ایران در‌ گذار از سنت به مدرنیته

همایش تحولات ایران از آستانه‌ مشروطیت
کد خبر: ۸۶۷۱۷۷
|
۱۶ دی ۱۳۹۷ - ۱۴:۵۰ 06 January 2019
|
23721 بازدید

نگاهی به همایش «بررسی تحولات ایران از آستانه‌ مشروطیت تا پایان قاجاریه»

درست یکصد و دوازده سال پیش، ایران، محمل و منزلِ انقلابی شد که تغییرات بنیادین بسیاری را تجربه کرد؛ همین که حکومت سلطنتی مطلقه، حتی در کلام و روی کاغذ، به سلطنتی مشروطه تبدیل شد، بدل به مهم‌ترین اتفاق خاورمیانه در دهه اول قرن بیستم شد. ایران، صاحب مجلس شد و حکومت قانون. مردم اما حق انتخاب پیدا کردند که رأی دهند و برگزینند.

در این میان، هم روحانیان و هم روشنفکران، متحول شدند و دست‌کم در این موضوع، هم‌داستان شدند. مطبوعات به اوج تعالی خود رسید و این البته در شرایطی بود که مردم شاید چیزی در حدود پنج درصدشان سواد داشتند. اما کاخ آمال آنان، خیلی زود کوخ شد و کمتر از پانزده سال بعد، دوباره استبداد چون یک دمل چرکین در تن این سرزمین سر باز کرد. از پس انهدام مجلس و تقسیم ایران میان دول رقیب آن روزگار و جنگ جهانی اول و قحطی و بیماری، مشروطه ایرانی سرنوشتی دیگرگونه یافت.

بررسی دوباره این مهم سبب شد تا روزهای 26 و 27 آذر 1397 همایش «ایران در گذار؛ بررسی تحولات ایران از آستانه‌ مشروطیت تا پایان قاجاریه» با حضور ایران‌شناسان و تاریخ‌نگارانی از فرانسه، ترکیه، روسیه و آلمان، در تالار استاد عباس اقبال آشتیانی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شود.

این همایش در چهار نشست با موضوعات «اندیشه و سیاست»، «مفاهیم اجتماعی»، «نگاه به ایران از بیرون»، «فرهنگ و هنر» و میزگرد با عنوان «مشروطه: کامیابی یا ناکامی» برپا شد که در متن مقدماتی این میزگرد که حکم مدخل و ورودیه آن بود آمده است: «از میانه پادشاهی فتحعلیشاهِ قاجار، اندیشه‌ نوسازی و تأمل درباره‌ جهانِ نو در ذهن نخبگان ایرانی شکل گرفت؛ این موضوع ابتدا با ترجمه‌ متون و سپس با اعزام محصّل به غرب جلوه کرد اما نقطه‌ عطف این ماجرا، وقوع انقلاب مشروطیت و تلاش برای استقرار نظامی نو، مبتنی بر قانون و حقوق شهروندی در برابر ساختار سنتی و دیرپای سلطنت بود.

