سخن های جدید وزیر نیرو که در رابطه با سیاست های وزارتخانه نیرو برای حل بحران آب بر زبان رانده شد، حکایت از عزم جدی وزارت نیرو برای ورود به این مقوله و عملیاتی کردن برنامه های جدید در این حوزه دارد؛ سیاست هایی که به نظر هم خیلی دیر به ذهن مدیران وزارت نیرو رسیده است و هم تناقض های فراوان، اجازه اجرای درست این برنامه ها را از آنها خواهد گرفت.
به گزارش «تابناک»، امروزه دیگر همگان پذیرفته اند که شرایط منابع و مسائل آب ایران به شکلی جدی بحرانی شده است و بی توجهی به این وضعیت عواقب بسیار سنگینی در آینده نزدیک ایجاد خواهد کرد. این مسئله از آن جهت مورد تأکید است که تا همین چند سال پیش بودند کسانی که بحرانی بودن منابع آب ایران را یک توهم بر می شمردند و از همین رو برای مدیریت آن اقدام عملیاتی ترتیب نمی دادند.
جدا از افراد و شخصیت هایی که خارج از جایگاه مدیریت اجرایی وجود بحران آب را رد می کردند و آن را مقوله ای ساخته و پرداخته شده برای افزایش نیاز کشور به بیگانگان تصور می کردند و امروز که آثار بحران آب نمایان شده، خود را به فراموشی زده اند، مدیران اجرایی نیز چندان به این مسئله اعتقاد نداشتند؛ مدیرانی که اکنون مشخص می شود چقدر در گذشته مرتکب خطا و اشتباه در محاسبات شده اند.
اشتباه مدیران اجرایی در محاسبات و مقاومت آنها در برابر هشدارهای کارشناسان مبنی بر جدی بودن مسئله آب را می توان از سخن های جدید «رضا اردکانیان» وزیر کنونی نیروی کشور برداشت کرد؛ شخصیتی که سابق بر این هم سال ها در رأس این وزارتخانه نقش آفرینی کرده است و اکنون بر خلاف گذشته پذیرفته که بحران آب کشور و تنش های برآمده از آن نیاز به ورود جدی مسئولان به ویژه مدیران وزارت نیرو دارد.
جدیدترین صحبتهای وزیر نیرو حکایت از این دارد که تصمیمهای جدید این وزارتخانه برای حل بحران آب وارد فاز اجرایی شده و در همین مورد برای تمامی شهرهای دارای تنش آبی برنامهریزی در دست اقدام است و قرار شده سند آمایش آب محور استانی نیز تدوین شود و در آن اطلاعات دقیق هر کدام از شهرها و استانها مورد ارزیابی قرار بگیرد
در جلسه اخیر سران قوا نیز موضوع آمایش آب محور مورد تأکید رئیس مجلس شورای اسلامی قرار گرفته و قرار شد تا بر اساس برنامهریزی صورت گرفته و با کمک کارگروه ملی سازگاری با کم آبی در هر استان و پس از آن در ارتباط با حوضه های آبریز با بهرهگیری از مشارکت نیروهای تخصصی استانها و نظارت نمایندگان و دستگاههای اجرایی هر منطقه طرح آمایش آب محور استانی تهیه شود.
همچنین وزیر نیرو اعلام کرده است که برای تک تک شهرهای دارای تنش آبی برنامه دارد و طرح های مدون را بر اساس برنامه ارائه شده به مجلس برای سال های پیش رو مشخص کرده است. در همین زمینه رضا اردکانیان وزیر نیرو اظهار کرد: دوشنبه هفته پیش در شورای عالی آب با حضور معاون اول رئیسجمهوری گزارش تفصیلی در مورد وضعیت استانها ارائه شد که به توصیه جهانگیری قرار شد وضعیت هر کدام از شهرهای دارای تنش آبی مورد بررسی قرار بگیرد و این موضوع نیز در دستور کار هیات وزیران قرار گرفت.
به گفته وی به طور مثال در شهری همچون بندرعباس که کاهش محسوس بارندگیها امسال این بخش باعث شده تا سد مهم استقلال این منطقه تنها ۱۲ درصد حجم آب ذخیره شده دارد، تاکید ما روی استفاده از آب شیرین کنها خواهد بود تا هر چه زودتر بتوانیم طرحهای مرتبط به این استان را وارد مدار کنیم و با حفر چند حلقه چاه جدید مشکلات مربوط به این منطقه را مدیریت کنیم.
اردکانیان افزود: بوشهر در سال آبی جاری با کاهش ۶۲ درصدی بارشها روبه رو است که امسال درصدد کاهش ۳۰ درصدی آب مصرفی فضای سبز منطقه از شبکه آبرسانی استان هستیم.
این سخنان که وزیر نیرو در حضور مقامات عالی رتبه کشور بر زبان رانده و معاون اول رئیس جمهور و نیز رئیس مجلس شورای اسلامی بر آن مهر تأیید زده اند، در حالی است که پرسش واقعی پیش آمده هنوز بی پاسخ و روی زمین مانده است!
