به گزارش «تابناک»، متن این جوابیه که به امضای امیرعبدالرضا سپنجی، مدیرکل دفتر روابط عمومی و امور رسانه این سازمان رسیده، بدین شرح است:
واقعیانی که برخی رسانه ها آن را پنهان می کنند!
پس از سفر عدهای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و جمعی از خبرنگاران حوزه محیط زیست و بازدید از قرق های اختصاصی ایجاد شده در استان های یزد و کرمان، خبرگزاری تابناک با انتشار ویدئویی کوتاه از محله شکار دو قوچ مدعی شده که سازمان حفاظت محيط زيست سعی در پنهان کردن «پشت صحنه قرق های اختصاصی» دارد.
اگرچه این رویهای تازه نیست و از مدتی قبل برخی رسانهها با انتشار تصاویری این چنین سعی در تحریک احساسات عمومی دارند تا به زعم خود، از سازمان حفاظت محیط زیست انتقاد کنند،. اما همین رسانهها با نادیده انگاشتن بخش مهم و بزرگی از واقعیات حیات وحش و زیستگاههای کشور، نشانی های نادرست به جامعه می دهند.
صحنه شکار شدن حیوانات، صحنهای دلخراش است، چه این شکار با مجوز قانونی انجام شده باشد، چه به صورت غیرقانونی و توسط متخلفان صورت گرفته باشد. اما تصویری یک دقیقهای از شکار، نماینده تمام آنچه در طبیعت ایران در طول شبانه روز میگذرد نیست. انتشار این مطلب توسط آن رسانه محترم فرصت مغتنمی است که برخی از واقعیت های پیدا و پنهان حیات وحش کشور در این مجال برای مخاطبان گرامی تشریح می گردد.
واقعیتی که در چند ماه گذشته در کلام برخی کارشناسان و اخبار برخی رسانهها همواره نادیده انگاشته شده تعداد زیاد سلاح های شکاری مجاز و غیر مجاز در کشور و میزان شکار غیرمجاز در سراسر کشور است. آنچه از تعداد سلاح های مجاز در کشور شنیده می شود، حدود یک میلیون قبضه و آنچه از تعداد سلاح های غیرمجاز تخمین زده می شود بیش از این تعداد است. حال آنکه تعداد محیطبانی که ماموریت حفاظت از عرصه های طبیعی و مقابله با شکار غیرمجاز توسط این تعداد اسلحه را دارند، تنها سه هزار نفر است که علیرغم تلاش های فراوان و جانفشانی این محیطبانتان، شکار غیرمجاز به عنوان یکی از واقعیت های تلخ در زیستگاههای کشور و یکی از تهدیدهای حیات وحش همواره وجود دارد. وقتی که در مباحث مربوط به قرق های اختصاصی و پروانه های شکار در برخی رسانه ها همواره نادیده گرفته میشود.
قطعا مدینه فاضله هر علاقهمند، کارشناس و مسئول حفاظت از حیات وحش، توقف کامل شکار حیوانات در زیستگاههاست اما واقعیت این است که اولا این آرمان در هیچ نقطه ای از جهان به واقعیت نپیوسته و ثانیا حرکت در جهت این آرمان نیز یک شبه و با یک دستورالعمل و وضع قانون و بگیر و ببند به وقوع نمیپیوندد. نکته جالب این که در مناطقی از جهان همانند کشورهایی که ظرفیت طبیعی بالایی دارند و جمعیت حیات وحش آنها افزایش یافته نیز، شکار انجام میشود و البته براساس دستورالعمل های شکار در این کشورها که با هدف تعديل جمعیت صورت می گیرد ماده ها و کم سن و سال ها نیز شکار میشوند. پس در بهترین شرایط هم شکار برای مدیریت حیات وحش یک ضرورت انکارناپذیر است.
واقعیت این است که در بسیاری از این قرقها افرادی که روزگاری خود شکارچی بودند و عاملی برای تهدید حیات وحش، امروز گرد هم آمده اند و دست به کار حفاظت از زیستگاه ها شدهاند. مثلا در حفاظتگاه مردمی منصور آباد رفسنجان، جمعی بالغ بر ۱۸۰ نفر که عده ای از آنان را شکارچیان تشکیل می دادند، با صرف هزینه زیادی به مدت یک دهه، زیستگاهی که جمعیت علفخواران وحشی آن به زحمت به ۳۰ فرد میرسید را به جمعیت بالغ بر ۹۰ فرد رساندند. آنها با استخدام قرقبانان محلی که آنان نیز در گذشته به دلایل مالی ممکن بود، دست به شکار غیرمجاز بزنند. از این زیستگاه ۱۲۶ هزار هکتاری حفاظت کردند و هر سال جمعیت این زیستگاه را افزایش دادند. حفاظت از زیستگاهی با این وسعت، هزینه های بسیار بالایی دارد که در یک دهه گذشته، توسط هیئت امنای این حفاظت گاه مردمی تامین شده است اما برای پایداری حفاظت از این زیستگاه ناگزیر باید درآمدهایی از آن کسب شود که بخشی از آن از طریق فعالیتهایی نظیر طبیعت گردی در منطقه تامین میشود و نیز از طریق صدور پروانه شکار که در نتیجه برای این قرق (حفاظتگاه مردمی) تنها در دو سال اخیر برابر قانون، تعداد معدودی پروانه شکار صادر شده است.
