شینزو آبه نخست وزیر ژاپن قرار است هفته آینده به ایران سفر کند؛ سفری که به عقیده بسیاری از ناظران برای میانجیگری میان ایران و آمریکا و کاهش تنش بین دو کشور انجام میشود.
به گزارش «تابناک»؛ در همین رابطه، «japantimes»در گزارشی به تلاش ژاپن برای میانجیگری بین تهران و واشنگتن پرداخته و معتقد است ژاپن صلاحیت ایفای نقش میانجی گر را دارد.
ممکن است ژاپن یک انتخاب عجیب و غریب به نظر برسد، اما پنج دلیل وجود دارد که گزینه ای معقول برای میانجیگری میان ایالات متحده و ایران است.
نخست: ژاپن روابط خوبی با هر دو کشور دارد، به ویژه در سطح دولتی که آبه روابط خوبی هم با ترامپ و هم با حسن روحانی دارد. ژاپن یک متحد کلیدی برای ایالات متحده است و رابطه ویژه «دونالد ـ شینزو» سهم خود را از بازی رسانه ای به دست آورده است، به خصوص با دیداری که یک هفته پیش اتفاق افتاد. با این حال، رابطه آبه با روحانی کنتر آشکار شده، در حالی که او در شش سال گذشته به صورت متوالی با روحانی دیدار کرده است.
دوم: ژاپن هیچ سابقه تسخیر یا استعمار در خاورمیانه ندارد و فقدان تنش های مذهبی که در جاهای دیگر وجود دارد، پایه ای پایدارتر از اعتماد را در قیاس با سایر میانجیگران را فراهم می سازد. این امر به ویژه در رابطه با ایران که یک حکومت مذهبی است می تواند از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
سوم: ژاپن تمایل خود برای در پیش گرفتن یک سیاست خاورمیانه ای مستقل را همواره نشان داده که مهمترین آن، به موضع مستقل آن در قبال مسأله فلسطین ـ برخلاف موضع آمریکا ـ مربوط می شود. این واگرایی واضح در سال 1973 آغاز شد؛ هنگامی که دولت ژاپن تحت نخست وزیری کاکویی تاناکا، نخست وزیر آن کشور، بیانیه ای به نام «نیکایدو» صادر کرد که مشروعیت دولت فلسطین را به رسمیت شناخت و خواستار محدودیت در قبال اسرائیل بود. ژاپن این سیاست را حفظ کرده و حتی از تصمیمات اخیر ایالات متحده نظیر شناخت حاکمیت اسرائیل بر بلندی های جولان یا انتقال سفارت از تل آویو به بیت المقدس فاصله گرفته است. این تمایل به جدا شدن از ایالات متحده در سیاست های مورد علاقه دولت ایران، اعتماد به نقش ژاپن را به عنوان یک واسطه افزایش خواهد داد.
چهارم، دولت ژاپن طرفدار قوی قوانین بین المللی است. تمایل ژاپن برای دفاع از حقوق بین الملل به خوبی آن را در نقش یک بازیگر موثر برای ایالات متحده و رهبران ایران در جهت پاسخ دادن به خواسته هایش به کار خواهد انداخت.
پنجم، ژاپن از حل و فصل صلح آمیز اختلافات ایران و آمریکا نفع می برد. هرچند تنها حدود 5 درصد منابع انرژی خود را مستقیم از ایران وارد می کند، در مجموع حدود 80 درصد از انرژی آن از منطقه خاورمیانه وارد می شود و از طریق تنگه هرمز عبور می کند که یک نقطه ی استراتژیک است که ایران می تواند آن را با اخلال مواجه کند. این امر موجب توجه دولت ژاپن می شود و به این معناست که آبه مایل است از منازعه خشونت بار میان ایران و آمریکا جلوگیری کنند.
البته، نقش ژاپن در میانجیگری بدون چالش نیست. دولت آبه باید توانایی تأثیر بر تصمیم گیری ایالات متحده را نشان دهد. واقعیت این است که ژاپن جدا از دولت ترامپ در مسائل مربوط به اسرائیل و فلسطین ممکن است پایه و اساس اعتمادی را با مقامات ایران ایجاد کند، اما اگر آبه واقعا قصد دارد میانجی باشد، باید از امتیازات دو طرف بهره مند شود.
چالش دیگر این که دولت ژاپن بعد از جنگ هیچ سابقه میانجیگری میان کشورها را نداشته است. موفقیت یا شکست تلاش ها برای میانجیگری، تعامل یا تقابل دیپلماتیک آینده را به تصویر می کشد، به این معنا که گام های اشتباه نه تنها این تلاش را تحت تأثیر قرار می دهد، بلکه فرصت های بالقوه ای در آینده را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.