مشروطیت را می‌توان گام نهادن ایران به جهانِ نو برشمرد. این اتفاق از نیمه‌ عصر ناصری، با نشر مطبوعات، تأسیس مدارس، انتشار رساله و شب‌نامه و همچنین حرکت‌های سیاسی ـ اجتماعی آغاز شد و نهایتاً با هدایت بخشی از علما و نخبگان به استقرار نظام مشروطه در ایران منتهی شد. ایران، در فاصله‌ استقرار مشروطیت تا پایان قاجاریه، تجربه‌ای نو در فرهنگ، سیاست و اقتصاد را پشت سرگذاشت. برای نخستین‌بار، نشریات آزاد در ایران منتشر شد؛ عالمان دینی با دو قرائت مشروعه‌خواهی و مشروطه‌خواهی در برابر هم صف‌آرایی کردند؛ در دوگانه‌ سلطان و رعیت، سخن از برابری شاه و مردم به میان آمد؛ برای دخل و خرج کشور، بودجه‌نویسی شد و نخستین قانون اساسی و مجلس ملی در ایران شکل گرفت. تمام این تجربه‌های نو، با چالش‌های جدی در داخل و خارج از ایران همراه بود چرا که رقابت قدرت‌های خارجی از یکسو و تلاش نخبگان ایرانی برای بهره‌مندی از تجربه‌های غربی از سوی دیگر، مناسبات جدیدی را عرصه‌ بین‌الملل رقم زد. ایران، در کمتر از دو دهه گام‌های بزرگی برای‌ گذار از روزگار جهان قدیم به جدید برداشت و این حرکت تا پایان قاجاریه تداوم یافت. این دوران کوتاه اما تأثیرگذار در حیات سیاسی ـ اجتماعی ایران، دست‌مایه‌ پژوهش و گفت‌وگوهای فراوانی در نیم قرن اخیر بوده، تاجایی که به‌باور برخی پژوهشگران، بسیاری از تحولات بعدی ایران، تداوم نهضت مشروطیت بوده است.»
آنچه در ادامه می‌آید، گزیده‌ای از چکیده مقالات این همایش دو روزه است.

سازوکار تصمیم‌گیری درباره مسائل مهم کشور در دوره فترت مجلس (1285- 1299)
علیرضا ملایی توانی | دانشیار پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

پس از انقلاب مشروطه، بتدریج روال‌ها و رویه‌های دموکراتیک در کشور رواج یافتند و نهادهای مردم‌سالار مبتنی بر قانون اساسی و اصل تفکیک قوا پدید آمدند. مهم‌ترین و نیرومندترین نهاد دموکراتیک برآمده از انقلاب مشروطه مجلس شورای ملی بود. جایگاه برجسته مجلس به جایگاه حقوقی و استوار پارلمان بازمی‌گشت که حتی در قیاس با پارلمان کشورهای دموکراتیک آن روزگار از جمله انگلستان از قدرت و اختیارات بیشتری برخوردار بود.
مجلس افزون بر قانونگذاری می‌توانست بر کلیه نهادهای اجرایی و فرآیندهای کلان و عمومی ایران نظارت کند. بنابراین، مجلس کانون اصلی تحولات کشور محسوب می‌شد که مهم‌ترین رخدادهای مملکت در پیوند با آن رقم می‌خورد. بنابراین، تا زمانی که مجلس وجود داشت بحران‌های کشور در درون مجلس مورد بحث و تصمیم‌گیری قرار می‌گرفت اما مشکل از آن‌جا برمی‌خاست که مجلس در فترت بود.

مسأله این بود که اگر در غیاب مجلس، بحرانی بزرگ و بغرنج رخ دهد برای تصمیم‌گیری و چاره‌اندیشی درباره آن چه باید کرد؟ آیا باید به شیوه خودکامه پیش از مشروطه بازگشت و رأی و اراده شاه یا صدراعظم را پذیرفت یا از رویه‌های دیگری بهره گرفت؟ تردیدی نیست که در دوره بحرانی پس از مشروطه بویژه در دوره استبداد صغیر هم از روش‌های خودکامه و اقتدارگرای پیشین استفاده می‌شد و هم از روش‌های دیگری که تا حد زیادی با عقل جمعی سازگاری داشت.

این راهکار چیزی جز تشکیل مجلس عالی یا شورای عالی دربار نبود که نخستین بار پس از پیروزی مشروطه شکل گرفت و نقش مجلس مؤسسان را ایفا کرد و از آن پس به یک رویه در ساختار سیاسی ایران تبدیل شد. چنانکه هم خودکامگانی چون محمدعلی شاه و ناصرالملک از این روش استفاده کردند و هم دولت‌های هوادار دموکراسی.

