دراغلب نقاط جهان کافی است، کتابی عنوان برگزیده فلان جایزه ادبی را از آن خود سازد، تا نه تنها فروش خوب آن تضمین و با افزایش قابل توجهی مواجه شود، بلکه مورد توجه منتقدان و اهالی رسانهها نیز قرار بگیرد؛ اتفاقی که به گفته اهالی فرهنگ و ادب مشابه آن در کشورمان کمتر رخ میدهد! این مسأله حتی درباره جایزهای نظیر جلال هم که عنوان گران ترین جایزه فرهنگی کشورمان را یدک میکشد، صادق است.
به گزارش روزنامه ایران، تأثیرکمرنگ جوایز ادبی بر بازنشر دوباره کتابهای برگزیده و از سویی استقبال مردم برای خرید آثاری که موفق به کسب عنوان برگزیده یا شایسته تقدیر شدهاند، یکی از نقدهایی است که همواره متوجه برگزارکنندگان جوایز ادبی بوده است؛ البته این ویژگی تنها خاص جایزههای دولتی نیست چرا که وضعیت جوایز خصوصی نیز کمابیش از همین قاعده پیروی میکند.
صمد طاهری که در دوره اخیر جایزه جلال موفق به کسب عنوان شایسته تقدیربخش داستان کوتاه برای تألیف کتاب «زخم شیر» شده است، درباره میزان اثرگذاری جوایز ادبی به «ایران» گفت: «به گمان من مهمترین تأثیر این رویدادهای ادبی در کمک به معرفی کتابهای برگزیده به مخاطبان است. شاید شدت این مسأله در ایران برابر با کشورهای اروپایی و امریکایی نباشد اما همین که بهانهای برای توجه اهالی رسانه به کتاب مذکور میشود، اتفاق خوبی است.»
او یکی از مهمترین دلایلی را که منجر به تجدید چاپهای متوالی آثار برگزیده در جوایز خارجی میشود، میزان سرمایهگذاری مادی و معنوی برگزارکنندگان آنها میداند و تأکید دارد که درایران خبری از آن نگاههای ویژه نیست. آن طور که طاهری تأکید دارد، همین که در میان برگزیدگان دورههای مختلف جایزه جلال نام افرادی همچون ابوتراب خسروی هم دیده میشود، اتفاق خوبی است که نمیتوان از آن صرف نظر کرد.
مصطفی رحماندوست که در دورههایی از برپایی این جایزه در هیأت علمی آن حضور داشته، درباره اینکه چرا جوایزی همچون جلال تأثیر چندانی در فروش کتابهای منتخب برجای نمیگذارند، به «ایران» گفت: «کل نتیجه برگزاری جوایز دولتی و خصوصی ادبی به جایزه دادن و گرفتن ختم میشود، این در حالی است که جوایز جهانی اعتباری فراتر از بحث مادیشان میان اهالی کتاب و حتی مردم دارند. اتفاقی که در ارتباط با جوایز خارجی رخ میدهد اما درباره جوایز دولتی و خصوصی ما نه، این است که آنها نه تنها منجر به جلب توجه مردم به خرید کتابها میشوند بلکه بواسطه آنها به یکباره موجی از ترجمه آثار مذکور به زبانهای دیگر و خرید و فروش رایت آنها هم رخ میدهد.»
او در بخش دیگری از سخنانش به جایزه کتاب سال هم اشاره کرد و گفت: «بیش از سی و پنج سال است که شاهد برگزاری این جایزه هستیم ولی برای خود من حتی یک بار هم پیش نیامده کتابی را ببینم که پشت آن نوشته برگزیده کتاب سال! جایزهای که اعتبار اجتماعی بهدنبال نیاورد به طور قطع منجر به اعتبار اقتصادی برای برندگان آن هم نخواهد شد. جوایزما هنوز از چنین جایگاهی برخوردار نشدهاند و عمده اثرگذاری آن به گروههای محدودی ختم میشود.»
