خواستگار کینهجو که برای رسیدن به دختر مورد علاقهاش خودرو و موتور رقیب عشقیاش را در شرق تهران به آتش کشیدهبود، بازداشت شد.
به گزارش جوان، ساعتسه بامداد۱۴ اسفندسالگذشته مأموران کلانتری۱۱۰ شهدا از حادثه آتشسوزی در پارکینگ یک ساختمان مسکونی با خبر و در محل حاضر شدند.
همزمان با حضور پلیس، آتشنشانان مشغول اطفای حریق بودند. ساکنان ساختمان هم که میان دود و آتش گرفتار شده بودند از در ساختمان راهی برای فرار نداشتند برای همین همگی به پشتبام پناه برده بودند.
آتشنشانان بعد از ایمن کردن محل موفق شدند آتش را مهار کنند. بررسیهای بعدی حکایت از این داشت که کانون آتش یک خودروی جک و یک موتورسیکلت که در آتش سوخته بودند. بررسیهای کارشناسان سازمان آتشنشانی بعد از تحقیقات لازم نشان داد که حادثه آتشسوزی به صورت عمدی ایجاد شده است به طوری که یک نفر با پاشیدن بنزین روی خودرو و موتورسیکلت اقدام به آتشسوزی کرده است. بعد از آن بود که پرونده با موضوع آتشسوزی عمدی تشکیل شد و به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای ناحیه۱۴ تیمی از کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران مأمور رسیدگی به پرونده شدند. در اولین گام مجتبی، صاحب خودروی جک و موتورسیکلت که مردی جوان بود مورد تحقیق قرار گرفت، اما او گفت که با کسی اختلاف ندارد و به هیچکس هم مظنون نیست.
در شاخه دیگری از تحقیقات کارآگاهان پلیس بعد از چند ماه ۱۴مردادماه امسال یکی از دوستان شاکی را که مردی ۳۵ساله به نام مسعود بود به عنوان مظنون بازداشت کردند. مجتبی، اما وقتی با مظنون پرونده مواجهه حضوری شد، گفت که به دوستش مظنون نیست و احتمال هم نمیدهد که آتشافروزی کار او باشد. مسعود، اما وقتی مورد تحقیق قرار گرفت به آتشافروزی اعتراف کرد و ماجرا را این طور شرح داد.
او گفت: من از مدتی قبل به دختری علاقه پیدا کردم و قصد داشتم با او ازدواج کنم. از طرفی فکر میکردم که مجتبی هم به او علاقه دارد. مجتبی وضعیت مالی خوبی داشت و میتوانست در این رقابت عشقی به آن دختر برسد، اما من چنین موقعیتی نداشتم برای همین تصمیم گرفتم به موقعیت مجتبی آسیب بزنم تا نتواند به آن دختر برسد. مطابق نقشهای که کشیده بودم ساعتسه بامداد روز حادثه از در پارکینگ ساختمانشان بالا رفتم و خودم را به پارکینگ رساندم. مقداری بنزین که از قبل تهیه کرده بودم روی خودرو و موتورش ریختم و کبریت را کشیدم و از محل فرار کردم.
متهم ادامه داد: چند روز بعد از حادثه در خانهمان حرف آتشسوزی شد. آنجا بود که شنیدم مجتبی قصد داشته آن روز به خواستگاری دختر یکی از بستگانش در شهرستان برود که به خاطر وقوع حادثه منصرف شده بود. آنجا بودکه من متوجه اشتباهم شدم، اما کار از کار گذشته بود.
سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: با توجه به اعتراف متهم به ارتکاب جرم قرار قانونی از سوی بازپرس پرونده صادر و متهم برای سیر مراحل قضایی روانه زندان شد.