اثر ترجمه روزنامه‌های هندی در ایران قاجار
علی شهیدی | عضو هیأت علمی گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی و ایران‌شناسی دانشگاه تهران

تحولات ایران در دوره قاجار را همواره با معیار غرب می‌سنجند و در ممالک غرب ایران جست‌و‌جو می‌کنند. از غرب نزدیک و همسایه غربی، عثمانی گرفته تا غرب دور و کشورهای مختلف اروپای غربی و البته جهان نو (ینگی‌دنیا) و ایالات متحده اِمِریکا. قبله عالم تنها به غرب سفر می‌کند و چهره‌های اثرگذار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایرانی نیز متناسب با میلی که به کانون‌های قبله غرب دارند طبقه‌بندی می‌شوند: روس‌فیل‌ها، فرانکوفیل‌ها، آلمان‌فیل‌ها و آنگلوفیل‌ها. در پژوهش‌های تاریخی، بررسی نگاه به شرق در ایران قاجار و نقش ممالک شرقی، خصوصاً هند، در تحولات ایران کمرنگ است.

با وجود این شمار قابل توجهی از نخستین روزنامه‌های فارسی‌زبان، نخستین کتاب‌ها و چاپخانه‌های متون فارسی و حتی پهلوی و اوستایی، نخستین فرهنگ‌نویسان و فرهنگ‌های فارسی در دوره معاصر و نخستین کالج فارسی زبان در هند پدید آمده‌اند.

این اقدامات فرهنگی، فضایی ایرانی در گوشه‌هایی از هند پدید آورد که ایرانیان را خصوصاً در نیمه دوم سلسله قاجار از ادیان و طبقات مختلف اجتماعی به سوی خود جلب کرد. مسلمان و زرتشتی، تاجر و محصل راه هند در پیش گرفتند. مقصدی که در قیاس غرب، از منظر فرهنگ، برای ایرانیان آشناتر بود و بسیاری از ایرانیان، دنیای جدید، حتی غرب و مظاهر آن را از راه شرق و سفر به هند شناختند. اما آشنایی دولت ایران قاجار با هند و تحولات آن، برخلاف ملت ایران، بیشتر از راه مطالعه و ترجمه بود تا مراوده، مشاهده و سفر. شاید به همین خاطر دربار قاجار کمتر از اقشار لایه‌های متوسط و فرودست ایرانی از هند می‌دانست و تأثیر می‌پذیرفت. ترجمه اخبار هند از ابتکارات دارالترجمه خاصه همایونی بود.

چند دفتر از ترجمه‌های دارالترجمه خاصه همایونی از هندی به فارسی به قلم سید‌حسین شیرازی مشهور به مترجم هندی به ترجمه مطالب روزنامه‌های اواخر قرن نوزدهم میلادی هند اختصاص دارد که در گنجینه‌های نسخ خطی کشور پراکنده است. دفترهایی از این دست به‌عنوان بولتن، برای مطالعه سران ایران عصر قاجار ترجمه، کتابت و مصور ‌شده است.

یکی از دفترها به «کیفیت سلطنت اسلامیه مملکت دکن» و مرور تاریخ مختصری از سلسله آصفیه (آصفجاهی یا نظام دکن) از آغاز تا روزگار آصف‌جاه ششم، میرمحبوبعلی‌خان بهادر، نهمین حاکم از خاندان نظام دکن می‌پردازد. این دفتر در اواخر عصر ناصری به تاریخ ترجمه و کتابت1301 هجری قمری، سندی است از آغاز آشنایی سران ایران قاجار با خاندان‌های حاکم هند و روابط فرهنگی ایران و هند پیش از استقلال، که نیت و ذهنیت مترجمان دارالترجمه خاصه همایونی را در گزینش مطالب می‌نمایاند.