علیخدایی که او هم در داوری جوایزی همچون «گلشیری»حضور داشته است و از سویی موفق به کسب عنوان برگزیده همین جایزه هم شده درباره اثرگذاری جوایز ادبی کشورمان به «ایران» گفت: «ترجیح میدهم به جای گلایه به نکات مثبت برگزاری این جوایز نگاه کنم، بعد از اعلام نتایج جایزه جلال وقتی به کانالهای مختلف ادبی سرزدم با تبریک دوستان متعددی روبهرو شدم که خطاب آنان به برگزیدگان و شایستگان تقدیر این دوره بود، از رضاامیرخانی گرفته تا لیلا سیدقاسم و صمدطاهری. همین تبریکها نشان دهنده این است که حتی اگر مخالف باشیم هم نتیجه این جوایز تا حدی دیده میشود.»
بهگفته او بخشی از دیده نشدن نتیجه داوری جایزهها به وضعیت بازار نشرمان هم بازمی گردد، به اینکه سرانه مطالعه آنقدر پایین است که نمیتوان منتظر وقوع معجزهای از سوی برپاکنندگان جوایز دولتی و خصوصی شد. او انتخاب رضاامیرخانی و لیلاسیدقاسم بهعنوان برگزیده و شایسته تقدیر این دوره را اتفاق خوبی میداند که قادر به جلب افزایش اعتماد مردم و اهالی ادبیات به این قبیل رویدادهای ادبی خواهد بود.
مهشید میرمعزی، مترجم ادبیات هم به وجود برخی اسامی همچون امیرخانی درمیان برگزیدگان این دوره خوشبین است، او نیز به «ایران» گفت: «هنوز رمان جدید آقای امیرخانی را که منجر به کسب عنوان برگزیده برای او شده نخواندهام. با این حال میدانم قلم بسیارخوبی دارد و از انتخاب او خوشحال هستم. بخشی از اینکه چرا جوایز دولتی یا حتی خصوصیمان تأثیر چندانی بربازار نشر و مخاطبان باقی نمیگذارند ناشی از وضعیت بازار نشرمان نیز هست، گاه از کتابهایی ، تبلیغهای آنچنانی میشود که ارزش چندانی ندارند و این منجر به بیاعتمادی مخاطبان شده، شاید پیش خود بگویند حتماً نتیجه جوایز هم شبیه همین تبلیغ هاست.»
او تأکید دارد در پروسه داوری جوایز ادبی گاه به آثاری عنوان برگزیده اعطا میشود که حتی ارزش یکبار خواندن را هم ندارند، به گفته میرمعزی یکی دیگر از دلایلی که منجر به کاهش اثرگذاری جوایز ادبی شده این است که در ایران جایزه بیحاشیه نداریم. وی تأکید دارد: «وقتی داور فلان جایزه در مؤسسه نشری کار میکند که از آن چند اثر برای داوری دیده میشود چطور میتوان به نتیجه بررسیاش اعتماد کرد! مهمترین اتفاقی که نباید از آن غفلت کرد این است که برگزارکنندگان جوایز باید برپایی این رویدادهای ادبی را به سمت مسیری مستقل ببرند. اگر شاهد برگزاری جوایز مستقل شویم آن وقت است که میتوان به اثرگذاری آنها هم امیدوار شد.»
البته او تأکید دارد که جوایزخارجی هم گاه اسیر حاشیههایی میشوند که از جمله آنها میتوان به انتخاب بحث برانگیز باب دیلن، آهنگساز و ترانه سرای امریکایی بهعنوان یکی از برگزیدههای نوبل ادبی سالهای اخیر اشاره کرد. به گفته میرمعزی تنها راه افزایش اعتبار جوایز دولتی و خصوصی کشورمان تلاش در جهت انتخاب داوران مستقل و جلوگیری از اعمال سلیقه در نتایج داوری هاست.
