به رغم آنکه هفت سال و اندی از استقلال مراکز فنی و حرفهای از آموزش و پرورش میگذرد و این مجموعه «دانشگاه» لقب گرفته، هنوز حل مشکلات در آن به شیوهای مشابه مدارس شبیه است.
به گزارش «تابناک»، ارتباط "صنعت و دانشگاه" و ذیل آن، "دانشگاه و بازار کار"، شاید از قدیمیترین مسائلی است که آموزش عالی در کشورمان باآن مواجه است، اما هرچه قدمت این پرسش بیشتر میشود، پاسخ مسئولان به آن ابتداییتر و عجیبتر میشود، تا جایی که ممکن است از زبان یک مسئول ارشد نکاتی بشنویم که پس از آن تردید کنیم درست شنیدهایم یا خیر!
به این سخنان ابراهیم صالحی، رئیس دانشگاه فنی و حرفهای در گفتگو با ایرنا دقت کنید که حکم مقدمه چینی برای رسیدن به پاسخ همان سوالی را دارد که در ابتدای متن به آن اشاره شده و سالهاست به پرسش کلیدی آموزش عالی در کشورمان تبدیل شده است؛ اینکه چگونه میتوان صنعت و دانشگاه را به هم مرتبط کرد و در نتیجه آن، دانشجویان را روانه بازار کار نمود.
«آموزش عالی در کشور ما بیش از اندازه رشد پیدا کرده و در سالهای اخیر توسعه کمی زیادی وجود داشته است. در حال حاضر ۲ هزار و ۸۰۰ دانشگاه و موسسه آموزش عالی در کشور وجود دارد و حدود ۷۰ مراکز آموزشی کمتر از هزار دانشجو دارند. دانشگاه زیرساختهای زیادی میخواهد که تامین آنها هزینه دارد و رسیدگی و نظارت بر آموزش نیز از مسائل حائز اهمیت است، لذا بحث آمایش و ساماندهی آموزش عالی، ادغام یکسری واحدهای کوچک و ارتباطات بیشتر بین دانشگاهی پیش آمد، تا نظام آموزش عالی کارآمد شود. توسعه رشتهها بیش از اندازه است و حدود ۸۰ درصد جمعیت دانشجویی در ۲۰ درصد رشتهها تحصیل میکنند. برخی رشتهها به صورت بادکنکی توسعه پیدا کردهاند و برخی مراکز با ازدیاد یا کمبود نیروی انسانی مواجه است که وزارت علوم و تحقیقات در تلاش است مجددا یک سیستم آموزش عالی کارآمد طراحی شود.»
اما هدف رئیس دانشگاه فنی و حرفهای با طرح این سخنان تند و آتشین چیست؟ آیا صالحی در نقش اپوزیسیون فرو رفته که این گونه آموزش عالی در کشورمان را مورد حمله و حتی هجمه قرار داده و از "توسعه بادکنکی" بخشهایی از آموزش عالی تا "کمبود نیروی انسانی در برخی مراکز و ازدیاد آن در بعضی مراکز دیگر" را مورد اشاره قرار میدهد؟!
اگرچه این حدس در عین عجیب بودن، تا حدودی درست هم به نظر میرسد، اما با بررسی ادامه گفتوگوی روز گذشته صالحی با ایرنا، به نظر میرسد که هدف وی از طرح این موارد، نه انتقاد از آموزش عالی و احیانا وزیر علوم و دیگر مدیران بالادستی خود، که رسیدن به این مهم بوده که میبایست طرحی نو در انداخت تا اشکالات مطرح شده رفع شوند.
اما چه طرحی؟ پاسخ وی به این سوال ظاهرا از جنس آن پاسخهایی است که دانشگاه فنی و حرفهای و رئیس وی برای مطرح شدن نیاز دارند؛ اینکه فنی و حرفهای راه نجات آموزش عالی کشورمان از انبوه مشکلات است؛ همان دانشگاهی که رئیسش تاکید دارد که یک فرق اساسی با همه دانشگاههای کشورمان دارد و آن چیزی نیست جز اینکه این دانشگاه در مسیر توسعه یافتن قرار دارد.
موضوعی که رئیس این دانشگاه آن را این گونه تشریح میکند: «در طرح ساماندهی آموزش عالی، برخی مراکز با بررسی و تحقیق باید ادغام شود، اما در دانشگاه فنی و حرفهای بحث گسترده سازی مطرح است.» چرا؟ چون: «دانشگاههای مهارتی در ساماندهی آموزش عالی جایگاه ویژهای دارند. این دانشگاهها در ارتباط با نیاز بازار کار و حرفهها بوده و در رشد اقتصادی و افزایش تولید ناخالصی جامعه نقش موثر دارد و حتی افرادی که مهارتهای فنی را میآموزند، توانایی انجام بسیاری از کارهای معیشتی خانواده را نیز دارند.»
صالحی پس از بیان این موارد، نتیجه میگیرد که در نوع آموزشهای دانشجویان به "تغییرات محتوایی" نیاز است و به توضیح عملکرد خود و همکارانش برای پاسخ به این نیاز میپردازد. تشریح برنامه عملیاتی دانشگاه فنی و حرفهای برای مرتبط شدن با صنعت و در نتیجه آن، مرتبط کردن دانشجویان و بازار کار که در نوع خود بسیار عجیب و قابل تامل است. بخوانید:
«بخش بزرگی از تفاهم نامههای دانشگاه [فنی و حرفه ای] با مراکز صنعتی است و کارفرمایان صنعتی نیاز خود را در مورد نوع تخصص و نیروی کار به دانشگاه اعلام میکنند. علاوه بر آن، کارفرمایان محتوای مورد نیاز برای آموزش یک مهندس مجرب و ماهر را نیز در اختیار دانشگاه قرار میدهند تا افراد با تخصص کافی وارد بازار کار شوند. انتظار میرود نهادهای صنعتی در دانشگاه فنی و حرفهای نقش موثری در موارد آموزشی داشته باشند و در تعیین موارد درسی و محتوایی آموزشی همکاری کند.»
بدین ترتیب مشخص میشود که نسخه عجیب این دانشگاه و مدیرانش برای پاسخ دادن به سوال چگونگی ارتباط صنعت و دانشگاه، تبدیل دانشگاه به آموزشگاهی است که هم محتوای آموزشی اش را مراکز صنعتی و کارفرمایان (؟) سفارش میدهند و هم در تعیین مواد درسی آن از نهادهای صنعتی طلب استمداد میشود. نعل وارونهای که صالحی و همکارانش برای ارتباط دانشگاه با صنعت میزنند، اما ظاهرا بهتر است تبدیل دانشگاه به آموزشگاهی در زیرمجموعه صنعت تعبیر و تفسیر شود!