مشروطه؛‌ گذار به دنیای نو
داریوش رحمانیان | دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران

انقلاب مشروطه، از زمان وقوع تاکنون، مورد داوری و ارزیابی‌های گوناگون قرار گرفته است. مسأله محوری درباره این رویداد مهم را شاید بتوان در یک پرسش بزرگ و کلی به شکل ذیل صورت‌بندی کرد: انقلاب مشروطه در تاریخ تجدد‌خواهی ایران و ایرانیان چه جایگاهی دارد؟

پاسخ‌های داده‌شده به این پرسش را - که بیشتر نامنظم و پراکنده هستند - می‌توان از درون آثار مورخان مشروطه و مشروطه‌پژوهان بیرون کشید. این کاری‌ است بسیار سودمند که تاکنون چنانکه شایسته و بایسته است انجام نشده است. بوده و هستند تاریخ‌نویسانی که انقلاب مشروطه و به‌طور کلی پروژه پروسه تجددخواهی در ایران را بحران‌زا و بحران‌آفرین تلقی کرده و از مصایبی که به بار آورد سخن گفته‌اند. پاره‌ای از اینان برپایه ذهنیت توطئه انقلاب مشروطه و کنشگران آن را روایت کرده‌اند. کسانی دیگر با تکیه و تأکید بر پاره‌ای آشفتگی و ناسازگاری‌های مفهومی در ذهن و زبان مشروطه‌خواهان؛ آن را نماینده انحرافی مهم در روند تجدد‌ ایرانی شناخته‌اند. به زعم اینان مشروطه ‌ایرانی خشت کجی بود که دیواری که برپایه آن بالا آمد در انقلاب بعدی بر سر ایرانیان آوار شد. خلاصه اینکه شکست و ناکامی مشروطه نزد شمار قابل توجهی از پژوهشگران به روایتی کاملاً چیره و جا افتاده تبدیل شده است. در کلان‌‌روایت‌هایی که برپایه چنین رویکردها و مفهوم‌هایی شکل می‌گیرد، آنچه به ‌درجات مغفول و مسکوت می‌ماند دستاوردهای انقلاب مشروطه است. دستاوردهایی ماندگار و گوناگون در همه ابعاد و زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی. با تکیه بر دو مفهوم «گذار» و «گذرگاه» روایتی از انقلاب مشروطه ارائه می‌دهیم که آن را به مثابه یک نقطه‌ عطف در تاریخ تجدد ‌ایرانی و در روند همچنان زنده و فعال اصلاحات و نوگرایی ایرانیان تفسیر می‌کند. در این روایت انقلاب مشروطه رویدادی ا‌ست به معنی دقیق کلمه دوران‌ساز که بر یک دوران تاریخی نقطه پایان نهاد و سرآغاز واقعی یک دوران تاریخی جدید شد. با این انقلاب ایران و ایرانی به راهی دیگر افتاد و به گذرگاهی جدید از تاریخ خود وارد شد. راه و گذرگاهی که همچنان در آن - در آغازهای آن - قرار دارد. در این روایت انقلاب مشروطه با همه کمبودها و کاستی و گرفتاری‌هایش، نشانی از زنده بودن و در راه بودن مردم ایران است. این روایت؛ روایت پیروزی ا‌ست نه شکست؛ پیام امید است نه نومیدی.

تأثیر متفکران انقلابی قفقاز بر مشروطه‌خواهان گیلان
عباس پناهی | عضو هیأت علمی تاریخ پژوهشکده گیلان‌شناسی دانشگاه گیلان

