یک جامعهشناس وجود بیکاری، نمایش ثروت، راه ننداختن کارِ مردم در ادارات، رشوه و ناکامی جنسی از عوامل بروز خشونت در جامعه عنوان کرد.
به گزارش «تابناک» سید حسن حسینی (جامعهشناس) در گفتوگویی، در رابطه با بروز خشم در جامعه بیان داشت: بخشی از خشونت موجود در جامعه را باید در حوزه خانوادگی جستوجو کرد، در برخی خانوادهها زنان و شوهران و والدین و فرزندان به جای گفتوگوی مناسب از صدای بلند و رفتارهای خشونتآمیز فیزیکی استفاده میکنند. البته، این مسأله در خانوادههای مختلف متفاوت است. اخباری هم که از مدارس به گوش میرسد؛ نشان میدهد معلمی که باید آموزش دهد و تربیت کند او هم اعمال خشونت میکند. این در حالی است که در سیستمهای آموزشی دنیا خشونتهای لفظی و فیزیکی نسبت به دانشآموزان را بهطور کلی ممنوع کردهاند و اگر کسی مرتکب این نوع از خشونتها شود، مورد مجازات قرار میگیرد.
او در گفتگو با ایلنا تاکید کرد: محرومیتهایی که در جامعه وجود دارد؛ مانند محرومیتهای اقتصادی برونداد خشونت دارد. به بیان دیگر، اگر این محرومیتها در جامعه وجود داشته باشد، خودبهخود رفتار عکسالعملی آنها خشونت است.
حسینی با اشاره به اینکه یکی از شاخصههای جامعه ما بالابودن سطح خشونت در همه اشکال است، بیان داشت: یکی از اشکال خشونت بدزبانی و حتی نگاه نامناسب است و بعد از آن خشونت های فیزیکی و از این قبیل است که قالبهای بروز خشونت از یک جامعه است، عواملی که گفته شد میتواند در قالبهای بروز خشونت از یک جامعه دستهبندی شود و بگوییم که جامعهای نسبت به یک جامعه دیگر خشنتر و یا عاقلتر است. بر این اساس میزان خشونت در خانواده و محل کار جمع میشود و نمرهای را براساس آن برای هر جامعه تعیین میکنند، در مجموع وقتی این پدیدهها در جامعه دیده میشود با یک جامعه خشن مواجه هستیم.
حسینی در ادامه تاکید کرد: خشونت از آنجایی شروع میشود که جایگاه افراد و همچنین خدماتی که دریافت میکنند دچار عدم تعادل شده باشند. در جامعه ما ثروت و فقر به راحتی خودنمایی میکند و کسانی که ثروتمند هستند همه امکانات ثروتمندی خود را به نمایش میگذارند و به آن افتخار میکنند؛ از طرفی عده بسیار زیادی در همین جامعه از امکانات بسیار کم و صفر برخوردار هستند. مشخص است که در این جامعه خشونت بروز پیدا میکند.
او در ادامه با اشاره به اینکه کسی که سرمایهدار و پولدار است و یک شبه این پول را به دست آورده، اعمال خشونت میکند، بیان داشت: این فرد میخواهد جامعه را تحقیر کند؛ چراکه یکی از دلایلی که افراد رفتار خشن از خود بروز میدهند این است که میخواهند طرف مقابل را تحقیر کنند. اگر یک مرد همسر خود را کتک میزند یا والدین فرزندان را مورد ضرب و شتم قرار میدهند و اگر بزرگترها به کوچکترها بیاحترامی کلامی میکنند، در واقع در مرحلهای هستند که قصد تحقیر طرف مقابل را دارند. تحقیر کردن در جامعه آن هم به این صورت که در جامعه شاهد آن هستیم موجب خشونت میشود.
حسینی گفت: در سیستمهای اداری تسهیل امور روزمره مردم وجود ندارد؛ یعنی یک فرد وقتی قبول کرده است که کارمند یک سازمان باشد و موظف است در ازای دریافتی که دارد؛ کم یا زیاد، کار اربابرجوع را به درستی انجام دهد. اگر این اتفاق در جامعه رخ دهد مراجعات اداری به صورت طبیعی صورت میگیرد و افرادی که به عنوان ارباب رجوع به ادارات میروند با رضایت از ادارات خارج میشوند اما متاسفانه سیستم اداری بسیار مشکلدار است و جایی که باید در آن به صورت طبیعی انجام وظیفه شود، غیرطبیعی عمل میشود.