آنچه در بازدید نمایندگان محترم مجلسی و اصحاب رسانه از این قرقها تشریح شد نیز، قانون شکار و صيد، دستورالعمل قرق های اختصاصی و روش کار این حفاظتگاههای مردم نهاد بود که اتفاقا صدور پروانه شکار برای این مناطق یکی از واقعیت هایی بود که ابعاد آن برای بازدید کنندگان محترم به خوبی تشریح شد.
اما ظاهرا مخالفت صرف با قرق های اختصاصی، بدون در نظر گرفتن واقعیت های طبیعت و جامعه ایران، روالی است که برخی از رسانه ها به دنبال آن هستند، بدون آنکه بخش های مهمی از واقعیتها را برای جامعه تشریح کنند.
به عنوان مثال برخی رسانه ها با مطرح کردن «ممنوعیت شکار» سعی دارند جلوی شکار در کشور را بگیرند، حال آنکه طبق قوانین کشور، شکار به غیر از مدتی کوتاه در سال و آن هم با مجوز قانونی، در سایر روزهای سال ممنوع است اما این ممنوعیت باعث نمیشود تا شکارچیان غیرقانونی اسلحه را زمین بگذارند. پس طرح ممنوعیت شکار و صادر نشدن پروانه قانونی شکار واقعیت را تغییر نخواهد داد. حال آنکه سازمان حفاظت محیط زیست، با توجه به واقعیات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، سعی در اجرای برنامه هایی برای کاهش شکار غیرمجاز و محدود کردن شکار در کشور دارد که فرق های اختصاصی یکی از این برنامه هاست، برنامهای که در همین مدت کوتاه از اجرای آن، به طور محسوس بر افزایش جمعیت حیات وحش و کاهش تخلفات شکار در مناطق اجرای برنامه تاثیر داشته است.
از طرفی در برخی رسانهها گفته میشود که قرق های اختصاصی «تله جذب حیات وحش» هستند و حیات وحش را از مناطق افراد و مناطق حفاظت شده مجاور به خود جلب میکنند حال آنکه تنها یکی از قرقهای اختصاصی در نزدیکی یکی از مناطق تحت مدیریت است و قرقهای دیگر در فواصل زیادی از مناطق چهارگانه تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته اند و اتفاقا یکی از مواردی که بازدید کنندگان قرق ها به آن واقف شدند نا ممکن بودن این گونه اقدامات با توجه به وسعت این محدوده ها و فاصله آن ها با مناطق تحت مدیریت بود.
واقعیات حیات وحش کشور، واقعیاتی پیچیده است که در یک ویدئوی یک دقیقه ای قابل نمایش نیست اما همین ویدئوی منتشر شده نیز بیانگر واقعیتی دیگر است که اتفاقا برخی رسانه ها خلاف آن را مدعی شده بودند. در این ویدئو، دو صحنه شکار گوسفند وحشی دیده میشود که به هم پیوند خورده اند. در هر دو صحنه یک قوچ با سنی نسبتا بالا شکار میشود. در این رسانه ها ادعا شده بود که در پروانه های شکار صادر شده سن افراد حیات وحش در نظر گرفته نمیشود حال آنکه در این تصاویر مسن ترین فرد هدف قرار می گیرد. از طرفی این رسانهها مدعی شده بودند که در زمان صدور پروانه شکار، گله های نر و ماده حیات وحش با یکدیگر اختلاط پیدا می کنند و همین عامل استرس زیادی به مادههای آبستن وارد می کند حال آنکه در هر دو تصویر، هیچ فرد مادهای به چشم نمی خورد!
آنچه وضعيت حیات وحش کشور را رقم می زند، توجه به تمام واقعیات و برنامه ریزی بر اساس آن هاست، نه آرمان ها و نظرات علاقه مندانی که بر واقعیات روی زمین اشراف ندارند. قطعا مدیریت مطلوب حیات وحش بدون همراهی جامعه، خصوصا حاشیه نشینان زیستگاهها امکان پذیر نیست و دلسوزی و تلاش برای حفظ حیات وحش جز با ارائه تمام واقعیت های موجود عملی نیست. لذا تلاش برای تحریک احساسات عمومی و در پی آن پوشاندن واقعیات اصلی، تنها مباحث را به انحراف خواهد کشید؛ نه واقعیتی را تغییر خواهد داد و نه حیات وحش را حفظ خواهد کرد.
سازمان حفاظت محیط زیست کشور به عنوان تنها متولی حیات وحش کشور با برخورداری از کارشناسان مجرب و بهرهگیری از تجربیات بینالمللی موفقی که در زمینه مدیریت حیات وحش وجود دارد با حساسیت کامل حفاظت و بهره برداری پایدار از تنوع زیستی کشور را به عنوان یک راهبرد اصولی بدون توجه به حاشیه سازی ها ادامه خواهد داد. این سازمان اعتقاد راسخ دارد که حفاظت موثر از حیات وحش بدون مشارکت واقعی جوامع بومی و محلی امکان پذیر نخواهد بود و مشارکت واقعی جوامع بومی و محلی نیز در گرو رفع تعارضات میان منافع مردم با حفاظت از تنوع زیستی است.