وضعیت نظام زمینداری گیلانِ عصرِ قاجار و ریشه‌دار بودن جنبش‌های دهقانی، بستر مناسبی برای رشد اندیشه‌های سوسیال‌دموکراسی و آزادیخواهان قفقازی در رشت را فراهم آورد. مسأله دیگری که به رشد اندیشه‌های انقلابی و سوسیال‌دموکراسی گیلانیان کمک نمود، حضور گسترده گیلانی‌ها به اشکال گوناگون اقتصادی در قفقاز بوده است. تداوم حضور این تعداد گسترده از گیلانیان، موجب آشنایی آنها با اندیشه‌های انقلابی که در این منطقه بسیار فعال بودند و انتقال این دستاوردهای نوین فکری به گیلان بود. در نتیجه برخی از چهره‌های انقلابی ایرانی، انجمنی در باکو به‌نام «اجتماعیون - عامیون» تشکیل دادند که برخی از اعضای سرشناس آن در ساماندهی و قدرت یافتن انجمن‌های سیاسی گیلان مؤثر بودند و بعدها رهبران این انجمن‌ها در حوادث سرنوشت‌ساز مشروطه گیلان نقش‌هایی اساسی ایفا نمودند. قفقازی‌ها علاوه بر تشکیل نهادهای سیاسی خود در رشت و انزلی، در فعالیت‌ها نظامی نیز مشارکتی فعال داشتند. این گروه موجب رادیکال شدن فضای فکری و سیاسی مشروطه گیلان شدند. در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که سوسیال دموکرات‌های قفقاز چه تأثیری بر روند فکری و سیاسی مشروطه‌خواهی گیلانیان داشتند؟ به‌نظر می‌رسد به جهت حضور گسترده گیلانیان در قفقاز و همکاری و همفکری مشترک با آنان، مجاهدان گیلانی تحت تأثیر آموزه‌های سوسیال‌دموکراسی قفقاز قرار گرفته و به همین جهت مشروطه گیلانی در مسیر رادیکالیسم انقلابی گام برداشت. پژوهش‌ها نشان می‌دهد بر اساس شیوه مبارزاتی و فکری مجاهدان گیلانی آنان از نظر فکری تحت تأثیر متفکران و چهره‌های انقلابی قفقازی بودند. حضور فعال قفقازی‌ها در کنار گیلانیان که از تجربه بالایی در زمینه مبارزات انقلابی برخوردار بودند، موجب تأثیر‌پذیری مشروطه‌خواهان گیلان از آنان شده است.

انقلاب مشروطه و امکان تأسیس دولت با اساس مدرن در ایران
مهدی میرابیان | دکترای فلسفه از دانشگاه اصفهان؛ پژوهشگر دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ

جنبش مشروطه‌خواهی در ایران، کوششی بود در جهت تأسیس دولت با اساس مدرن (modern constitutional state) در کشوری که در آن نظریه «سلطنت مستقل» تنها نظریه سیاسی پذیرفته شده بود.

اگرچه پیروزی انقلاب مشروطه راه را برای تأسیس دولت با اساس هموار کرد، اما به نظر می‌رسد این دولت بیشتر به لحاظ فرم و نه محتوا، شبیه دولت‌های مدرن اروپایی بود. این نوشتار یا مطلب کوتاه تلاش می‌کند موانعی را بررسی کند که تأسیس دولت مبتنی بر حکومت قانون (rule of law) در ایران را، به رغم گذشت بیش از صد سال از انقلاب مشروطه، به تأخیر انداخته‌اند. برای بررسی این موضوع، دیدگاه کارل اشمیت در خصوص دولت بااساس مدرن را مدنظر است. از نظر اشمیت اساسی‌ترین مفاهیم دولت مدرن، عرفی‌ شدن مفاهیم «الهیات مسیحی» هستند. اگر این دیدگاه را بپذیریم می‌توانیم این پرسش مهم را مطرح کنیم که آیا اساساً در بیرون از جهان مسیحیت و در اینجا ایران، تأسیس دولت با اساس امکان پذیر است یا خیر؟ پاسخ به این پرسش می‌تواند به ما در فهم «معضل» دولت مدرن در ایران کمک کند.

