بازار فرش تهران مدتی است مثل بازارهای دیگر شلوغ نیست. قالیهای دستباف روی هم چیده شده و آنهایی که نقشه خاص و رنگ و لعابی چشمگیر دارند، روی زمین پهن شدهاند یا روی دیوار آویخته.
فرش فروشها با هر شرایطی معامله میکنند، کافی است خریدار باشید تا یکسوم ارزش فرش را نقد بگیرند و بقیه را چکی. از جاوید فخرالدینی، یکی از حجرهداران که نزدیک به 30 سال است در این زمینه فعالیت میکند درباره بازار کمجان قالی دستباف میپرسم، میگوید: «خودتان میبینید که مردم مثل گذشته به قالی دستباف پول نمیدهند. بعضی هم وضع مالیشان جوری نیست که بتوانند فرش بخرند و میروند دنبال فرش ماشینی. البته این را بگویم بعضیها هم پولش را دارند ولی منطقشان این است که چه فرقی بین قالی دستباف و ماشینی هست؟ زمانی خانه هر ایرانی میرفتید حتی خانوادهای که فقیر بود، دستکم یک قالی دستباف حتی کهنه پیدا میشد ولی گرانی و تورم و مشکلات اقتصادی باعث شده کمتر خانوادهای سراغ این فرشهای زیبا برود.»
اصغر محمدیان، کاسب 50 ساله فرش هم وارد بحث میشود. او اعتقاد دارد همه چیز زیر سر فرش ماشینی است:«از زمانی که فرش ماشینی وارد بازار شد و همین جوری شرکتها با نخهای نایلونی و پلاستیک فرش درست کردند، خب آخر و عاقبت قالی دستباف هم معلوم بود. شرکتهای فرش ماشینی با الگوبرداری از نقشه فرشهای دستباف شروع کردند به تولید فرشهایی با کیفیت پایین. خب فرش ماشینی نسبت به فرش دستباف ارزانتر است و به همین خاطر مردم علاقهمند شدند هزینه کمتری پرداخت کنند. همین بیمیلی برای خرید قالی ایرانی و از طرفی تحریمهای امریکا باعث شده کشورهای دیگر نقشههای ما را کپیبرداری کنند و فرشهایشان را به اسم قالی ایرانی به سراسر دنیا بفروشند.»
درد دل بیشتر فرش فروشها توسعه و رقابت نامتوازن قالی ماشینی با قالی دستباف است. آنها میگویند اگر روی راهاندازی شرکتهای فرش ماشینی و تولیدات آنها نظارت میشد، این اتفاق نمیافتاد که توی سر فرش دستباف بخورد. فرشفروشهای بازار از دولت میخواهند برای حمایت از این صنعت و هنر باستانی و قالیبافانی که سالهاست عمر خود را پای دار گذاشتهاند، به مردم وام خرید قالی دستباف بدهند تا این هنر همچنان پابرجا بماند.قاسم اموری که کارگاه قالیبافی دارد و در زمینه قالیهای درحال انقراض تحقیق میکند، اطلاعات جالبی درباره دست پیش گرفتن کشورهای دیگر برای تولید قالیهای دستباف دارد. او در این باره میگوید:«ما خواسته یا ناخواسته در حال نابود کردن قالیمان هستیم. ایرانیها نخستین ملتی هستند که قالی بافتهاند. فرش «پازیریک» توسط سرگی رودنکو، باستانشناس روس کشف شد و بررسی او نشان داد این قالی با ارزش چند هزار سال قدمت دارد. همین کشف او کافی بود تا فرش ایران اعتبار بیش از حدی در دنیا پیدا کند.
با وجود این ما نتوانستیم از هنرمان حفاظت کنیم و کار به جایی رسید که نقشها و طرحهای ما از سوی برخی کشورها به تاراج میرود و آنها این نقشهها را به اسم خود ثبت میکنند. از طرف دیگر برخی از قالیبافان ایرانی با دستمزد قابل توجهی به کشورهای هند، نپال و... رفتهاند و قالیبافی را به بومیها آموزش دادهاند. هر چقدر کشورهای دیگر سراغ تقویت این صنعت رفتند، ما ناخواسته با بیمهری پشت آن را خالی کردیم.»
اموری با اشاره به از بین رفتن برخی نقشهها و دستبافها که در کشورهای دیگر بشدت خواهان دارد، میگوید: «چند سال پیش دستبافتهای به نام سوماک یا سوماخ که شبیه به گلیم است، در آذربایجان شرقی در حال نابودی بود. این دستبافته در عشایر شاهسون و روستاهای کلیبر و خداآفرین و هوراند و ارسباران بافته میشد ولی با توجه به اینکه هدفمند تولید نمیشد و راهی به بازار نداشت و از طرفی مسئولان هم به آن بیتوجهی میکردند در آستانه نابودی کامل قرار گرفت تا اینکه یکی از طراحان لباس ایرانی که ساکن امریکاست از این گلیم در شوهای لباسش استفاده و به یکباره درخواست برای خرید سوماخ افزایش پیدا کرد و این دستبافته از خطر نابودی نجات پیدا کرد.
