نشتی شبکه فاضلاب، نشتی گاز شهری، گوگرد دماوند، زبالهسوزهای کهریزک، پلاسکو و البته حالا، زلزله! جالب اینجاست که همه این عوامل با دلایل بسیار متقن رد میشوند؛ هیچکدام!
به گزارش «تابناک» به نقل از سازندگی، ماجرای ارتباط زلزله با بوی بد تهران به جلسهای در وزارت راه و شهرسازی برمیگردد که در آن گزینههای مختلفی برای حادثه عصر چهارشنبه ۱۲ دی ۹۷ بیان شد. هرچند که آن هم به قدرت و قوت رد میشود. دیروز محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران هم تلاش کرد از کنار موضوع بگذرد. او در حاشیه جلسه علنی شورای شهر درجمع خبرنگاران درباره دلیل انتشار بوی نامطبوع در تهران، گفت: قرار شد که خانم نوری - رئیس کمیسیون سلامت – اظهارنظرها را جمعبندی و گزارشی در این خصوص تهیه کند.
او در پاسخ به این سوال که روز گذشته جلسهای در وزارت راه و شهرسازی برگزار شد و در آن سخنانی درباره اینکه این بو هشداری برای زلزله تهران است، گفت: «من مایل نیستم که درباره بو صحبت کنم، چراکه همه پراکنده در مورد این بو صحبت کردند و حتی لطیفه و جُکهایی ساخته شد و حرفهایمان نباید جُکی شود و اجازه دهید از آنجایی که موضوع حساسی است، به جمعبندی علمی برسیم.»
اما ماجرای ارتباط این بو با زلزله چیست؟ دکتر علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی البته میگوید این یک فرضیه ضعیف است. او دراین باره به سازندگی میگوید: بوی بد تهران ممکن است به زلزله تهران ربط داشته باشد؛ منظور این است که دلیل موجهی برای علت این بو پیدا نکردیم و پیگیریهایی که تا الان داشتیم، به نتیجه نرسیده است. یک بوی بسیار بد در این سطح وسیع، در پایتخت کشور که همه چیز ایران در این شهر خلاصه میشود، پخش شده و هنوز به نتیجهای نرسیدیم.
رییس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در تشریح این موضوع میگوید: این حادثه بدون علت نمیتواند باشد؛ یا انسان ساخت است یا طبیعی. حوادث انسان ساخت منظور حوادثی است که در اثر سانحه در سازههایی اتفاق میافتد که باعث پخش میشود؛ عمدا یا سهوا. مثلا بودار کردن گاز شهری، یا نشت فاضلاب، سوزاندن زباله در جنوب کهریزک یا آلودگی و وارونگی هوا. اینها عواملی است که احتمال دارد منشاء بو باشد. نیازی هم به درجات بالای کارشناسی نیست، هر شخص عادی میتواند احتمال دهد.
به گفته او این موارد رد شده است: به روش برهان خلف رفتیم جلو دیدیم فاضلاب رد شد و درست رد شد. چون حوادث مربوط به فاضلاب نقطهای هستند و امکان گسترش ندارد و باید از جایی بزند بیرون، اما این اتفاق نیفتاده است. از بخش بودار کردن گاز در شرکت گاز استعلام شد، به هیچ وجه نشتی در شبکه گار نبوده و میدانم اگر اتفاقی بیفتد، میگفتند. ساعت تزریق مرکاپتان که برای بودار شدن گاز شهری مصرف میشود هم مشخص است. مرکاپتان مادهای خیلی بدبو است که در مبادی مصرف تزریق میشود. زباله هم رد شد. در بازدیدی که محیط زیست از آرادکوه و جنوب کهریزک و محل دپوی پسماندها آورد، چنین موضوعی رد شد. چون زبالهسوزهای آنجا کوره کوچکی دارند و با فیلترهایی که دارد، نمیتواند منشاء بو باشد.
بیتاللهی گفت: خیلی مهم است که بدانیم مواردی که تکرارشونده هستند، نمیتوانند عامل پخش یک بوی جدید باشند؛ اگر عامل بو، آلودگی هوا و خودروها باشند، باید هر سال احساس میکردیم. اینها اتفاقات تکراری هستند. در طول تاریخ تهران این بو اولین بار بود که به مشام میرسید. در هیچ کتاب و رفرنسی چنین بویی ثبت نشده است. در سن ما هم نبوده است. پس باید حادثه خاص باشد که چنین امری اتفاق افتاده باشد.