نگاهی به جایگاه نمایشنامه و‌ تئاتر نوگرای عثمانی در ایران
توران طولابی | استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان

مناسبات فرهنگی ایران و عثمانی و ابعاد و نتایج آن از جمله علائق اصلی پژوهشگران این حوزه بوده است. این مناسبات در دوره معاصر و به‌صورت مشخص در دوره‌ مشروطه، ابعاد جدیدی به خود پذیرفت. این امر سبب شده است تا تأثیرپذیری متقابل حیات فکری و فرهنگی این دو همسایه از منظر مسأله تجددگرایی در کانون توجه پژوهشگران دوره معاصر در دو کشور باشد. با وجود این و به‌رغم پژوهش‌های اندکی که با رویکرد تاریخ اندیشه انجام شده است، در سایه روایت غالب و کلان‌نگر تاریخ سیاسی، مقوله گفت‌و‌گوی فرهنگی ایران و عثمانی کمتر بررسی شده است. با درک این ضرورت، کوشش می‌شود تا بُعدی از این گفت‌و‌گوی فرهنگی از زاویه هنر تئاتر و نمایش بررسی شود. بررسی اسناد منتشرشده‌ نمایشنامه‌نویسی و متون تاریخی مرتبط در این زمینه نشان می‌دهد که در دوره مشروطه، اقبال به ترجمه نمایشنامه‌ از فرهنگ‌های مختلف از جمله عثمانی و به صحنه بردن آن در ایران چشمگیر بوده است. در این زمینه، آثاری از متفکران و ادیبان تجددگرای تُرک به فارسی ترجمه شد و گروه‌هایی از هنرمندان تئاتر استانبول توانستند نمایشنامه‌های خود را در ایران به روی پرده آورند. حضور گروه نمایشی عثمان‌بیک بیکتاش‌زاده در ایران و اجرای نمایشنامه‌ «زواللی چوجوق» اثر نامق کمال ادیب و متفکر برجسته‌ نوعثمانی، از جلوه‌های این ارتباط فرهنگی بود. افزون بر این، نمایشنامه مشهور «وطن یا سیلیستره» اثر دیگر نامق کمال نیز ترجمه و اجرا شد. بررسی و واکاوی متن این نمایشنامه‌ها نشان می‌دهد که گذشته از مقوله‌ هنر، این آثار از لحاظ درون‌مایه و مضمون هم می‌توانست در بحبوحه‌ انقلاب مشروطه برای ایرانیان جالب توجه باشد.

کاربست انگاره‌های قرآنی در نوسازی فرهنگی و تحول اندیشه دینی عصر مشروطه
فروغ پارسا | دانشیار پژوهشکده مطالعات قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