باید بگویم که برخی دستبافهها در خراسان، سیستان و بلوچستان، همدان و مرکزی مثل سوماخ شانس با آنها یار نبوده و دیگر بافته نمیشوند و باید با ثبت آنها این صنعت و هنر را حفظ کنیم.»
یک تحقیق با عنوان «شناخت و تحلیل مؤثر بر رکورد صنعت قالیبافی در نواحی روستایی گنبدکاووس» نتایج قابل تأملی را پیش روی ما قرار میدهد. در این تحقیق 26 نفر از خبرگان فرش ترکمن درباره افول قالیبافی نظر دادهاند و عواملی مثل عقبماندگی در تولید قالی دستباف، بهرهوری کمتر فرشبافی در مقایسه با فعالیتهای اقتصادی دیگر را جزو دلایل اصلی افول بافندگی عنوان کردهاند. همچنین در این مصاحبهها به دلایل دیگری مثل کمرنگ شدن سهم زنان در تأمین درآمد خانوار به دلیل دسترسی بیشتر مردان به منابع معیشتی خارج از روستا، افزایش قیمت و گرانی مواد اولیه تولید فرش، مهاجرت روستاییان و کاهش تعداد قالیبافان، سختی این کار و مشکلات جسمی ناشی از آن، ضعف سیاستهای حمایتی از فرشبافان، تمایل نداشتن جوانان به بافندگی، رکود درآمدی و مشکلات بازاریابی فرش دستباف اشاره شده است.
من در کنار این تحقیق سعی کردم با طرح چند سؤال از 50 شهروند تهرانی از کارگر و کارمند و کاسب گرفته تا مهندس و پزشک بپرسم که آیا از قالی دستباف استفاده میکنند یا نه و اگر نه به چه دلیل؟ از این جامعه آماری 21 نفر عنوان کردند از قالی دستباف استفاده میکنند. همچنین از 29 نفری که از فرش ماشینی استفاده میکردند، 25 نفر گرانی فرش دستباف را دلیل اصلی دانستند. 4 نفر هم عنوان کردند اصلاً علاقهای به فرش دستباف ندارند آن هم به دلیل سنگینی و نوع نقشه و رنگ آن.
نظر این جامعه آماری به قالی ماشینی هم قابل توجه است؛ 37 نفر عنوان کردند علاقهای به این قالی ندارند و دلیل استفادهشان از فرش ماشینی، صرفاً گرانی فرش دستباف است. 13 نفر هم به خاطر ابعاد و سبک و نقشههای متنوع قالی ماشینی آن را مناسب با دکوراسیون خانه خود میدانند.از 25 نفری که علاقه به قالی دستباف داشتند اما به دلیل مشکلات مالی نتوانستهاند آن را تهیه کنند پرسیدم علاقهای به خرید قالی دستباف در ازای وام کم بهره دارند یا نه، که جواب 20 نفر آنها مثبت بود.
در این میان البته خرید و فروش قالیچه و کناره و جاجیم و گلیم در فضای مجازی داغ است. از قالیچه لاکی که جلوی میز تلویزیون میاندازند تا کنارههای کرم اردستان که وسط مبلها پهن میکنند و... خریدار و فروشنده با عکسهای نوستالژیکی که منتشر میکنند، دل آدم را میبرند. قالی و قالیچههای قشقایی با آن طرحهای ذهنیباف یا طرح خشتی بختیاری یا ریزه ماهی تبریز و شکارگاه بیجار هرکسی را برای خرید وسوسه میکند. بخشی از فرش فروشها هم با سردی بازار، به فضای مجازی مهاجرت کردهاند و البته فعلاً اوضاعشان هم بد نیست.
فرهاد عبدی فعال حوزه فرش که از همه استانهای کشور قالی و قالیچهای منحصر بفرد میخرد و هر سال در نمایشگاههای مختلف به نمایش میگذارد درباره بازار فرش میگوید: «کارگاههای قالیبافی مثل گذشته نیست. آدمهایی را میشناسم که دستکم 10 کارگاه قالیبافی داشتند ولی الان به دو سه کارگاه رسیده، چون نخ و دار و دستمزد بالا رفته و برای سفارشدهنده و قالیباف نمیارزد. برخی از نقشهها هم از سوی چند کشور به سرقت رفته و در صنعتی که خودمان مبدع آن بودهایم عقب افتادهایم و چیزی نمیگذرد که بیشتر نقشههایمان هم به اسم کشورهای چین، هند، پاکستان، نپال و ترکیه میشود.من تصویر قالیهایم را در فضای مجازی منتشر میکنم و کلی پیام برایم میآید که خریدار هستند. حالا اگر به این مشتریها بگویم چرا وقتی به شهرهای مختلف سفر میکنند سری به بازار فرش نمیزنند، جوابشان این است که وقتش را یا حالش را ندارند. خب فرش فروشها این عیب را پیدا کردهاند و در فضای مجازی مشغول به کار شدهاند.نظر من این است که مسئولان ما باید بیشتر از اینها قالی دستباف را تبلیغ کنند و جوری دفاتر و تالارهای عمومی را با قالی ایرانی تزیین کنند که مردم و حتی مقامات خارجی که به کشورمان سفر میکنند این صنعت و هنر خاص ایرانی دلشان را ببرد.»
گزارش از: حمید حاجیپور
این مطلب نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.