با وجود آنکه از نظر منتقدان و اهالی رسانه، برج میلاد بهترین گزینه برای میزبانی یکپارچه جشنواره فیلم فجر است، جو حاکم بر سالن اصلی کاخ باعث شده مقاومت جدی از سوی گروهی از سینماگران برای این میزبانی وجود داشته باشد. به همین دلیل دور از انتظار نیست دبیر جشنواره فیلم فجر بار دیگر به جای بهترین گزینه، سراغ بدترین گزینه برود و سینماملت که اغلب اهالی رسانه نسبت به آن نظر منفی دارند، بار دیگر میزبانی این رویداد باشد.
به گزارش «تابناک»؛ در فاصله یک ماه تا آغاز سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، هنوز محل قطعی میزبانی مهمترین رویداد فرهنگی کشور مشخص نیست؛ مسئله حیاتی که در کمیت و کیفیت حضور رسانهها در این جشنواره تاثیر مستقیم دارد اما به دلایل مشخص تاکنون وضعیت آن معلوم نشده و در بلاتکلیفی به سر میبرد. در این میان آنچه قابل تامل است، طرحهای نامهای مختلف در گمانهزنیها در کنار سینماملت به عنوان گزینهای است که داروغه زاده دبیر جشنواره اصرار بر برگزاری جشنواره در آن دارد.
سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر به لحاظ میزبانی یک فاجعه بود و قبل از جشنواره اهالی رسانه در نامهای خواستار تغییر سینمای میزبان شدند اما مسئولان جشنواره با طرح این موضوع که دیگر دیر شده، حاضر به بازگرداندن جشنواره به برج میلاد نشدند. نظرسنجیها نیز نشان میدهد اکثریت اهالی رسانه نه تنها با میزبانی سینماملت مخالفند، بلکه با تفکیک سینماگران از اهالی رسانه نیز مخالفند، چرا که جشنواره سی و ششم را فاقد روح و سوژههای خبری کرده بود و انگار رسانهها تبعید شده بودند.
حال، اصرار دبیر جشنواره فجر که بدون یک روز دانش و سابقه حرفهای سینمایی، کرسی حساس و تخصصی معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی را نیز در اختیار دارد، به جز توهین به اهالی رسانه چه معنایی خواهد داشت؟ در مقابل «سینماملت»، «ایران مال» با حدود دو هزار صندلی که کلید نخورده نیز مطرح است و ظاهراً این مجموعه حاضر شده در صورت این میزبانی اسپانسر جشنواره نیز باشد اما این گزینه نیز هنوز قطعی نشده است.
همچنین «چارسو» با ظرفیت صندلی مشابه سینماملت نیز میتواند یکی از گزینهها باشد اما به دلیل فضای تجاری آن، نگاه مثبتی به میزبانی وجود ندارد. در کنار این چند سینما، مشخص نیست چرا هیچگاه نام «سینماآزادی» که ظرفیتی مشابه سینماملت را دارد، مطرح نمیشود؟ سینمایی در مرکز شهر که برای اهالی رسانه گزینهای ایدهآل است و سابقه میزبانی جشنواره فجر را در سالهای دور داشته است.
با این حال همچنان «برج میلاد» بهترین میزبان جشنواره و در شان مهمترین رویداد فرهنگی کشور بوده و هیچکدام از این گزینهها همسنگ برج میلاد نیست. حتی به نظر نمیرسد بهانه صرفهجویی، برای حذف برج میلاد صادقانه باشد. بنابراین باید پرسید مشکل کجاست که میزبان ثابت و جاافتاده جشنواره فجر به یک باره حذف شد؟ به زعم برخی ناظران، هدف از این کار کوچک و کاهش اهمیت و حساسیت جشنواره برای برگزارکنندگانِ آن بوده است؛ اتفاقی که در دوره سی و ششم تا حدودی تحقق یافت.
البته شنیدههای «تابناک» حکایت از آن دارد که گروهی از سینماگران به اندازه سینماگران، نسبت به میزبانی برج میلاد حساسیت دارند. تصور کنید نزدیک به 1800 خبرنگار، منتقد و سینماگر که بسیاریشان بر روی زمین نشستهاند و فیلم شما را تماشا میکنند، به یک باره به واسطه کیفیت پایین فیلمتان بخندند یا سوت و کف بزنند. در دورههای پیشین واکنش برخی کارگردانها به این وضعیت همراه با خشم بود و برخی دیگر از کاخ جشنواره گریختند! بدترین نمونه درباره یکی از کارگردانهای پیشکسوت بود که در نشست خبری پس از اکران فیلمش، آبِ قند خورد و خطاب به خبرنگاران و منتقدان با خشم گفت: «من نفهمیدم چرا خندیدید؟ کجاش خندهدار بود؟»
هرچند این نوع برخورد با فیلمها تأیید شده نیست اما واقعیت آن است که اگر فیلم ارتباطی جدی با مخاطب هدف یک جشنواره برقرار نکند، سوت و کف و هو کردنش، رویداد معمولی است. این کف و سوت توسط تماشاگران دورههای مختلف جشنواره کن برای «ماجرا» اثر میکل آنجلو آنتونیونی (۱۹۶۰)، «راننده تاکسی» ساخته مارتین اسکورسیزی (۱۹۷۶)، «از ته دل وحشی» ساخته دیوید لینچ (۱۹۹۰)، «داستان عامه پسند» کوئیتین تارانتینو (۱۹۹۵) «بانی قهوهای» ساخته وینسنت گالو (۲۰۰۳)، «درخت زندگی» اثر ترنس مالیک (۲۰۱۱)، «اسیر» (۲۰۱۴) ساخته آتوم آگویان زده شده است.
با این حال، کاخ جشنوارههای کن، برلین و ونیز نه به بهانه کاهش هزینهها و نه از ترس سوت و کف رسانهها حذف نشده است. کاخ جشنواره، یکی از نمادهای همه رویدادهای سینمایی و محل رویارویی خبرنگاران و سینماگران است. جشنواره ونیز به عنوان قدیمی ترین جشنواره با این سبک، از دهه نخست قرن بیستم در کاخهای تاریخی ایتالیا نظیر قصر دوک ونیز برگزار شده است. کاخ جشنواره و کنگره کن هر ساله میزبان جشنواره کن است و در اکران کاخ همه طیفهای از خبرنگار و سینماگر تا مدعوین دبیر حضور دارند. جشنواره فیلم برلین در کاخ موزه هنری مارتین گروپیوس بائو برگزار میشود و اساساً محوریت این رویداد همین کاخ موزه است.
آیان نباید شان جشنواره فیلم فجر همزمان با چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران رعایت شود و این رویداد را به جایگاهی که پیش از حضور حیدریان و گروهش در سازمان سینمایی بودند، بازگرداند. آیا جشنواره فجر با همان روال سال گذشته برگزار میشود و گفتههای رئیس سابق سازمان سینمایی که پس از رفتنش، همچنان برنامههای او تداوم مییابد، در عمل تحقق خواهد یافت؟