جنبش مشروطه خواهی مردم ایران در اواخر دوران قاجار و مقارن حکومت ناصرالدین شاه شدت و قوت زیادی پیدا کرد. اوضاع فرهنگی مقارن عصر مشروطه پیچیدگی‌های خاصی داشته و حائز ویژگی‌های متعددی است اما به هر روی تعبیر دوران‌ گذار درباره آن کاملاً صادق است. در واقع به یک معنا‌ گذار از سازو کارهای یک فرهنگ سنّتی به فرهنگ مدرن در همه شئون سیاسی، اجتماعی و دینی ایران در حال انجام بوده است. تأسیس مدارس جدید در مقابل مدرسه‌های علمیه قدیمی، گسترش نسبی سواد، آشنایی مردم با اوضاع جهانی از طریق کتاب‌ها و روزنامه‌ها و نیز تحولات فکری رهبران مذهبی و رجال سیاسی در شمار مؤلفه‌های فرهنگی این دوران و نیز از علل پیدایی جنبش مشروطه تلقی شده‌اند. در این میان نقش عالمان دینی و نگرش‌های مذهبی ایشان اهمیت غیرقابل انکاری دارد. در واقع فقها و عالمان دینی که از دوران صفوی در ساختار قدرت جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده بودند در دوران قاجار بواسطه استقلال مالی و اقتصادی(1) به گونه قابل ملاحظه‌ای مسائل سیاسی اواخر دوره ناصری یعنی مسأله تنباکو و جنبش مشروطه را تحت تأثیر قرار دادند. عالمان دینی که پیش از این عمدتاً در کنار حاکمیت، نقش مؤید شاه را ایفا می‌کردند در دوران قاجار به یک معنا در کنار مردم قرار گرفتند و مواضعی مخالف حکومت اتخاذ کردند. بی‌تردید سید جمال‌الدین اسدآبادی را همگان پیشگام و طلایه دار این تحوّل بی‌سابقه دانسته‌اند. در واقع سید جمال‌الدین که ضعف و عقب ماندگی مردم ایران و دیگر مسلمانان را معلول استبداد و خودکامگی حاکمان و ناتوانی ایشان در برابر استعمار می‌دانست موفق شد علاوه بر شاگردان خود، بسیاری از مراجع دینی مانند میرزا محمد‌حسن شیرازی و ملا محمّدکاظم خراسانی را با اندیشه‌های خود همداستان کند. ایده و اندیشه محوری حرکت سید جمال همانا بازگشت به آموزه‌ها و معارف قرآن کریم بود. به اعتقاد سید جمال؛ مسلمانان برای دستیابی به مجد و شوکت گذشته خود باید شعار بازگشت به قرآن سردهند و با بکارگیری آموزه‌های قرآنی مسائل و مشکلات خود را پشت سر بگذارند.
پی نوشت: 1- اخذ خمس (سهم امام)، نذورات، موقوفات و رسیدگی‏ به دعاوی ملکی، جزائی، خانوادگی منجر به استقلال مالی فقها شد.

نسبت بین ترجمه و انتقال فرهنگی؛تجربه تاریخی ایرانی مشروطه
محمدامیر احمدزاده | استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

ایران در قرن سیزدهم هجری با وضعیتی متفاوت در دنیای پیرامونی مواجه شد؛ اروپای این عصر ضمن درنوردیدن تحولات مختلف سیاسی، فلسفی و صنعتی به سوی شرق حرکت کرد و ترجمه در این فضا به مثابه کانال انتقال فرهنگی معنا یافت که دستاورد جامعه مبدأ (فرنگ) را به جوامع مقصد (ایران و سایر جوامع مسلمان) منتقل سازد. اما این یک انتقال ساده نبود بویژه با آگاهی گروه های فرهنگی جوامع شرق از ماهیت تحولات و متون اروپایی برآمده از آن نوعی دوگانه «سازش- ستیز» شکل گرفت که تا مدتها نیز تداوم یافت. در میان مترجمان و برخی نهادهای دولتی که برای ترجمه تشکیل شده بودند، معیارهای گوناگونی برای ترجمه انتخاب می‌شد که عمده‌ترین دلایل آن را می‌توان معیارهای درونی و معیارهای بیرونی دانست. عوامل درونی را خود آثار و هنجارها و الگوهایی که ارائه می‌دادند تعیین می‌کردند. این مسأله به انگیزه‌های موجود برای هر مترجم ارتباط دارد. معیارهای بیرونی نیز به مسأله قدرت سیاسی و نقش آن در جهت بخشیدن به ترجمه‌ها و انتخاب نوع آثار ربط داشت. محمدطاهرمیرزا شاهزاده قاجاری شرح داده است که به‌دلیل شرایط ناگوار سیاسی و موانع فراوان مجبور شده است تا از گرایش شخصی خود در ترجمه متون بنیادی و انتقادی دست بردارد و بیشتر به ترجمه متون علمی مشغول شود. در دهه پایانی عصر ناصری بتدریج شاهد اضافه شدن مقدمه‌های جالبی در ابتدای هر کتاب ترجمه‌ای هستیم که در آنجا به شکل مختصر یا مفصل درباره نویسنده اثر و حتی نویسندگانی که قبال اثرشان ترجمه شده است یا سایر آثار ترجمه یک نویسنده خاص و ترجمه‌هایی که ممکن بود از یک اثر انجام شده باشد بحث و بررسی انجام شده است. هرچه که در ذهنیت مترجمان به اهمیت مقدمه‌نویسی در متن ترجمه توجه بیشتری می‌شد ما شاهد شکل‌گیری یک شبکه گسترده از ارتباطات و یک نظام مرجعی درونی هستیم. بتدریج در این مقدمه‌ها، بحث مبنایی مترجمان در مورد چیستی ترجمه و انگیزه‌ها و اهمیت آن مطرح شده است.