اینکه چرا اینقدر دیر وزارت نیرو عزم جدی خود را برای ورود به ماجرای بحران آب علنی کرده است و برنامه های خود را تقدیم مسئولان کرده است؟ آیا این اتفاق به معنی این نیست که تا کارد به استخوان نرسید، وزارت نیرو از خواب زمستانی خود بیدار نشد؟
از آنجا که وزیر نیروی کنونی در دهه های گذشته نیز همواره یکی از مدیران و سیاست گذاران مسائل آب ایران بوده است، از وی و دوستانش باید پرسید آیا شما هم در گذشته معتقد بودید که بحران آب در ایران و تشدید تنش های بر آمده از آن صرفاً یک توهم است و نیازی به اتخاذ برنامه های جدی برای آن نیست؟
اگرچه به راحتی نمی توان از عملکرد گذشته مدیران و متولیان آب کشور گذشت و باید آنها پاسخ بدهند که چرا به این مقوله ورود دیرهنگامی داشته اند، موضوع مهم دیگر که نگرانی ها را افزایش می دهد این است که حتی سخنان کنونی وزیر نیرو نیز در رابطه با نوع مدیریت بحران آب نگران کننده و بیانگر عدم نگرش اساسی این وزارتخانه به بحران آب است.
در سخنان وزیر آمده است که با توجه به کاهش نزدیک به 60 درصدی بارندگی ها در استان بوشهر و آب گیری 12 درصدی سد استقلال بندر عبارس، برای رفع بحران این دو شهر ورود به موضوع آب شیرین کن ها باید در دستور کار قرار بگیرد!
پرسش این است که اگر سال آینده یا ماه های آینده میزان بارش این دو استان افزایش یابد باید سیاست ورود به توسعه آب شیرین کن ها از دستور کار خارج شود؟ آیا اساساً می توان روی این راه حل به عنوان یک اقدام زود بازده حساب باز کرد؟ آیا جایگاه و وظیفه مدیران و متولیان منابع آب کشور نباید این باشد که 10 یا 20 سال پیش این روزها را پیش بینی می کردند و زیر ساخت های آب شیرین کن را در استان بوشهر و هرمزگان توسعه می دادند؟
جدا از این مسئله مهم، بر اساس گفته های وزیر نیرو به نظر می رسد این وزارتخانه در سیاست مدیریت شهر به شهر مسائل آب نیز صرفاً یک ورود شعاری و بی نتیجه به مقوله بحران آب را در دستور کار قرار داده است! با توجه به اینکه منابع و مسائل آب کشور به شدت با جغرافیای طبیعی گره خورده است و این مهم با مرزهای سیاسی کشور بیگانه است، آیا می توان مدیریت بحران آب کشور را صرفاً با لحاظ کردن مدیریت شهری و شهرستانی پیش برد؟ آیا در این مسیر مرزهای سیاسی و مدیریت مستقل استان ها مانع بر سر راه نخواهند بود؟
این موضوع را به خوبی می توان از مدیریت دوگانه ومتناقض مدیران سیاسی استان اصفهان در رابطه با مسائل آب این استان برداشت کرد؛ مدیرانی که در غرب استان و در شهرستان هایی مثل چادگان و فریدونشهر با دو حوضه آبریز زاینده رود و کارون رو به رو هستند و مدیریت دوگانه ای را در دستور کار قرار داده اند. آنها از یک سو در برابر برداشت های بی رویه از منابع آب آبریز کارون مشکلی ندارند و از سوی دیگر شدید ترین سخت گیری ها را بر کشاورزان فعال در حوضه آبریز زاینده رود دارند.
این مهم در استان چهارمحال بختیاری و در شهرستان هایی مثل کوهرنگ دقیقاً بر عکس مدیران اصفهان جاری است. به این شکل که در برابر برداشت های بی رویه از حوضه آبریز زاینده رود مشکلی ندارند اما با برداشت های بی رویه از حوضه آبریز کارون سخت گیری های شدیدی را صورت می دهند.
با توضیحاتی که به آن اشاره شد، پرسش نخست این است که چرا وزارت نیرو اینقدر دیر به صورت جدی به مقوله آب ورود کرده و مدیران و برنامه ریزان این نهاد عریض و طویل در سال و دهه های گذشته به چه علت به این مسئله مهم بی توجهی بودند؟ پرسش دیگر این است که آیا سیاست های جدیدشان با موفقیت انجام خواهد شد یا خیر؟
به نظر می رسد آنچه وزارت نیرو و دیگر مسئولان به دنبال آن هستند همچون نوش دارویی است که نه تنها در ساختار و مواد سازنده آن ابهام و اشکال وجود دارد و از این رو امیدی به اثر گذاری آن نیست، همچنین کار بحران آب کشور از مداوا گذشته و اکنون نیاز به یک جراحی اساسی دارد؛ اقدامی که طی آن شاید نیاز باشد بسیاری از ساختاری کنونی کشور مثل الگوی معیشت و درآمد مردم و حتی محل زندگی آنها به صورت کلی تغییر کند.