طلاقش چهار سال طول بکشه!
ناشناس
|
United States
|
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۷/۰۱/۲۰
چرا باید طلاق از یک شوهر دروغگو اینقدر مشکل و زمانبر باشد؟ زندگی انی دختر بدبخت را تباه کردید. تازه کلی خسارت بابت طلای زمان عقد یا هزینه ازدواج از خانواده اش گرفته اید! شرم اور است.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۳۳ - ۱۳۹۷/۰۱/۲۱
بنده خدا دختر و خانوادش. نه تنها عمرش رفت و نه تنها مهریه و نفقه ای هم بهش تعلق نگرفت، بلکه یه پول درشتی هم دستی داده ب شازده !!!!
این عدالته؟؟؟؟؟؟؟
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