لباس غربی، گرایش یا گریز
مریم شیپری | استادیار گروه تاریخ دانشگاه سیستان و بلوچستان

پوشش و آرایش ظاهری یکی از راه‌هایی است که مردمان جهان هرگاه خواسته‌اند تغییرات فکری خود را نشان دهند به آن توسل جسته‌اند. مثال هایی از فرامین پطر کبیر تا دربار لویی چهاردهم در این باره وجود دارد.

در ایران، عصر مشروطیت با عنوان سرآغاز بیداری ایرانیان و ورود آنها به عرصه‌های نوین یاد شده است. متفکران دوران مشروطه و اندکی پیش از آن نخستین متجددانی بودند که تلاش برای شناخت دنیای پیرامونی و فراپیرامونی را مورد نظر قرار دادند. اما این تلاش با موفقیت همراه نبود و دو گرایش بسیار متضاد در بین ایرانیان به وجود آمد که با عنوان «غرب زدگی» و «غرب گرایی» گریبان همه‌ مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را گرفت. گروه نخست پذیرفتن تمدن غرب را موهبت و دسته دوم نقمت می‌دانسته و می‌داند. تقابل این دو گروه در لباس و نحوه پوشش نیز خود را نشان داد.نگاه مطبوعات عصر مشروطیت به تحولات پوشش و نگاه‌هایی که نسبت به تغییر در این زمینه رخ داده، تضادهایی که گفته شد وگاهی نیزنقدهای تندی را در قالب‌هایی چون طراحی، کاریکاتور، طنز نوشتاری و مقالات با نثرهای جدی را می‌توان دید. این بررسی‌ها نشان می‌دهد گرایش به سبک پوشش غربی بتدریج بیشتر از گریز از این سبک بوده است.

تاجر ایرانی در گذار از سنت به مدرنیته
سهیلا ترابی فارسانی | دانشیار گروه تاریخ، واحد نجف‌آباد، دانشگاه آزاد اسلامی

زمینه‌های جنبش مشروطه را باید درچهار ساحت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بررسی کرد. در بعد اقتصادی از جمله طبقات شاخص تجار بزرگ بودند که در پی کسب سود به معامله می‌پرداختند. عوامل اقتصادی بسیاری از جمله امتیازات و حضور سرمایه‌های خارجی، ورود کالاهای خارجی و نبود حمایت دولت قاجار زمینه دگرگونی شرایط را فراهم کرد و تجار ایرانی برای ماندگاری خود درپی راهیابی‌های جدید برآمدند. هم‌سویی تجار با اهداف مشروطیت آنان را به همراهی با جنبش مشروطه کشاند.

به‌دنبال این پرسش هستیم که جنبش مشروطه چه دگرگونی‌هایی در ظاهر و محتوای فعالیت‌های تجاری وتجار ایرانی ایجاد کرد، شرایط‌ گذار وراهیابی‌های تجار در بعد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و شاخص‌های نوگرایی درتجارت چه بوده است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که در این دوران تاجر ایرانی به نوعی همبستگی جمعی و‌گذار به «طبقه برای خود» می‌رسد که مشارکت و همبستگی گروهی آنها را همگون کرده و موجب مشارکت آنها در تأسیس شرکت‌ها و صنایع، مقاطعه راه‌ها می‌شود و آنها را به ایجاد تشکل‌های صنفی و نهایتاً مشارکت سیاسی می‌کشاند.

این مطلب نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