چگونه موج مستندسازی سياسی و تاريخی شکل گرفت؟

مصطفی شوقی
کد خبر: ۸۷۵۷۹۸
|
۱۵ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۴:۴۵ 04 February 2019
|
2916 بازدید

براي بسياري اين يك معما بود و براي گروهي ديگر اين يك خسارت؛ تصاويرمنحصر به فردي از انقلاب 57 از شبكه تلويزيوني «من و تو» پخش شده بود كه بيش از هر چيز براي بچه هاي دهه 70 شمسي، تازگي داشت و در بالاي سرشان ابري با علامت سوال به وجود آورده بود. 5 سال پيشگويي به تاريخ معاصر ايران و انقلاب اسلامي حمله شده بود، معمولا واكنش هاي افراد مسئول در حوزه هاي مختلف از جمله فرهنگ پدافندي است.

يعني اول بايد يك سيلي محكم بخورند، بعد كه خوب دردشان آمد، تازه يادشان مي آيد كه بايد واكنشي داشته باشند. به همين دليل به جاي ايجاد فضاي «ايجابي» به جنگ مي روند؛ ولو اينكه دفاع از آرمان ها و ارزشهايي كه به آن اعتقاد دارد، باشد.

اين به زبان خيلي ساده، آغاز موج نوي «مستندسازي سياسي» در ايران بود؛اول حمله شد،هيجاني ايجاد كرد و بعد مستندهاي پاسخ گويي، بدون اينكه اصلا در گذشته ضرورتي براي بازگشايي پرونده تاريخ معاصر ايران و دلايل وقوع انقلاب براي اقناع نسل جوان احساس شده باشد، ساخته شد.

بعدها كه كارها نهادي تر، جدي تر و اتفاقا برخي آثار خوب و درخشاني نيز توليد شد، با نگاهي به گذشته و ديدن فيلم هاي «من و تويي» متوجه شديم كه آنها فقط تصاوير آرشيوي بسيارخوبي داشتند و عمدتا روايت هايشان ويكي پديايي،بدون محتوا و قصه به سبك پروپاگانداي رژيم پهلوي در«تلويزيون ملي ايران» بوده است.

چيزي كه در نگاه رسمي از تاريخ انقلاب اسلامي از ارائه آن به مخاطب براي سالهاي متمادي دريغ شده بود و چشم مخاطب را به اصطلاح عادت نداده بودند. براي سال‌ها بنابه دلايلي نامعلوم و بدون توضيحي «آرشيو مركزي» صدا و سيما به عنوان غني ترين سرمايه تصويري ايران را سه قفله كرده بودند و هيچ تصويري از آن به بيرون نمي آمد؛ آن طور كه اين تصاوير به مستندسازان داخلي داده نمي شد اما نمي دانم چرا در شبكه هاي مخالف جمهوري اسلامي پخش مي شد!

شايد به همين است كه در چند سال اخير تلويزيون حداقل در ارائه تصاوير آرشيوي ديگر مثل گذشته ديگر خسيس نيست. با اين حال اما مشكل هنوز پابرجاست و مستند سازي سياسي ايران حتي بعد از عبور مستندهاي پدافندي ، يك گرفتاري بزرگ دارد.

تاريخ معاصر ايرانيان در مجادله اي داغ و بي نهايت «خدمت و خيانت» به سر مي برد؛هر كدام از ذي نفعان رخدادهاي تاريخي كه كم هم نيستند، روايت خود را اصل و مابقي را پوچ مي نامند؛ 28 مرداد كودتا يا قيام ملي؟،رضاشاه ديكتاتور ياپدر مدرنیزاسیون ايران؟، توهم توسعه اقتصادي در دهه هاي 40 و 50 يا ويراني اقتصاد درعصر پهلوي و...حتي در تاريخ جمهوري اسلامي و به اندازه نقش وعمل بازيگران درفصل هاي مختلف تاريخي اش، ما را مشغول مساله اي به نام نهادينه شدن «روايت رسمي» كرده است.

يعني همانقدر كه مستندهاي من و تويي محصور ايدئولوژي رسمي پهلوي هاست كه امروز ما هم در بيشتر مستندهاي تاريخي، گرفتار روايت رسمي از تاريخ معاصرهستيم. مستند سازي «آفندي يا پدافندي» آنطور كه در خارج از ايران و داخل كشور،ساخته مي شود، به شدت ضدتاريخ ،بخشي نگر، بدون كمترين استفاده از اسناد و روايت هاي مختلف كه حتي هم را نقض كنند، بدون مجادله و مباحثه و... به همين دليل سودمند نيست و ضدمخاطب است.

مستندسازي سياسي و تاريخي ،قطعا همه طرفهاي ماجرا را راضي نخواهد كرد، برخي ،رويدادها ويا پرتره شخصيتي كه دوست دارند را سفيد و نوراني مي بيند و برخي ديگر نه،در مقام مخالف خواني شمشير به رويش مي كشند.اينجاست كه مستند سازي سياسي در ايران حركت روي سطح صيقلي است؛ هر لحظه ممكن است كه به سمت «له يا عليه» جرياني و يا فردي واژگون شود.

با اين حال راه اصلي بازگشت به روايت است نه قضاوت؛ به اين معنا كه مستندساز بايد در ميانه تاريخ بايستد، آنچه كه پژوهش كرده بگويد و آن چه كه راست است بيان كند و از دروغگويي و تك بعدي ديدن رويدادها و افراد پرهيز كند؛اين روايت است كه مي ماند.

 

*روزنامه نگار و مستند ساز

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