سعید اقبال، مدیر مسئول انتشارات اقبال هم درباره اثرگذاری نتایج داوری جوایز ادبی به «ایران» گفت: «نتیجه داوری جوایز دولتی و خصوصی تأثیر چندانی در میزان فروش آثار برگزیده ندارند، با این حال مسأله اینجاست که همین جوایز کوچک وبزرگی که هرازچندی شاهد برگزاری آنها هستیم هم منجر به تزریق روحیه امیدواری میان نویسندگان و مترجمان جوان میشود که در شرایط فعلی دلگرمکننده است.»
رضا امیرخانی جایزه 100 میلیون تومانی خود را برای آموزش معلمان اهل سنت اهدا کرد
یازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد درحالی شامگاه شنبه به کار خود پایان داد که به غیر از بخش «رمان و داستان بلند» در دیگر بخشهای «نقد ادبی»، «مستندنگاری» و «مجموعه داستان» اثری موفق به کسب عنوان برگزیده نشد، رضا امیرخانی در حالی موفق به دریافت عنوان برگزیده این دوره برای رمان «رهش» شد که از دریافت جایزه 100 میلیون تومانی آن گذشت و آن را به مؤسسه پژوهشی دانایار (که آموزش معلمان اهل سنت مقطع ابتدایی در سیستان و بلوچستان را بر عهده دارد) اهدا کرد. در بخش نقد ادبی، لیلا سیدقاسم برای کتاب «بلاغت ساختارهای نحوی در تاریخ بیهقی»، در بخش مجموعه داستان صمدطاهری برای کتاب «زخم شمشیر» و در بخش مستندنگاری هم بهطور مشترک هدایتالله بهبودی برای کتاب «الف لام خمینی» و حسن کرمی نیز برای «رکاب زنان در پی شمس» موفق به کسب عنوان شایسته تقدیر شدند. سیدعباس صالحی وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم که به میزبانی کتابخانه ملی برگزار شد، با اشاره به اینکه بخشی از گویش زبان فارسی در 100سال اخیر را مدیون داستان هستیم، تأکید کرد که از طریق داستان است که زایش زبان رخ میدهد.
او گفت: «داستان زبان فرهنگی بین نسلی ما است. امروز ما آل احمد، هدایت و هزاران نفر دیگر را با فرهنگ بین نسلیمان مرتبط کردهایم. همچنین داستان، طریق گفتوگوی ما با دیگر فرهنگها و زبانها میتواند باشد. پس از انقلاب در ۴۰ سال گذشته شاهد این بودیم که حدود ۲۱ هزار و ۵۰۰ کتاب چاپ اول داشتیم و حدود ۱۱هزار و ۴۰۰ مؤلف که در این سالها داستان ایرانی نوشتهاند.»اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی هم ضمن تأکید بر اینکه جلال با ژرفاندیشی و نگاه عمیق و موشکافانه در تک تک وقایع اطرافش میخواست با همان زبان بدون تکلف و خودمانی بنویسد، گفت: «اگر عزیزان با نوشتههای جلال خو گرفته باشند به این نکته میرسند که جلال در حقیقت با این نکته همراه بوده است که نویسنده در سابقه کارش تکلف نداشته باشد.کسانی که به آینده این سرزمین علاقهمند هستند باید بکوشند ادبیات را که در واقع زبان فهم مطالب و انتقال آن به دیگران است حفظ کنند.»
همچنین در ادامه این مراسم دانشنامه اینترنتی ادبیات که از آن با عنوان «ویکی ادبیات» یاد میشود، رونمایی شد. سیدمحسن جوادی، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان این مراسم درهمین رابطه گفت: «امیدوارم از این لحظه که سایت «ویکی ادبیات» آغاز به کار میکند راه را بر تحریف تاریخ ادبیات ایران که دغدغه جلال هم بود ببندد و مشارکت همه ادبدوستان را در نگارش تاریخ ادبیات فراهم کند.»