او به پلاسکو چنین اشاره میکند: در این بررسیها از نظر حوادثی که ثبت شده تنها به یک مورد رسیدیم؛ حادثهای مثل خروج گاز از یک مخزن فاضلاب قدیمی در محل ساختمان پلاسکو. این چاه فلمن بوده است. چاههایی که پنج انگشتی در کف ساختمان زده میشود تا جذب فاضلاب در سطح وسیع اتفاق بیفتد، حدود ۴۰ سال پیش مسدود میشود. در هر سه گمانهای که برای گودبرداری اتفاق میافتد، این گمانه به مخزن میرسد، این گاز عین بخار از دیگ زودپز بیرون زده است، چون تحت فشار بوده است. مخزن وقتی سوراخ میشود با فشار بالا میزند بیرون. من با مقنی مصاحبه کردم، ایشان در همان موقع از حال میرود. عمق عملیات ۲۱ متر پایینتر از سطح خیابان بوده است.
اما یک سوال که در روزهای گذشته بسیار پرسیده شده است: «مگر چاه فاضلاب یک ساختمان در این سطح وسیع میتواند هوا را آلوده کند؟» بیتاللهی درپاسخ میگوید: برای من هم احتمالش ضعیف است. این درحالی است که با توجه به سرعت وزش باد که در زمان انتظار بو، خیلی کم و در حد ثابت بوده و همزمانی انتشار بو در محدوده پلاسکو و مناطق دیگر شهر، احتمال سرمنشابودن پلاسکو را ضعیف میکند. چون این بو با هر شدتی زمان میبرد تا برسد به منطقه یک و دو تهران. ضمن اینکه سمت وزش باد به شرق بوده، اما در انقلاب هم بو به شدت احساس میشده است. گزارش همکاران نشان میدهد این بو حتی حدود ساعت ۳.۵ تا ۳:۴۵ در حوالی میدان انقلاب پیچیده است؛ همزمان با پلاسکو. پس چنین چیزی گمانه پلاسکو را در هالهای از ابهام قرار میدهد. مسالههای دیگر را هم باید در نظر بگیریم؛ مثلا تروریسم که کار پدافند غیرعامل است که ما صلاحیت ورود به آن را نداریم. از نظر مهندسی هم ندیدیم کسی ادعایی کرده باشد.
رییس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی همچنین درباره عوامل طبیعی هم میگوید: غیراز عوامل انسانساخت باید یک سری عوامل طبیعی را هم در این حادثه بررسی کنیم؛ لایههای زمین حرکت کرده است؟ اثر آتشفشان دماوند بوده؟ و البته فرونشستهای زمین میتواند موثر باشد. پس باید پایش شود. برای این نیازمند یکسری سنسورها، اطلاعات و آمار هستیم که بگویم مثلا آب یا دمای آب تغییر کرده؟ حرکت زمین ثبت شده؟ بو ترکیب خاصی بوده؟ اما متوجه شدیم متاسفانه ایستگاههای سنجش و اندازهگیری برای چنین حوادثی نداریم. حادثهای به این عظمت میتوانست ابعاد آسیبرسان داشته باشد؛ اما نباید وسیله پایش داشته باشیم؟
او فرضیه لایههای درونی زمین را چنین اعلام میکند: یکی از فرضیههای من میتواند حرکتهای درونی زمین باشد؛ ما روی این موضوع کار میکنیم و اگر موردی باشد وظیفه ماست که به مسئولین بحران برسانیم و انتظار داریم با اشتیاق این حرفها را بشنوند. شهر تهران برای ما مهم است، اصلا حتی صدای غیرعادی حیوانات را هم باید جدی بگیریم. والا خدای نکرده اتفاقی بیفتد، تا آخر عمر خودمان را نمیتوانیم ببخشیم.
بیتاللهی درباره ارتباط بو با زلزله میگوید: واقعیت امر این است که ممکن است به زلزله هم ربط داشته باشد. شاید در جایی دیگر زمین لرزیده و نه الزاما در تهران. احتمال دارد فشار یا جابجاییای در گسلهای زمین و لایههای زمین اتفاق میافتد و موجب این بو در تهران میشود. هرچند اینها فرضیههای ضعیفی هستند.
او میگوید در زلزلههای دیگر هم چنین چیزی تجربه شده است: در چند زلزله مثل مکزیک، چین و حتی بم از چاهها قبل از زلزله صدا میآمده است. معاون فرماندار بم در همان دوران این را روایت کرده است. برای رخداد یک پدیده باید دلایل و گزینههای مختلفی داشته باشید. از چند خانم خانهدار شنیدم که میگفتند از چاه ظرفشویی بو میآمده است.