او در ادامه گفت: رشوه در سیستم اداری بسیار بالاست و یکی از نتایج و برونداد بالا بودن رشوه در هر جامعهای خشونت است، چون یکی از عوامل مهم بروز خشونت ناکامی است. در طی روز مردم در چند جایگاه ناکام میشوند. در جامعهشناسی خانواده یکی از دلایلی که زنان و مردان به عنوان زن و شوهر بروز خشونت نسبت به فرزندان دارند ناکامی جنسی آنهاست. یعنی اگر دو نفر در روابط جنسی به صورت نرمال رضایت نداشته باشند در بیرون از خانه یا با کودکان خود خشونت را بروز میدهند.
حسینی تاکید کرد: یکی دیگر از اشکال ناکامی، ناکامی اقتصادی است. در جامعهای که اختلاف طبقاتی در آن زیاد است بیکاری و تناسب میان درآمدها و هزینهها بسیار بالاست و حتی برای برخی شکننده است؛ خودبه خود در چنین جامعهای خشونت بیشتری وجود خواهد داشت. این افراد در زندگی روزمره دچار ناکامی میشوند؛ میبینید که فردی اتومبیل خود را آتش میزند یعنی کل هستی و حیات مادیاش، او با امری مواجه شده است؛ مثل دو بار جریمه شدن؛ این فرد چون نمیتوانسته خشونت خود را بر دیگری تخلیه کند و چون توان بروز خشونت نسبت به دیگری را نداشته، خودزنی میکند. بنابراین آتشزدن خودرو توسط این فرد ناشی از این است که فرد آنقدر ضعف دارد و نمیتواند خشونت را به دیگری بروز دهد که خودزنی میکند.
او در ادامه گفت: در بررسی وضعیت زنانی که در ایلام، خوزستان یا مناطق عشایری زندگی میکنند باید مشخص شود که چرا برخی از آنها خودشان را آتش میزنند یا میکشند؟ خودکشی در واقع بروز خشونت و نارضایتی آنهاست. این زنان برای هشدار دادن به جامعه به خودشان آسیب میزنند. زور آنها به برادر، پدر و یا افراد خانواده نرسیده است مثلا مجبور به ازدواج اجباری شدهاند. بنا بر این ناکامی که فرد با آن مواجه شده است به صورت خشم بر خودِ فرد بروز پیدا میکند. بنابراین برخی پدیدهها ناشی از مجموعهای است که بیرون از توان فرد است.
حسینی تاکید کرد: وقتی با جامعهای مواجه هستید که در آن بیکاری بالاست و افرادی که در وضعیت اشتغال هستند در خطر بیکاری قرار دارند این ناامنی فکری خودبهخود روابطی را ایجاد میکند تا خشونت بیشتر بروز پیدا کند. در جامعهای که در آن تنگنای اقتصادی وجود داشته باشد و از طرفی روابط جنسی و عوامل دیگر نیز در آن مشکل داشته باشد، مطمئن باشید که در این جامعه خشونت بالا خواهد بود و یکی از اشکال این نوع خشونت، خشونت های رفلکسی یا خودبرگشته است.
این جامعه شناس در ادامه تاکید کرد: چند روز پیش اتومبیل استاد دانشگاه را آتش زدند، زور دانشجو به استاد نرسید و به این شکل خشونت بروز پیدا کرد. بنابراین عقدههایی بر اثر نبود گفتمان و منطق به این شکل بروز پیدا میکند.
او در ادامه گفت: یکی از عوامل دایر شدن مراکز ورزشی مثل فوتبال و کشتی این است که بخشهایی از جامعه که مقدار زیادی در درون آنها عقدههایی وجود دارد، برونریزی شود وجود این میادین موجب میشود تا این عقدهها بیرون ریخته شود. شما به این مساله توجه کنید اغلب بوکسورها، کاراتهکارها یا همان ورزشهای رزمی از طبقات مرفه جامعه نیستند. تمام بوکسورهایی که در فرانسه زندگی میکنند متعلق به حومه شهر پاریس هستند. به عبارت دیگر انسان باید با توجه به مجموعه جامعه محیطهایی داشته باشد که در آن خودش را بیرون بریزد. اگر سیستم مددکاری در جامعه رواج پیدا کند میتواند در حل مسائل تاثیرگذار باشد.
حسینی گفت: متاسفانه در کشور مددکاری اجتماعی به درستی انجام نمیشود. اینکه هم مشکلات فرد را بشنوند و هم برای آن کاری انجام دهند. وقتی شهروند دو بار جریمه میشود و از آن طرف هم به شهروندان بها داده نمیشود نباید انتظار داشت که در برخی مواقع عکسالعملهای آرام از خود بروز دهند. ما در کشور از صبح تا شب با انواع خشونتها مواجه هستیم و بروز چنین خشونتهایی توسط شهروندان به دلیل وجود ساختارها و روابط میتواند قابل پیشبینی باشد.